به گزارش خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، «حجت الاسلام علیرضا پناهیان» در سلسله جلسات تاریخ تحلیلی صدر اسلام که پنجشنبه شب (23 بهمن) در هیئت شهدای گمنام(حسینیه شهدای قهرود) برگزار شد، با اشاره به ماجرای «پیمان عقبه دوم» و بیعت 70 نفر از مردم مدینه با پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم گفت: در این پیمان 3 عنصر کلیدی وجود دارد که پیامبر در مورد این موضوعات با مردم پیمان بست. نخست جنگ و جهاد و دفاع از جان پیامبر، دوم اطاعت از پیامبر که درواقع همان ولایت است و سوم موضوع جانشینی بعد از ایشان بود که به آنها فرمود پس از من، امر ولایت مردم را خداوند تعیین می کند. در واقع ایشان با این کار، برای موضوع ولایت بعد از خود هم بیعت گرفتند.
وی «ولایت» را عنصری کلیدی در موضوع «نبوت» عنوان کرد و با بیان اینکه پیامبر(ص) از ابتدا و به انحاء مختلف در مورد جانشینی بعد از خود سخن به میان می آورد و همواره موضوع گفتگو با این و آن بوده است، گفت: بنده خواهش می کنم که تاریخ اسلام را صرفاً اخلاقی و اعتقادی به ما عرضه نکنند. به خاطر مسائل اخلاقی کسی را به قتل نمی رسانند، سر این موضوع که خدا یکی است یا دوتا، کسی را نمی کُشند، به خاطر مسائل عبادی یا مثلاً چگونگی قربانی کردن گوسفند، نزاع و درگیری رخ نمی دهد. باید دید که عامل درگیری سر چه موضوعی است.
مسئول اتاق فکر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، با تأکید بر سیاسی بودن حرکت پیامبر گفت: ایشان بلافاصله پس از عقد پیمان و حتی قبل از ورود به مدینه، دست به سازماندهی امور زدند، با انتخاب 12 نفر از بین مردم برای پیشبرد امورات. باید به پیامبر گفت شما برای مدیریت آمده اید یا برای موضوع معنویت.
وی ادامه داد: یکی از احکام و دستوراتی که پیامبر پس از ورود به مدینه اعلام کردند این بود که هر کسی که مسلمان شد، الزاماً باید به مدینه بیاید و در آنجا زندگی کند و هیچ کسی حق ندارد بدون اجازه ایشان از مدینه خارج شود. بعد برای مدینه حد و مرز مشخص کردند و اعلام فرمودند که خارج شدن از این محدوده بدون اجازه من حرام است. بعد از فتح مکه بود که دیگر این موضوع عادی شد و اجباری در کار نبود که افرادی که اسلام می آوردند به مدینه بیایند. اصلا انگار کار از سیاست هم گذشته و پیامبر موضوع را نظامی کرده است؛ پادگان ایجاد کرده، برای آن مرز تعیین کرده و برای حضور یا عدم حضور در آن، حکم حلال و حرام صادر می کند.
کارشناس مسائل دینی، این اقدام پیامبر را در راستای «جمعیّت سازی» توصیف کرد و گفت: اکنون در تعریف حکومت، از عناصری استفاده می شود که جمعیت و سرزمین از کلیدی ترین آن هاست.
پناهیان با بیان این سؤال که شما از این اسلام پیامبر چه برداشتی می کنید گفت: بیشتر مردم، تاریخ اسلام را اخلاقی، عقیدتی و عاطفی تصور می کنند. در حالی که تاریخ اسلام سیاسی است و مقداری هم اخلاقیات در آن وجود دارد. اگر بنا باشد تاریخ اسلام را در قالب فیلم در بیاوریم، این فیلم در ژانر سیاسی قرار می گیرد. طبیعی است که در لابه لای فیلم های سیاسی، مقداری هم مسائل عاطفی وجود داشته باشد.
این مبلغ دینی با اشاره به این جمله حضرت امام خمینی رحمه الله علیه که اسلام همه اش سیاست است گفت: اصلاً حرکت پیامبر یک حرکت کاملا سیاسی است، درگیری ها با او کاملاً سیاسی است، مظلومیت او سیاسی است و تدبیرشان نیز سیاسی است. اینکه ایشان قبل از اینکه به مدینه وارد بشوند برای سازماندهی قبایل آنجا تعیین تکلیف می کنند و افرادی را انتخاب می کنند، اینها که سلیقه پیامبر نیست، بلکه اسامی آن افراد از طریق جبرییل امین معرفی شد. معلوم می شود که خدا هم خیلی سیاسی است. آنوقت می بینیم که یک فرد روحانی در تلویزیون ظاهر می شود و با لهجه عربی که نمی دانیم مربوط به کدام کشور است، می گوید «پیامبر نباید در سیاست دخالت می کرد، ایشان تا زمانی که در مکه بود مشکل چندانی نداشت، همینکه به مدینه آمد و حکومت تشکیل داد کار خراب شد و آن همه منافق پیدا شد.» اینگونه افراد که درک درستی از اسلام ندارند، دادشان از این رفتار پیامبر در آمده است.
وی با بیان اینکه ممکن است برخی ها این سؤال را مطرح کنند که آیا شما می خواهید از این اسلام و تاریخ آن، برای سیاست امروز بهره ببرید گفت: بله که می خواهیم از آن برای سیاست بهره ببریم، اسلام سیاسی را که نمی توانیم صرف مسائل اعتقادی و اخلاقیات بکنیم. نمی شود که از اسلام سیاسی برداشت غیر سیاسی بکنیم و مثلاً بگوییم چون پیامبر در سیاست دخالت کرد فرزندانش را کشتند، پس نتیجه می گیریم که نباید در سیاست دخالت کنیم!
پناهیان ادامه داد: اصل روند تاریخ اسلام سیاسی است، منتها در اوج سیاستمداری و سیاست ورزی، اخلاق و اعتقادات وجود دارد. اصلاً در عرصه سیاست است که این اعتقادات و اخلاقیات مورد امتحان قرار می گیرد وگرنه اینکه در گوشه خانه مورد امتحان اخلاقی قرار بگیریم، امتحان نیست.
وی با تأکید بر اینکه باید نگاه ها نسبت به اسلام تغییر کند گفت: اگر ذائقه کسی با مسائل سیاسی جور در نمی آید، او یا نباید تاریخ اسلام مطالعه کند، یا باید تاریخ تحریف شده اسلام را مطالعه کند و در خصوص دشمنی هایی که با پیامبر و ائمه صورت گرفته به شکل تحریف شده به او بگوییم یک آقایی خطاب به مردم می گفت: «قولو لا اله الا الله» و چون آنها کلاً به کلمه «لا» حساس بودند، دشمنی ورزیدند و او را اذیت کردند! برخی ها اصلا حوصله مباحث سیاسی را ندارند؛ باید برای آنها تاریخ اسلام را تحریف کنیم تا علاقه پیدا کنند، بگوییم از چهره امیرالمؤمنین علیه السلام خوششان نمی آمد و دشمنی شروع شد!
پژوهشگر مسائل دینی، با بیان اینکه تاریخ اسلام به همدان مقداری که سیاسی است، سیاسی به مردم معرفی نمی شود گفت: پیامبر در ماجرای عقبه یک پیمان نظامی بست، درواقع کار پیامبر صیانت از قدرت بود. برخی ها آنقدر قدرت را بد می دانند که تا ما آن را کنار اسلام می گذاریم، نهی می کنند و می گویند طرف آن نروید که نجس و فاسد کننده است؛ قدرت برای انسان های بد است. آیا این حرف درستی است؟ آدم های خوب نباید به سمت قدرت بروند تا آدم های بد بر ما حاکم شوند؟!
وی خرج کردن آبرو در راه دین و ولایت را مورد تأکید قرار داد و با اشاره به هشدارهای امام حسین به خواص و نخبگان جامعه در ابتدای قیام خود گفت: حضرت خطاب به آنها می فرمود چرا از آبروی خودتان برای اسلام و برای قدرت دین استفاده نمی کنید، احترامی که مردم به شما می گذارند به واسطه این است که پیغمبر را دیده اید وگرنه برتری بر آنها ندارید، چرا این احترام را صرف دین نمی کنید، چرا نشسته اید و کاری نمی کنید کسانی به قدرت برسند که به فکر نیازمندان و درماندگان جامعه باشند. امام حسین (ع) علی اکبر، قاسم و سایر جوانان را هزینه کرد، چون خواص حاضر نشدند آبروی خودشان را خرج قدرت اسلام بکنند و حالا که اعتبار پیدا کرده اند، این اسلام است که باید در خدمت آنها باشد نه آنها در خدمت اسلام.
پناهیان خطاب به جوانان گفت: بروید برای خودتان آبرو جمع کنید و بعد در وقت خود آن را خرج اسلام و ولایت کنید. گمنام تر از شهدای گمنام آنانی هستند که گمنام در راه خدا آبروی خودشان را دادند. آبرو خرج کردند تا این انقلاب بماند. آبرو خرج کردن خیلی از جان دادن سخت تر است.
تشکر می شود به جهت انتشار این خبر