به گزارش گروه فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»، حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در نشست «تطبیق الگوی نظریه حکمی و اجتهادی بر هنر، رسانه و سینمای انقلاب» به سه مدل تفکر رئالیستی، رئالیزم شبکه ای و مبانی آن اشاره کرد و اظهار داشت: شبکه معرفتی در اندیشه حکمی از بدیهیات اغاز می کند و به گزاره های مجهول می رسد و حاصل این کار رسیدن به یک منظومه معرفتی است که خودش می تواند معیار سنجش باشد و شبکه ای معرفت را برای ما تامین می کند.
نقش شبکه معرفتی در ارزشی یا ضد ارزشی دانستن یک فیلم چیست؟
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران درباره نقش شبکه معرفتی در ارزشی یا ضد ارزشی دانستن یک فیلم ابراز داشت: وقتی درباره یک فیلم نظر می دهید و آن را ارزشی یا ضد ارزشی می دانید به این سبب است که شما دارید فیلم را با یک شبکه معرفتی که در ذهن دارید، مقایسه می کنید و جزء جزء آن را با شبکه معرفتی خود محک می زنید.
وی افزود: معیار سومی نیز این جا به نام کارکرد نسبت به مقاصدی که آن دین و مذهبی یا مکتب برای ما مشخص کرده است، وجود دارد.
پژوهشگر فلسفه دین ادامه داد: این نقش رئالیزم شبکه ای است که ما چه فیلمنامه ای را بنویسیم و چه فیلمی را بپذیریم یا نپذیریم یعنی رئالیزم شبکه ای هم در ارزیابی و هم در تولید موثر است و نقش دارد.
وی با اشاره به کتاب زن در اسلام شهید مطهری ابراز داشت: وقتی زن روز آن زمان اشکال می گرفت نابرابری ارث ناعادلانه است، آقای مطهری برای پاسخ نگفت این حکم خدا وحی الهی است اگرچه وحی الهی هم حجت است و به شیوه عقلی نیز می توان صحت و درستی این ها را ثابت کرد در حالی که این شیوه معمول اندیشه حکمی است.
خسروپناه با بیان این که جواب وی جوابی بر اساس یک رئالیزم شبکه ای بود، اظهار داشت: شما نظام و حقوق را با هم نگاه کنید و ببینید آیا این جزء و کل با هم هماهنگ است یا نه.
وی افزود: اصالت در نظام خانواده با مرد یا زن یا بچه نیست بلکه اصالت با خانواده است اگرچه برای هر کس وظایفی تعریف شده است و در جایی نظام حقوقی به نفع زن و در جایی دیگر به نفع مرد است.
چرا فیلمساز مسلمان فیلم سکولار می سازد
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران درباره علت این که چرا فیلمساز مسلمان فیلم سکولار می سازد، بیان کرد: علت این است که شبکه معرفتی این شخص دارد تغییر پیدا می کند زیرا این شبکه معرفتی اوست که به او جهت می دهد چه فیلمی بسازد.
پژوهشگر فلسفه دین مهم ترین منبعی را که در تولید هنر نقش دارد، قوه خیال دانست و ابراز داشت: هنر با عقل محض یا حس محض ساخته نمی شود بلکه با قوه خیاله که بین حس و عقل است، ساخته می شود.
وی با بیان این که کار خیال جعل و کار عقل کشف است، اظهار داشت: البته ما عقل عملی هم داریم که به باید ها و نباید ها می پردازد اما کار خیال تصرف است و کار هنر این است که این تصرفات ذهنی را که خیال انجام می دهد، به شکل نمایش، سینما، نقاشی یا هر مصداق هنری دیگر و به عینیت در بیاورد.
نقش قوه خیال در خلق اثر هنری
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان این که یکی از کارهای خیال این است که در عالم ذهن تصرف می کند و بعد آن را در عالم عین تبدیل می کنند و گاهی در این تبدیلات اعتباریات می کند، ابراز داشت: وقتی ما می خواهیم یک فیلم بسازیم یا یک نمایش ارائه کنیم درست است که انسان ها دارند بازی می کنند اما این هنر بر اساس قوه خیال دارد یک جعل اعتبار برای رسیدن به هدفی که مدنظر اوست، می کند.
وی افزود: سوال این است که کنترل خیال در این جا به دست کیست؟ حس یا عقل یا به شهوت و غضب؟ و پرسش معرفت شناسی این است که انسان کیست؟ اگر پذیرفتیم منظور انسان الهی است، او هم شهوت و غضب و هم فطرت دارد که در حکمت اسلامی اصالت با فطرت است اما این به معنی بی توجهی به شهوت نیست بلکه اصالت با نیازهای فطرتی است.
سینمای هالیوود نتیجه اصالت دادن به شهوت و غضب است
حجت الاسلام خسروپناه تاکید کرد: حتماً باید نیازهای شهوی و غضبی را تامیین کنیم زیرا شهوت جلب منفت و غضب دفع ضرر می کند.
وی افزود: نتیجه سینمایی که اصالت را به شهوت و غضب می دهد، سینمای هالیوود می شود که این سینما رانمی توان با تدوین و حذف برخی بخش ها ویرایش کرد.
اصالت در سینمای دینی با فطرت است
رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: در سینمای دینی، خیال یک ابزار معرفتی است که می خواهد جعل اعتبار و اعتبار سازی در راستای اصالت فطرت کند نه اصالت شهوت و غضب و این مبنای انسان شناسی دقیقاً بر روی کاربست خیال اثر دارد.
خسروپناه با طرح این پرسش که آیا خیال تحت عقل است یا نیست، ابراز داشت: در همه جا از سینمای هالیوود تا بالیوود و سینمای ایتالیا همه در اختیار عقل است اما تفاوت در نوع عقل است؛ عقل ابزار انگار یا عقل حکمت اندیش.
عقل حکمی سینمای حکمی به وجود می آورد
وی با بیان این که عقل حکمی، خیال حکمی می سازد و با کاربست عقل حکمی سینمای حکمی به وجود می آید، ابراز داشت: اگر عقل ابزاری باشد خیال جعل اعتبارات برای تقویت غضب و شهوت می شود و در عقل حکمی توجه به شهوت و غضب در راستای تقویت فطرت است.
پژوهشگر فلسفه دین، با تاکید بر این که نوع تبلیغات و نوع فیلم و پیام باید در سینما تغییر پیدا کند، ابراز داشت: در سینمای دینی باید به این سوال پاسخ داد که آیا می توان از سبک های درام استفاده کرد داستان دلگیر یا فیلم ترسناکی که مخاطب را به وحشت بیاندازد.
ما در سینمای دینی سبک اکشن نخواهیم داشت
وی افزود: به نظر من ما در سینمای دینی سبکی به نام اکشن نخواهیم داشت اما می توانیم یک سبک تراژدی داشته باشیم که مشکلات را نشان می دهد اما پایان آن خوش است و ما رایت الا جمیلاست و واقعه کربلا یک نمونه عالی از تراژدی است.
خسروپناه خاطرنشان کرد: سینمای حکمی به دنبال تغییر انسان محقق به سوی انسان سالم است ابراز داشت: بسیاری از سوژه هایی که امروز در سینما ارائه می شود یک انسان بسیار حاشیه ای را به صورت یک سوژه در آورده اند در حالی که ما این همه مسایل اجتماعی داریم که می توانند سوژه هایی شوند که در سینما، انسان محقق را به انسان مطلوب تغییر دهد.