به گزارش خبرنگار سینمایی «خبرگزاری دانشجو» احسان دلاویز سرمایه گذار سریال «شاهگوش»، دیگر چهرهای به عنوان یک سرمایه گذار در بخش خصوصی برای اهالی سینما و شبکه نمایش خانگی کاملا آشنا شده است و در همین مدت کوتاهی که وارد عرصه هنر و سینما شده بسیاری از هنرمندان وفیلمسازان را علاقه مند به همکاری با خودش کرده است با این تهیه کننده یا سرمایه گذار در رابطه با فیلم «لامپ صد»در یک عصر زمستانی به گپ وگفت پرداختیم که حاصل این گفتگو را در ذیل میخوانید.
خیلی صریح سوالم را می پرسم چگونه به روی اولین فیلمنامه سینمایی یک بازیگر موفق کمدین سرمایه گذاری کردید؟
در ابتدا فیلمنامه را مورد مطالعه قرار دادم و پی به جذابیت های این سناریو بردم که واقعا مساله اعتیاد یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما هست که متاسفانه برخی از هموطنانم را درگیر خودش کرده است. ولی نکته جالبی که در این سناریو ذهن من را درگیر خودش کرد، توهم های مداوم و پیوسته وکنکاش های زیاد، دربه در بودن شخصیتی که محسن تنابنده نقش آن را بازی می کند. یکی دیگر از جذابیت های «لامپ100» شخصیت معتاد هست که واقعا خودش هم به سرافکندگی و به اعتبار بر باد رفته یا به قول معروف کسی دیگر برای حرف های او اهمیتی قائل نیست و تنها خودش می تواند به خودش کمک کند و به رهایی از آن وضعیت فلاکت آور برسد.
قصه یا سوژه به خودی خود جذابیت های لازم را با خود یدک می شکد، ولی دراین اثر با مشکل نبود کشش های لازم برای درام کردن داستان ونداشتن تعلیق های لازم مواجه هستیم، علل یا ضعف را در چی باید جستجو کرد؟ آی فیلمنامه؟
اصل برای گروه «لامپ 100» روایت درست این داستان بود که حالا چقدر ما موفق بوده ایم را منتقدین یا مردم باید تشخصی بدهند ولی ما به دنبال جذابیت های هیجانی واسترسی در این فیلم نبوده ایم و نمی خواستیم پیام و منطق فیلم را براساس گرههای کور به وجود بیاوریم کما اینکه این اثر را خیلی از خانواده ها همراه با فرزندان خودشان تماشا می کند پس باید شخصیت فرد معتاد فیلم را به نوعی به مخاطب عرضه می کردیم که از هرطیفی و هر گروه سنی بتواند پای تماشای این فیلم بنشیند.
شاید نداشتن تجربه کافی کارگردان، یک مقداری به کلیت فیلم و داستان آضربه زده؟
مخالفم، چرا که شاید چهره سعید آقاخانی برای عموم مردم یک کارکتر کمدین وکمدی باز را تداعی کند که بیشتر در مقوله بازیگری ایشان این حرف منطق وقابل قبول است. ولی همان طور که گفتم بنده برای بار اول که فیلمنامه این اثر را مطالعه کردم واقعا شگفت زده شدم، به نظرم نباید بیش از اندازه هم به قواعد سینما رجوع کرد وقتی این اثر در چند روز اول نمایش خود در سینماهای تهران مورد استقبال مردم قرار گرفته، مطمئنا فاکتورهایی را با خود حمل می کند که توانسته در جذب مخاطب موفق باشد.
در رابطه با پلانی که محسن تنابنده سرش را بر پای مادر خودش می گذارد به نظرم این صحنه خیلی باورپذیر نیست واگرهم این پلان را نشان نمی دادید در محتوای فیلم تغییری ایجاد نمی کرد؟
اشتباه می کنید کسانی که گرفتار اعتیاد می شوند، یکی از ابزارهای که اطرفیان شخص مصرف کننده برای تحریک وی برای ترک استفاده می کنند، آبروی پدر و مادر شخص گرفتار شده به اعتیاد است مخصوصا برای پسران که از جنبه احساسی بسیار به مادر خودشان نزدیک هستند و خیلی از کسانی که به نوعی مصرف مواد مخدر دارند در حضور پدر ومادر خودشان توکل به خدای خودشان می کنند، چرا که واقعا برای هر انسانی از لحاظ ارزشی هیچ کس پدر ومادرش نمی شود، آن صحنه سیگنال های از فرد معتاد نشان می دهد که سربر پای مادر می گذارد تا مادر برای فرزند خود از خداوند طلب آمرزش و شفا کند. این جنبه حسی به خوبی رابطه پسر ومادر به خوبی به مخاطب انتقال داده می شود.
خواندن محسن چاوشی در این اثر یادآور فیلم«سنتوری» داریوش مهرجویی است، آیا از خواننده دیگری نمی توانستید استفاده کنید؟
خیر. در همان شروع کار به فکر اهنگی از محسن چاووشی برای «لامپ صد» بودم و وقتی که فیلمنامه را برای مطالعه به محسن دادم. وی خیلی سریع فیلمنامه را مطالعه کرد وداستان ذهنش را درگیر کرد و پذیرفت که آهنگی را برای این فیلم بخواند هرچند که درآن مقطع پیشنهادهای زیادی هم داشت که نمونه آن فیلم «چ» بود و به تمامی آن پیشنهادات جواب رد می داد. ولی خوشبختانه این خواننده افتخار داد تا آهنگی را برای «لامپ صد» بخواند و خوشبختانه مورد توجه بسیاری از مخاطبین فیلم و طرفداران خود محسن چاووشی قرار گرفته، تنها خواهشی که از مردم وعلاقه مندان سینما ومحسن چاوشی دارم این است که این آهنگ را با گوشی خود ضبط نکنند چرا که نه از لحاظ اخلاقی و نه از لحاظ حرفه ای کار درست و صحیحی نمی باشد.
مراسم اکران خصوصی فیلم نکوداشت از عبدالله اسکندری گریمور زبده وچیره دست سینمایی ایران هم در نوع خودخیلی جالب بود؟ شاید باید شما را جز مولفان و پایه گذاران این حرکت در مدیوم سینما شناخت؟
مفاخر و متفکرین بزرگی را در هر صنفی داریم ولی متاسفانه توجه لازم را به ارزشمندترین افراد ونخبگان خود نداریم، مدتها بودکه من علاقه داشتم از استاد عبدالله اسکندری در یک مراسمی به صورت مختصر و مفید چیزی که در شان ایشان باشد به پاسداشت زحماتی که کشیدند انجام دهم ولی متاسفانه شرایط آن هیچ وقت فراهم نمی شد. خوشحالم که در آن مراسم هم از بهترین بازیگر مرد سی وسومین دوره جشنواره فیلم فجر یعنی سعید آقاخانی و در کنار وی از استاد عبدالله اسکندری در حضور همکاران وهنرمندان تقدیر به عمل آمد.
اگر نکته خاصی از شخصیت و روابط تان یا نحوه زندگی عبدالله اسکندری ذهنتان را مشغول کرده، می توانید توضیح دهید؟
استاد عبدالله اسکندری همان طور که گفتم جز مفاخر جامعه هنری هستند ولی ایشان همواره از لحاظ آداب گفتاری واحترام گذاشتن به اطرفیانش زبانزد خاص وعام بوده و شاگردان خود استاد هم همواره کسانی هستند که از ادب هیچوقت خارج نمی شود که واقعا این ویزگی عبدالله اسکندری همیشه بنده را محسور کرده است.
از نحوه اکران و زمان وتعداد سالن های نمایشی «لامپ صد» راضی هستید؟
با صحبت هایی که از قبل با سازمان سینمایی داشتیم قرار براکران این فیلم در 70 سالن بود که این امکان میسر نشد و هم اکنون اولین فیلم سعید آقاخانی در 30 سالن به نمایش درآمده که خوشبختانه فیلم در جذب مخاطب بسیار موفق بوده که به عنوان مثال این اثر در سینمای هویزه مشهد مداوم بانمایش سانسهای فوق العاده در مقطع زمانی که کمتر کسی به سینما مراجعه می کند روبه رو هست که به هر حال باید با مشکلات اکران کنار آمد، امیدوارم که همچنان این فیلم با استقبال مخاطبین فروش خوبی را از خود در گیشه سینماتها برجای بگذارد.
با فتنه گرا مصاحبه میکنید
حداقل قبلش سابقه طرفو در بیارین
مشاور خاتمی بود و .......