به گزارش خبرنگار حوزه هنر و ادب «خبرگزاری دانشجو»؛ هفتهای که گذشت بازار کتاب با خبرهای متفاوتی همراه بود؛ خبر اول اینکه:
«طغیان جهل» منجر به پیدایش حرکتهای افراطی مانند داعش میشود
غلامرضا امامی نویسنده و مترجم درباره جریانهای افراطی اسلامی و جایگاه وحدت در بالندگی دنیای اسلام با اشاره به دو مفهوم «سقوط خرد» و «طغیان جهل» به عنوان دلایل اصلی پیدایش حرکتهای افراطی گفت: این تفکرات افراطی بر جهل تکیه دارد و قدرت. من در حاشیه سفر هم این را گفتم که این افرادی که به مقدسات دو طرف اهانت میکنند از دنیا و هنر بیگانه هستند.
وی ادامه داد: من مسلم میدانم که یک داعشی که به راحتی سر یک آدم را از بدن جدا میکند یا یک آدم را زنده زنده میسوزاند، هرگز در عمرش یک کتاب نخوانده، یک غزل شاعرانه نشنیده و هرگز از تماشای یک گل لذت نبرده و همیشه در جهل مطلق خودش بوده است.
امامی با تاکید بر اینکه این افراد حتی از دینداری خود نیز لذت نبرده اند، ادامه داد: ببینید همانها هم میگویند بسم الله الرحمن الرحیم. اما کجای یک داعشی از رحمانیت و رحیم بودن خدا خبر میدهد؟ اصلا اینها اثری از مهر و محبت دیدهاند؟ به گمان من دلیل این ماجراها جهل است و قدرت. چون اگر خرد بود میفهمیدند که با اسلحه و خشونت که چیزی درست نمیشود. از این سو هم کسانی که به مقدسات اهل سنت توهین میکنند آیا تا به حال توانستهاند کسی را از مذهب خود برگردانند؟ قطعا خیر.
دوست جلال آل احمد و امام موسی صدر در رابطه با نقش آفرینی امام موسی صدر در لبنان در زمینه وحدت و تقریب ادیان و مذاهب گفت: امام موسی صدر طلایه دار وحدت بود و بر خرد و محبت تکیه کرد و موثر واقع شد. شما میدانید جمعیت شیعه در لبنان پیش از امام موسی صدر بسیار مهجور بود، اما ایشان بر دانش تکیه کردند و شیعیان آن منطقه را به سلاح خرد و دانش مجهز نمود و محبتهای او هم کاری کرد که در عمل ثابت شود که میتوان ادیان و مذاهب را با این روش به هم نزدیک کرد.
امامی درباره علقه عجیب مسیحیان لبنان به شخصیت امام موسی صدر، تصریح کرد: امام موسی صدر ضمن آن که بر مواضع شیعی خود پایدار بود، اما اصراری بر عوض کردن دین و مذهب بقیه نداشت و همن روش مهربانانه بود که باعث شده بود مسیحیان و اهالی سنت مطنقه علقه و وابستگی عجیبی به شخصیت ایشان پیدا کنند، چرا که «انسان» در نظر امام موسی صدر در جایگاه اول اهمیت قرار داشت و تمام انسانها واقعا محترم بودند.
مترجم ادبیات عرب ادامه داد: با فحش و فضیحت هیچکس ولو آن که اندیشهای نادرست و منحرف داشته باشد، از عقیده خود بر نمیگردد و اتفاقا بر آن اصرار بیشتری میورزد و سمج تر میشود.
امامی در پایان جامعه اسلامی را نیازمند دو بال «خرد» و «عشق و محبت» دانسته و اظهار داشت: استان گلستان نمود مناسبی از این دو مقوله بود که نشان داد اهل تسنن و شیعیان این منطقه، با نخ تسبیحی به نام اسلام و ایران در کنار هم زندگی کرده و با هم برادر هستند.
نذر ۲۰ هزار عنوان کتاب از سوی ۱۶۰۰ خیر
رضا حاجیآبادی، مدیر انتشارات هزاره ققنوس و مدیر طرح نذر کتاب، با اشاره به میزان مشارکت مردمی در طرح نذر کتاب گفت: در سال جاری نمایشگاههای متعدد کتاب در طرح نذر کتاب متناسب با ایام خاص سال مانند ایام برگزاری بیست و هفتمین دوره نمایشگاه کتاب تهران، ماه مبارک رمضان، ماه محرم و... برگزار شد که در این مدت افراد مختلفی شرکت کردند.
وی ادامه داد: تنها در نمایشگاه کتاب تهران تعداد 10 هزار عنوان از سوی علاقهمندان نذر شد. در دیگر ایام سال نیز همین تعداد عنوان کتاب نذر و در اختیار اقشار مختلف جامعه به ویژه در مناطق محروم قرار گرفت. در سال جاری تعداد یکهزار و 600 نفر در این طرح شرکت کردند. بسیاری از این آثار نذر مناطق محروم مانند روستاهای استان کردستان، ایلام و... قرار گرفت.
مدیر طرح نذر کتاب به خیرین اشاره کرد و یادآور شد: خیرین از اقشار مختلف در این طرح شرکت کردند، از مردم عادی تا خود مؤلفان و دیگران. همچنین در سال جاری تعداد 30 ناشر هم ما را در این طرح یاری کردند و آثار خود را در اختیار این طرح قرار دادند.
حاجیآبادی به برنامههای سال آینده این طرح اشاره کرد و گفت: ما به رغم عدم همکاری معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در زمینه مالی، همچنان آمادگی خود را برای شرکت در این طرح اعلام میکنیم. ضمن اینکه دبیرخانه این طرح در طول سال هم فعال است و علاقهمندان برای شرکت میتوانند به دفتر مرکزی این طرح که همان دفتر انتشارات هزاره ققنوس است، مراجعه کنند.
کتاب «شیار ۱۴۳» هم پرفروش شد!
پرداختن دفاع مقدس، تبعات جنگ و آثار آن یکی از موضوعات پرمخاطب در سالهای اخیر است. نرگس آبیار از جمله نویسندگان و هنرمندانی است که در سالهای اخیر موضوع آثار خود را در این رابطه انتخاب کرده است.
وی با همین دغدغه به سراغ سوژهای بسیار پرکشش و خواندنی رفته است و سعی کرده بخشی از مظلومیت مردم کشورمان به ویژه مادران شهدا را به تصویر کشد. او که در مقام یک نویسنده تاکنون بیش از 30 کتاب را منتشر کرده، این بار و در آخرین اثر خود داستان یک مادر شهید را محور اصلی کتاب خود قرار داده است. مادری به نام «اختر نیازپور» که بیش از پانزده سال در حالی که رادیو به کمر بسته بوده، منتظر رسیدن خبری از تنها پسرش محمدجعفر رضایی بوده است.
رمان «شیار 143» داستان این مادر است. این کتاب که اولین بار در سال 1385 با عنوان «چشم سوم» منتشر شده بود، روایتگر، ماجرای واقعی 13 نوجوان رزمنده بیجاری است که با هم به جنگ میروند و شش نفر آنها اسیر میشوند، 6 نفر باز میگردند و یک نفر زخمی میشود. اما نکتهای که در این میان بیش از همه به چشم میآید، قصه مادر یکی از این نوجوانهاست. مادری که 15 سال در حالی که هر روز به برنامههای رادیو عراق گوش میکرده تا شاید نامی از فرزندش را در میان اسرای ثبت شده توسط صلیب سرخ بشنود، چشم انتظار بوده است.
این کتاب که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است، علاوه بر قسمتهایی که در فیلم به تصویر کشیده است، بخشهایی دارد که در فیلم به آن اشاره نشده، مانند بخشهایی درباره عملیات والفجر مقدماتی و ماجرای اسارت. به گفته این انتشارات رمان «شیار 143» یکی از آثار پرفروش این انتشارات در بهمنماه بوده است.
خاطرات «احمد احمد»، خاطرات عزت شاهی، «دا»، «پایی که جا ماند»، «نورالدین پسر ایران»، «لشکر خوبان»، «دختر شینا» و آثاری در قالب شعر مانند «ضد»، «اقلیت»، «گریههای امپراتور» و «فیض بوک» از دیگر آثار پرمخاطب این انتشارات در ماه گذشته اعلام شده است.
حرکت جشنواره شعر فجر همچنان کند است
محمدعلی بهمنی، عضو هیئت علمی نهمین جشنواره شعر فجر با اشاره به جشنواره شعر فجر و مسیری که طی هشت دوره گذشته پیموده است، برخی انتقادات وارد به این جشنواره مبنی بر قابل قبول نبودن کارنامه گذشته این جشنواره را پذیرفت و گفت: یکی از دلایل اینکه جشنواره شعر فجر نتوانسته همچون دیگر جشنوارههای فجر در میان مخاطبان خود موفق باشد، شاید این باشد که این جشنواره تازهکار و نوپاست، در مقابل سایر جشنوارههای فجر که تعداد دورههای برگزار شده آن بیش از 20 دوره بوده است.
وی ادامه داد: جشنواره شعر فجر باید آشتی همگانی داشته باشد، دعوت همگانی از تمام چهرههایی که در شعر جایگاهی دارند، متاسفانه هر چه هم اینگونه موضوعات گفته میشود، در عمل انجام نمیشود. شاید یکی از دلایل عدم موفقیت جشنواره شعر فجر در دورههای گذشته نیز همین موضوع باشد، در هر صورت اگر جشنواره شعر فجر از کل شاعران دعوت نکند، شاعرانی که جایگاهی در ذهن و زبان مردم دارند، هیچگاه آن جذبه نهایی خود را نمیتواند داشته باشد.
بهمنی ادامه داد: تا کل شاعران کشور دعوت نشوند و آشتی ملی و فرهنگی انجام نگیرد، همیشه عدهای از شاعران به دلیل احترام به شاعرانی که حضور ندارند، خود را از آمدن و شرکت در جشنواره برحذر میدارند،که این خود نیز نوعی ضعف به شمار میرود، البته یک نکتهای را باید تأکید داشته باشم و آن این است که جشنواره شعر فجر در طول هشت دوره گذشته خود حرکت خوبی داشته است، البته این حرکت کند بوده و چندان قابل رؤیت نیست.
وی نبود انسجام و وحدت رویه در دورههای مختلف جشنواره را موجب آسیب به کلیات جشنواره شعر فجر دانست و گفت: این امر از آنجا ناشی شد که اساسنامهای از ابتدا برای جشنواره تدوین نشد. امسال تنها سالی است که به این اندیشیده شده است که اساسنامهای نوشته شود. اینکه در هر دورهای شاعران پیشنهاداتی داشته باشند و آن پیشنهادات عملی شود و از دوره بعد دوباره از نو زیربنای جشنواره پایهگذاری شود، در بلند مدت نمیتواند مفید باشد.
بهمنی گفت: نقطه ضعف دیگر جشنواره شعر فجر این است که میزان جایزه این جشنواره قابل قیاس با دیگر جشنوارهها نیست. ای کاش یا اصلاً این جوایز اهدا نمیشد، یا اگر میشد، همانند دیگر جوایز بود. برای نمونه ما در جشنواره شعر فجر نیز به داوری آثار شاعران میپردازیم، چه تفاوتی میان نویسندگان و شاعران وجود دارد که در جایزه کتاب سال 30 سکه اهدا میکنیم، اما در شعر فجر جوایز بسیار اندکتری.
عضو هیئت علمی نهمین جشنواره شعر فجر با اشاره به رویکرد جشنواره در دوره نهم گفت: امسال نگاهی متفاوتتر از سالهای پیش در جشنواره وجود دارد. هر سال این تصور وجود داشته که حرکت خوبی در حال انجام است، اما نکته مهم این است که زمانی که جشنواره آغاز میشود این حرکتها از نظر شاعران چه اندازه پذیرفته شده است، مشکل این جاست که هر سال به باور من اتفاقی میخواسته بیافتد، اما چون عدهای مخالف بودند نه تنها اتفاق نیفتاده است، بلکه مقداری بار کار را سنگینتر کرده است.
بهمنی با اشاره به وضعیت شعر معاصر در سالهای اخیر و تأثیری که جشنواره فجر بر آن گذاشته است، افزود: از دیدگاه من شعر چیزی نیست که کسی بتواند به آن آسیب بزند، یعنی هنر اینگونه است هنر را هیچ جریانی نمیتواند آسیب بزند، هنر موجودی زنده است که به خوبی میتواند از خود دفاع کند. شعر معاصر را باید ریسمانی دید که یک سر آن در دست تاریخ گذشته شعر ماست و یک سر آن در دست آینده ماست، ما درست در وسط این کشاکش قرار داریم و دلشورههای بچهگانهای داریم که نکند شعر آسیب دیده باشد. قرنهاست این ریسمان در دست بشر است.
وی ادامه داد: اصلاً هنر همیشه یک حرکت تقریباً دیده نشده دارد؛ زمانی دیده میشود که شاعر دو سال یک شعر نمیتواند بیافریند و در عرض یک ماه چندین شعر میافریند. بنابراین وضعیت شعر اصلًا به شرایط تاریخی ارتباط پیدا نمیکند.
این عضو شورای شعر و ترانه افزود: از نظر من امروز ترانه بسیار نسبت به گذشته پیشرفتهتر شده است، منتهی اینکه برخی ترانهه را که ا آزاردهنده است، نباید به پای شعر معاصر نوشت. همانطور که بارها در میان شاعران مطرح شد که فاتحه غزل خوانده شده، اما غزل همچنان زنده است و بالندهتر از همیشه راه خود را ادامه میدهد،کمکاریهای شعر نیز از شاعران ناشی میشود، شعر آفرینش است و آفرینش نیز هر لحظهای میتواند اتفاق افتد.
رمان نوجوانانه «راز دره فانوسها» روانه بازار نشر شد
رمان «راز دره فانوسها»، درباره یک پسر نوجوان است که علاقه بسیاری به نویسندگی دارد به همین منظور طی اتفاقاتی در شهری قرار میگیرد که در آن شهر زلزلهای رخ میدهد و این پسر نوجوان از زبان خودش به روایت این زلزله میپردازد.
رمان «راز دره فانوسها» در دو بخش و چندین فصل تفکیک بندی شده است. این رمان اینگونه آغاز میشود:
یادم میآید در سالهای گذشته، مامان زهره عکسهای زیادی از پاییز آن منطقه گرفته بود. فصل مدرسه از راه رسیده بود و من نمیتوانستم روزهای پیاپی، آنجا کنار مامان زهره، پدربزرگ و مامان جواهر باشم و میان رنگهای سبز، زرد، نارنجی، عنابی و قهوهای پرسه بزنم؛ اما گاهی ظهر پنجشنبهها میرفتیم ده و عصر جمعه برمیگشتیم.
خنکای هوا با بوی گندمزارهای دور شده، باعث میشد از قدمزدن کنار رودخانه و تماشای پرندگانی که به شکل هفت در حال کوچ بودند، سیر نشوم. امسال دارد از راه میرسد و بادهای شهریور خبر از پایان تابستانی پرماجرا میدهد. ماجرای زلزله هر چند هولناک بود؛ اما درسهای بسیاری به من آموخت.
فهمیدم پدربزرگم، «جلیل خان مافی» چقدر خود را با غم دیگران هلاک میکند. زلزله باعث شد تا آدمهای دور و اطرافم را بهتر بشناسم. از اینکه مامان زهره تصمیم گرفت مهد کودک بزند و خیال رفتن به خارج را از سرش بیرون کند، زندگی من و بابا فریدون هم عوض شد.
در پشت جلد این رمان نیز آمده است: بالای تپه، جایی که ارسلان رفته بود عسل پیدا کند و خرس ماده سررسیده بود، هیکل داوود داشت تکان میخورد. او به چیزی اشاره میکرد. ودود دستش را سایبان چشمش کرد و سمت بالا را خوب نگاه کرد. ناگهان دو مرد را دیدیم که به سوی سرازیری میدویدیند. یکی از آنها تفنگ در دست داشت و چهار گرگ و یک سگ در پی آن دو خیز برداشته بودند.
نشر «قدیانی» رمان «راز دره فانوسها» تألیف عبدالمجید نجفی» را در 224 صفحه و با قیمت 11000 تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است. علاقهمندان برای تهیه این رمان میتوانند به دفتر و فروشگاه مرکزی به نشانی، تهران، خیابان انقلاب، روبهروی دانشگاه، خیابان فخررازی، خیابان شهدای ژاندارمری (غربی)، شماره 90 مراجعه یا با شماره تلفن 66404410_5 تماس حاصل کنند.
بر اساس این گزارش، «عبدالمجید نجفی» متولد سال 1338 در تبریز و دانشآموخته رشته زبان و ادبیات فارسی است. از آثار او میتوان به «برفآباد»، «کت پشمی»، «کابوس ژنرال گمشدگان» «چشمهای مادرم»، «مترسکها ایستاده میخوابند» و «مامان بیتای ناتمام» اشاره کرد
«یک کار خوب» برای کودکان منتشر شد
محمود پوروهاب، نویسنده کودک و نوجوان، با اشاره به آثار تازهمنتشر شده خود گفت: مجموعه «یک کار خوب» شامل 10 جلد است که در هر یک از این مجلدات به یکی از مسائل اخلاقی و تربیتی با توجه به احادیث ائمه(ع) و سیره عملی این بزرگواران پرداخته شده است.
وی ادامه داد: این اثر که از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده، برای گروه سنی «ب» و «ج» نوشته شده است. در حقیقت در این اثر داستانهای مذهبی با مضامین اخلاقی برای این گروه سنی نوشته شده است. این داستانها به مصداق ترویج سبک زندگی اسلامی است، زیرا محوریت داستانها برگرفته از سیره معصومین(ع) است که تمامی داستانها مُلهم از منابع مهم و معتبر هستند. همچنین منابع برای اطلاع خوانندگان در انتهای هر داستان گنجانده شده است.
پوروهاب همچنین درباره آسیبهایی که متوجه داستاننویسی مذهبی برای این گروه سنی است، گفت: بیشتر آثار نوشته شده در این حوزه به صورت تلخیص است. این امر از دلایل متعددی از جمله عدم صرف وقت برای پژوهش از سوی نویسندگان نشأت میگیرد.
در «گلستان یازدهم»؛ داستان زندگی شهید چیتسازیان را ببینید!
بهناز ضرابیزاده نویسنده کتاب «دختر شینا» ، از نگارش اثر جدیدی با محوریت خاطرات همسر شهید چیتسازیان خبر داد و گفت: خاطرات پناهی، همسر شهید چیتسازیان، از شهدای شاخص استان همدان، به تازگی به اتمام رسیده و به حوزه هنری تحویل دادهام. این اثر روایت خاطرات همسر شهید از زمان آشنایی وی با شهید است که به صورت غیر مستقیم بیانکننده ویژگیهای خود شهید است.
وی ادامه داد: این اثر فعلاً با عنوان «گلستان یازدهم» به حوزه هنری تحویل داده شده است، اما امکان دارد که عنوانش تغییر کند. این کتاب دربردارنده خاطرات و فراز و فرودهای هشتماه زندگی مشترک خانم پناهی با همسرش است و بعد از آن سعی کردهام که به زندگی این همسر شهید پس از شهادت شهید چیتسازیان نیز بپردازم. زندگی شهید چیتسازیان با همسرش یکی از موضوعات جذاب از دفاع مقدس است، چرا که فرزند وی 37 روز پس از شهادت شهید متولد میشود.
ضرابیزاده به ساختار کتاب و نحوه نگارش اثر اشاره و تصریح کرد: نگارش این کتاب ساختاری متفاوت با «دختر شینا» دارد. سعی کردهام در حوزه خاطره هم به ساختار و هم به تکنیک این کار توجه بیشتری داشته باشم. کتاب به نظرم نسبت به «دختر شینا» حرفهایتر نوشته شده و روایتش شکل مرسوم خاطرهنویسی را ندارد. تلاش داشتم تا با توجه به این مؤلفهها مخاطبان حرفهای را هم راضی کنم.
سردار شهید علی چیتسازیان در سال 1341 همزمان با سالروز تولد حضرت امیرالموُمنین(ع) در همدان چشم به جهان گشود، در دامان خانواده مستضعف و مذهبی رشد کرد و با موفقیت دوران ابتدایی و راهنمایی را طی کرد. ورود او به هنرستان فنی دیباج مصادف بود با قیام ملت قهرمان که میرفت تا در اوج شکوه به ثمر نشیند.
او که از ابتدا انسانی الهی و فردی انقلابی بود از هستی و جان خود در این قیام مایه میگذاشت، با پیروزی انقلاب اسلامی در میان امواج خروشان مردم مسلمان وارد شد و از دم مسیحائی امام(ره) تولدی دوباره یافت، پیرو فرمان امام خمینی(ره) مبنی برتشکیل ارتش بیست میلیونی از طریق هنرستان وارد دریای مواج بسیج و در پادگان قدس مشغول دوره آموزش شد.
هوش و ذکاوتش در کسب فنون نظامی طوری بود که در مدت کوتاهی بهعنوان مربی نیروهای آموزشی، انتخاب شد، برای تشکل بخشیدن به نیروهای بسیجی، به همراه همرزمان اقدام به تشکیل گردان کوهستانی انصارالحسین کرد و خود مسئولیت آموزشهای آنان را بهعهده گرفت همراه همین بچهها پا به عرصه اخلاص و ایثار جبهه نهاد.
بهعنوان مسئول دسته و گروهان به پاسداری از انقلاب پرداخت و به خاطرعلاقه خاصی که به گشت داشت تیمهای گشتی و اطلاعات و عملیات را راه اندازی کرد و در عملیلت نفوذی مسلم بن عقیل علاوه بر سن کمش 14 مزدور عراقی را اسیر کرده و از خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد. با تشکیل تیپ انصار الحسین وی مسئول واحد اطلاعات و عملیات شد و در این مسئولیت خوش درخشید، در عملیات والفجر2 بعد از تلاش ها و دلاوریهای فراوان مجروح شد و مدتی در بیمارستان بستری شد در عملیات والفجر5 چهره فعال و موفق علی و واحدش نقش مؤثری در پیروزیهای اسلام داشت.
آنان والفجر 8 را نیز با حماسه آفرینیهای خود در صحنه تاریخ ماندگار کردند به گونهای که فرمانده محترم کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آنان را حافظان تنگه احد در نبرد فاو لقب داد. در اوایل سال65 با حفظ مسئولیت در واحد اطلاعات و عملیات مأموریت یافت تا محور عملیات بعد را تشکیل دهد در عملیاتهای کربلای 4 و 5 علی با حفظ مسئولیت قبلی مسئول محور عملیات نیز گردید، در تیر ماه سال 66 برادرش امیر چیتسازیان که مسئول گردان فتح جهاد سازندگی استان همدان بود در عملیات نصر 4 به شهادت رسید.