به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از یزد، در پی برخی از عزل و نصبهای رئیس دانشگاه یزد در دولت تدبیر و امید و همچنین نحوه اجرای آن بسیج دانشجویی دانشگاه یزد بیانیهای را مطرح کرد که متن آن به شرح زیر میباشد:
ملت ایران همواره در همه برهههای سخت و تعیین کننده نظام اسلامی حامی نظام و مدافع حریم ولایت و رهبری بودهاند که در انتخابات ۹۲ نیز به گواهی تاریخ با لبیک گفتن به «هل من ناصر» انقلاب و نظام اسلامی ایران، با حضور حداکثری خود مشت محکمی به دهان استکبارجهانی که همیشه درصدد این نظام مقدس بوده است، نواختند.
بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات و شروع به کار رسمی دولت، مثل همیشه این مردم با حسن ظن، پشتیبانی خود را از دولت منتخب در عمل ثابت کردند و دور از افکار و عقائد و علایق حزبی برای آبادانی هر چه بیشتر این مرز و بوم بیش از پیش تلاش کردند.
اما دولت تدبیروامید در همان ابتدای کار نشان داد که در برخی موارد حرفهایش صرفا شعارها برای رای آوردن و رسیدن به اهداف انتخاباتی بود و یکی از این شعارها، عملکرد فراجناحی و شعار میانه روی و اعتدال این دولت بود که معنای حقیقی آن با انتخاب اعضای کابینه دولت و هیات وزرا بر مردم روشن گشت.
در همین باب و در فضای دانشگاه یزد چند سوال داریم که توجه به آن خالی از لطف نیست؛
۱) دانشگاهها هم از قاعده بالا مستثنا نبودند و ترکش این سیاست بازیها به بدنه آنها نیز اصابت کرد که در بعضی از دانشگاهها از جمله دانشگاه یزد که در ابتدای امر ریاست آن با آرمان داشتن دانشگاهی آرام و ایجاد فضای عملی در سایه این آرامش و به تبع ان ارتقای سطح علمی، پای به این عرصه نهاد، نمیدانیم چه شد که نگاههای مسموم حزبی به سطح دانشکدهها و اساتید کشیده شد و بخاطر این عقیدههای بیمار و خارج از قوانین اداری واخلاقی، اساتیدی که سطح بالای علمی برخی دانشکدهها مدیون حضور آنها بوده و هست، به انزوا کشیده شده و بعضا سلب مسئولیت و یا عزل شدند؟
۲ ) چه شده است که عدهای که بغض امام و رهبری و انقلاب را در دل داشتند هم اکنون احساس کردند که میتوانند وارد فضای دانشگاه شده و آن را آلوده کنند؟ دانشگاه و مسئولین را چه شده است که عدهای به اسم انقلاب و تحت لوای قانون تیشه به ریشه این نظام میزنند؟ آیا قانون عوض شده؟ یا سلیقهٔ مجریان قانون؟ و یا هم شاید ارزشها؟
۳) چه میشود که رئیس دانشگاه فردی که خون به دل رهبری کرد و با اعلام مواضع و صحبتهای خود آتش فتنه را شعله ور ساخت و در کوران فتنه، ۳۰ تیر ۸۸، نظر به رفراندم گذاشتن مشروعیت نظام را مطرح کرد و به خاطر تمام جرم و جنایاتی که انجام داد هم اکنون هم به واسطه حکمی که معاون اول قوهٔ قضائیه اخیرا یادآوری و اعلام کرد ممنوع التصویر است، را فرزند متعهد و فاضل امام راحل خطاب میکند؟ کدام تعهد و فضل؟
نکند تعهد به دشمنان قسم خورده انقلاب و فضل حضور موثر در فتنه ۸۸؟! در مورد نسبت دادن این فرد معلوم الحال به امام راحل هم سید شهیدان اهل قلم چه زیبا وصف میکنند شرح حال اینها را، زمانی که گفت: «زمانه عجیبی است، برخی مردمان امام گذشته را عاشقند نه امام حاضر را»
میدانی چرا؟ امام گذشته را هرگونه که بخواهند تفسیرمیکنند، امام حاضر را باید فرمان برند، و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند. «اگر راست میگویید اورا به رهبری که امروز حاضر است، نسبت دهید تا ببینید و بشنوید عکس العمل و پاسخ امام را«.
و در آخر، ما دانشجویان رسم مطالبهگری و آزادگی و شجاعت در عین تقوا را از اماممان مشق کردیم و هیچ ابایی از تبیین حق و حقیقت نداشته و نداریم.
پس از مسئولین تقاضا داریم حتی اگر جوابی منطقی برای سوالات ما ندارند حداقل کمی در آنها تامل کنند و بخاطر خوش آمد دیگران، آخرت خود را خراب نکنند و بدانند که: «إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِن ْخَرْدَل ٍفَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍأَوْ فِی السَّمَاواتِ أَوْ فِی الأرضِ یَأتِ بِهَا اللَّهُ».