به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، استان مازندران با بیش از ۴۳ واحد غیر انتفاعی، ۱۸ واحد دانشگاه آزاد و ۱۸ دانشگاه پیام نور و ۳۰ واحد دانشگاه علمی کاربردی بین ۵ استان اول کشور، رتبه برتر از نظر تعداد دانشجو را داراست. حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد مراکز دانشگاهی غیر انتفاعی کشور در استان مازندران قرار دارد که این رقم نسبت به سایر شهرها عدد نسبتا چشمگیری است.
البته بسیاری از موسسات غیر انتفاعی این استان فاقد ملاکهای معتبر (علمی، فرهنگی و...) برای یک دانشگاه بوده و بیشتر بعد اقتصادی این موسسات مطرح است و متاسفانه دانشجویان پس از فارغ التحصیلی مهارت علمی چندانی کسب نمیکنند. بررسیها نشان داده که حتی سطح واحدهای دانشگاه آزاد هم از این موسسات بالاتر است! این مراکز دانشگاهی هرساله تعداد کثیری دانشجو اعم از بومی و غیر بومی میپذیرد که حدود ۴۰ درصد آنها غیر بومی به خصوص از تهران هستند و در این بین بیشتر دانشگاههای آمل و ساری پذیرای دانشجوهای تهرانی هستند. البته در این استان دیگر موسسات آموزش عالی نیز موجود است.
با نگاهی عمیق نسبت به این پدیده موجود، متوجه میشویم که وجود این دانشگاهها باعث ایجاد تغییراتی در استان شده است که نمیتوان همه این تغییرات را مثبت تلقی کرد. متأسفانه تغییرات ناخوشایندی هم از لحاظ انسانی و هم از لحاظ طبیعی در حال وقوع است. از جمله این تغییرات، میتوان به تغییرات فرهنگی اجتماعی اشاره کرد.
ورود دانشجویان تهرانی و همچنین از طبقهٔ مرفه، اثری منفی بر دیگر دانشجویان دارد. با وجود اینکه تعداد آنها از بومیها کمتر است، اما تأثیر رفتار و فرهنگ آنها بر محیط دانشجویی غالب است، به گونهای که بیشتر دانشجویان از نظر ظاهری و پوشش خود را شبیه به دانشجویان غیر بومی میسازند. طوری که شما با اولین نگاهی که به یک دانشجو در چنین محیطی میاندازید نمیتوانید تشخیص دهید او بومی خود استان است یا غیر بومی است و این امر به دلیل الگوگیری از دانشجویان غیر بومی و کنار گذاشتن پوشش محلی و سنتی خود اتفاق می افتد.
شکرالله رضازاده، مدرس دانشگاه و فعال رسانهای استان مازندران، معتقد است تاثیر این مراکز دانشگاهی در مجموع مثبت نبوده، بلکه باعث یک دگراندیشی از نوع فرهنگی و رفتن به سمت انحطاط میباشد و در این بین سهم مراکز دانشگاهی غیر انتفاعی از پیام نور بیشتر است.
همچنین وجود این مراکز در مجاورت دریا و مناطق با صفا، محلی مناسب برای شکل گیری بسیاری از ناهنجاریهاست. دانشجویان غیر بومی مجبور به استفاده از خوابگاه هستند که در آنجا هم وضعیت مناسبی حکمفرما نیست. در این مراکز نابسامانیهای اخلاقی همچون بیحجابی، رعایت نکردن مسائل اخلاقی و شرعی، اختلاط و صمیمیت بیش از حد استادان مرد با دانشجویان دختر به چشم میخورد. همچنین در خوابگاه های خودگردان وضعیت به همین شکل میباشد و گاهی پسران با پوشاندن دوربینها یا انداختن چادر روی سرشان به شکل ناشایستهای وارد خوابگاه دختران میشوند. همچنین در خوابگاه، پسران نیز مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی رواج دارد.
مریم، ۲۳ ساله، دانشجوی یکی از مراکز غیر انتفاعی شهرستان آمل میگوید: دختران دانشجو تمایل به ارتباط خارج از عرف جامعه با پسران دارند. چون نمیخواهند تمرکز خود را معطوف درس خواندن کنند. گویا هدفشان از ابتدا چیزی به جز درس خواندن بوده است. همچنین دانیال، دانشجوی یکی از مراکز غیر انتفاعی نیز میگوید پوشش پسران از ابتدا تا کنون بسیار تغییر کرده و معمولا از تیپهای غیر متعارف استفاده میکنند.
موضوع بعدی برگزاری اردوهای مختلط بین دانشجویان است که به این ناهنجاریها دامن میزند. رضازاده در این باره میگوید: در روز شهادت امام هادی (ع) در یکی از مؤسسات غیر انتفاعی ساری در انتهای جادهٔ فرح آباد منتهی به دریا، یک اردوی مختلط بین دانشجویان پسر و دختر برگزار شد که باعث وقوع مواردی در بعد سیاسی، اخلاقی و فرهنگی شد. در این اردو اتفاقاتی افتاد که از به زبان آوردن آنها شرم دارم.
با وجود ممنوعیت برگزاری این اردوها، در ترم گذشته یکی از استادان تربیت بدنی یک مرکز غیرانتفاعی در شهرستان قائم شهر اقدام به برگزاری آموزش گلف به صورت مختلط بین دانشجویان کرده است که جای تأمل دارد. حال با همهٔ این اوصاف آیا اهداف این دانشگاهها محقق شده است؟ آیا آنها پیشرفت علمی قابل توجهی داشتهاند؟ قابل توجه آنکه معدل علمی دانشجویان این مراکز بسیار پایینتر از حد انتظار است و به جای جهش علمی، پسرفت علمی به وقوع پیوسته است و قطعا این عواقب هدف تأسیس این مؤسسات دانشگاهی از ابتدا نبوده است.
این دگرگونیها باعث ایجاد نگرانی در خانوادهها نیز شده است. خانوادههای با اعتقادات مذهبی، نگران تأثیر پذیری منفی فرزندانشان تحت تأثیر یک فضای ناسالم هستند. آنها معتقدند چقدر بهتر بود تا فرزندان شان در شهر خودمان دانشگاه میرفتند. از طرف دیگر والدین دانشجوهای بومی میگویند فرزندان شان جوانهای پولدار تهرانی را میبینند و سطح توقعشان از ما و سطح زندگیمان که کاملا با آنها (تهرانیها) متفاوت است، بالا رفته است. و البته در این بین نباید تأثیر مؤسسات دانشگاهی روی بافت اصلی شهر را نادیده گرفت. وجود دانشجوهای بد حجاب باعث شده تا این موج بقیهٔ ساکنان شهرها را نیز تحت تأثیر قرار دهد و آنها نیز به تبعیت از دانشجوها نوع پوشش خود را تغییر دهند.
بحث بعدی موضوع در حال گسترش ازدواجهای ناآگاهانه و بیسرانجام است. جوانان با تصور اینکه نیمهٔ گم شدهٔ خود را از یک فرهنگ دیگر و در محیط آموزشی یافتهاند، به ازدواجهای احساسی و غیرعاقلانه تن میدهند، اما بسیاری از آنها به شکست منجر میشود.
به طور معمول تاسیس مراکز دانشگاهی یا مراکز اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جدید، باعث رونق اقتصادی یک منطقه شده و تأثیرات مثبتی برای اهالی آن مناطق به دنبال دارد، اما گاهی این تأثیرات فقط جنبهٔ مثبت نداشته و کنار آنها تأثیرات منفی نیز پدیدار میشود. تأسیس مراکز دانشگاهی در استان مازندران، میتواند به رونق اقتصادی منطقه کمک کند، اما همهٔ این اتفاقات مثبت نمیتواند توجیهی باشد برای وقوع ناهنجاریهای اخلاقی که تبعات آن نابسامانیهای فرهنگی در منطقه خواهد بود. به علاوه این استان در چند سال اخیر در چارچوب رونق گردشگری در مازندران شاهد رشد خانههای اجارهای با مبالغ هنگفت بوده است. به گفتهٔ پلیس آسیبهای امنیتی اجتماعی ناجا، گسترش این نوع خانهها که بیشتر افراد مجرد آنها را اجاره میکنند، باعث کاهش امنیت اجتماعی در سطح منطقه شده و دگرگونی های اخلاقی به وجود آورده است. همچنین افزایش درخواست اجارهٔ خانه باعث شده که در بازار مسکن قیمتهای کاذب به وجود بیاید و باعث بالارفتن نرخ اجاره و قیمت ملک شده و این یک آسیب اقتصادی و اجتماعی به اقتصاد مازندران وارد کرده است.
از نظر اشتغال زایی نیز در دانشگاهها رونق چندانی صورت نگرفته است. اساتیدی که برای تدریس انتخاب میشوند، بومی خود استان نبوده و از اساتید خارج از استان استفاده میشود. اعضای هیأت علمی نیز بسیار کم هستند. پس تغییرات خوبی را از این جهات نیز شاهد نیستیم.
این تصویر کلی، شمایی از وضعیت مراکز دانشگاهی غیر انتفاعی و پیام نور یکی از استانهای کشور بود که جنبه گردشگری در آن نیز مهم است و مسلما شرایط مشابه را میتوان در جاهای دیگر مشاهده کرد. با توجه به آنچه گفته شد، نمیتوان انتظار رشد علمی چندانی را داشت. برای حل معضل پیش آمده در این مراکز دانشگاهی در استان مازندران، راه چاره آن است که نگاه اقتصادی و سودمحور از مدیریت این مراکز حذف شده و این مراکز با نگاه فرهنگ محور مدیریت شوند تا مسائل پیش آمده رفع گردد. در واقع باید این امر توسط نهادهای بالادستی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی و... مشخص شود که از ابتدا هدف این مراکز چه بوده و اگر هدفی در راستای پیشبرد بار علمی کشور داشتهاند آن را دوباره به مسیر اصلی بازگردانند.
منبع: روزنامه حرف مازندران