به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از شیراز، اساتید و اعضای هیات علمی دانشکده ادبیات و زبان فارسی دانشگاه شیراز در نامه ای سرگشاده به رئیس جمهوری اسلامی ایران، تغییر کاربری ساختمان این دانشگاه و تحویل آن به استانداری فارس را کاری خلاف فرهنگ، هنر و سابقه ادبی این دانشکده دانستند و خواستار لغو این دستور شدند.
متن این نامه سرگشاده به دین شرح است:
جناب آقاي حسن روحاني؛
با سلام و احترام فراوان پيرو نامه ۱۲۹۵۱۰/د در دوم مهرماه ۹۳ به وزير علوم، تحقيقات و فناوري در مورد ساختمان دانشكده ادبيات دانشگاه شيراز، به استحضار ميرساند بخش زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شيراز كه حدود شصت سال پيش بر پايه تصميمي شايسته، در زير سايه سرو بلند معنويت حافظ، در جوار حافظيه بناشده، با داشتن دورههاي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري زبان و ادبيات فارس(در چندين گرايش) تا كنون توفيق يافته است صدها پژوهشگر، اديب، شاعر و استاد زبان و ادبيات فارسي پرورش دهد و امروز خوشبختانه به عنوان يكي از قطبهاي معتبر علمي و ادبي در ميان دانشگاههاي كشور، اعتباري خاص يابد.
چنانكه مستحضريد ساختمان بخش زبان و ادبيات فارسي، همسايه ديوار به ديوار حافظيه، بر سر چهارراهي بناشده است كه از گذشتههاي دور نزد همه شيرازيان به نام چهارراه ادبيات شناخته ميشود.
بسياري از فرهنگوران، استادان و پژوهشگران ادبيات فارسي در ذهن و ضمير خويش خاطرات شيريني از اين مكان به ياد دارند و بعضي از آنها نيز مكتوب و منتشر شده است.
از همين رو اين مكان داراي هويتي كاملا فرهنگي و پيشينهاي كاملا ادبي است. ناديده گرفتن اين هويت شكلگرفته، يعني پاك كردن بخشي از هويت فرهنگي شهر شيراز. اكنون كه خوشبختانه با تصميم ارزنده مديران فرهنگي و اجرايي كشور و استان فارس طرح گسترش حافظيه در حال اجرا است، براي تقويت وجوه علمي- ادبي آن، وجود پرمعناي دانشكده ادبيات در جوار حافظيه بيش از گذشته ضروري ميکند.
با توجه به پيشينه ارزشمند فرهنگي و تاريخي اين مكان و ضرورت عنايت ويژه به اين گونه سوابق فرهنگي- ادبي، جابهجايي بخش زبان و ادبيات فارسي از جايگاه كنوني، از هيچ منظري شايسته به نظر نميرسد. اما از مدتها پيش برخي از مديران اجرايي استان، بيتوجه به آنچه به عرض عالي رسيد، سخن از واگذاري اين ساختمان به نهادهاي اجرايي و انتقال بخش زبان و ادبيات فارسي به مكاني ديگر را به ميان آوردهاند.
اين موضوع در ساليان گذشته نيز مطرح بود؛ اما اعتراض به حق استادان و دانشجويان بخش زبان و ادبيات فارسي مانع از اجراي آن شده است. براي نمونه در سال ۱۳۶۷ استادان بخش زبان و ادبيات فارسي براي دفاع از ارزشها و اصالتهاي فرهنگي مورد باور خود برآن شدند تا داوري را به رئيس محترم جمهوري وقت، حضرت آيتالله خامنهاي، واگذارند و از ايشان براي باقي ماندن دانشكده ادبيات در جوار حافظيه و توسعه فعاليتهاي بخش زبان و ادبيات فارسي استمداد بجويند.
خوشبختانه نظر مساعد معظمله در هامش نامه شماره ۵۲۶۶ تاريخ ۲۶/۱۱/۱۳۶۷ خطاب به دانشگاه شيراز بدين عبارت «توصيه شود نظر اين آقايان اعمال شود» نور اميد در دل استادان و دانشجويان تابيد و در نتيجه بخش زبان و ادبيات فارسي در محل هميشگي خود( درجوار حافظيه) باقي ماند.
اما متاسفانه پنج سال پيش دولت گذشته در تصميمي كاملا نادرست و غير فرهنگي، ساختمان اداري و محل تشكيل كلاسهاي زبان و ادبيات فارسي با پيشينهاي شصت ساله، به استانداري فارس سپرده شده و استانداري نيز بهجاي همكاري براي حل مشكلات ياد شده، در قبال صدور مجوز تغيير كاربري بخشهايي از دانشكده از آموزشي به تجاري، ساختمان بخش زبان و ادبيات فارسي را تصاحب نمود.
اين رفتار شگفت، موجبات ناخرسندي شديد و عصبانيت استادان و دانشجويان بخش را فراهم آورد.
استادان و دانشجويان گروه زبان و ادبيات فارسي در آن زمان با وجود تنگناها و تحقيرها، حاضر به پذيرش چنين تصميم ناروايي نشدند تا اين كه در دوره مديريت جديد، مديران محترم دانشگاه و استاندار محترم فارس، حقانيت تصميم استادان و دانشجويان زبان فارسي را پذيرفتند و از تصميمات نادرستي كه در گذشته گرفته شده، اظهار ناخشنودي كردند. اما با توجه به اين كه هنوز ساختمان آموزشي بخش زبان و ادبيات فارسي در اختيار اين بخش قرار نگرفته، شرايط اين بخش همچنان شرايط نامطلوبي است.
تلختر از آن اينكه بر اساس شنيدههاي غيررسمي، برخي از مديران استانداري فارس در روزهاي اخير زمزمه انتقال بخشي از كارمندان استانداري را به ساختمان آموزشي ادبيات سر دادهاند و پيشنهاد استقرار آنها را در ساختمان شماره ۲ چهارراه ادبيات دانشگاه شيراز مطرح كردهاند.
اين مسئله نگراني فراوان اعضاي هيات علمي و دانشجويان و كاركنان بخش زبان و ادبيات فارسي را موجب شده است از همين رو و قبل از هر تصميم نابجايي، خواهان رسيدگي فوري استاندار به اين موضوع هستند.
اين بحران پنج ساله هر روز نگراني و تشويش خاطر تازهاي براي استادان و دانشجويان فراهم آورده و عليرغم قولهاي مساعد برخي مديران، تاكنون نتيجهاي عملي و روشن حاصل نشده است.
كم توجهي به خواست بحق استادان و دانشجويان اين بخش و بلا تكليفي چندين ساله آنان، اكنون ديگر از سطح صبوري آنان فراتر رفته و تبديل به يك عصبانيت عمومي شده است.
با عنايت به آن چه گذشت، خواهشمند است براي حل عاجل و البته هميشگي اين مشكل، هرگونه صلاح ميدانيد، دستور لازم را صادر فرماييد.
لازم به ذکر است، بحتويي، جوكار، حسامپور، حسنلي، رضايي دشتارژنه، رياحيزمين، صيادكوه، غلامي، كرمي، نحوي، نيري، محمودي، مرادي و واردي امضا کنندگان این نامه سرگشاده هستند.