به گزارش «خبرگزاری دانشجو» زهره خواجوی*؛ مدت هاست که آمار نگران کننده ای از تعداد فارغ التحصیلان بیکار در جامعه مطرح می شود. برخی علت وجود این آمارها را ناشی از مشکلات فرهنگی می دانند و برخی به کوتاهی دستگاه های اجرایی اشاره می کنند. در این زمینه با حجت الاسلام علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به گفت وگو نشسته ایم.
• مدتی است که آمارهای نگران کننده درباره تعداد فارغ التحصیلان بیکار منتشر شده است، این معضل ناشی از چیست؟
در این مورد به چند نکته باید توجه کرد؛ نخست نبود برنامه دقیق برای آمایش رشته های دانشگاهی در کشور. برای مثال مشخص نشده است که در هر رشته ای به چه تعداد فارغ التصیل و در چه مقاطعی تحصیلی نیاز داریم. همین امر سبب شده تا امروز با خیل عظیمی از فارغالتحصیلان که هیچگونه زمینه کاری برایشان فراهم نیست مواجه شویم.
عامل دوم این است که در سیستم آموزش عالی سه نوع دانشگاه آموزشمحور، پژوهشمحور و کارآفرین محور داریم که متاسفانه پس از گذشت یک قرن از تولد دانشگاه در جمهوری اسلامی ایران، هنوز نسل اول دانشگاه را تجربه کرده و وارد حلقه دوم و سوم نشده ایم. دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران به جای تربیت تکنسین و فارغالتحصیل آچار به دست، فارغالتحصیل یقه سفید تحویل جامعه می دهند. بنابراین می توان گفت دانشگاهها میتوانستند در راستای کارآفرینی برای فارغ التحصیلان نقشی جدی داشته باشند؛ اما متاسفانه از اهداف در نظر گرفته شده دور افتادند.
• عملکرد دولت در این زمینه به چه صورت بوده است؟
اتفاقا عامل سوم مربوط به عملکرد دولت است؛ دولتها نتواستند زمینه کار را برای فرزندان جمهوری اسلامی ایران فراهم کنند. برنامه ریزان امر از ابتدا هشدارهای لازم را نداده و سنسورهای آنان حساسیت لازم را به جامعه مخابره نکرد. بنابراین امروز با جمعیت عظیمی از دانشجویان و فارغالتحصیلان بیکار در جامعه مواجه هستیم.
• وظیفه دولت در این امر چه بوده است؟
باید از ابتدا با فرهنگسازی نشان می دادیم که دانشگاه کانال پیدا کردن شغل نیست. هم اکنون فرهنگ مدرکگرایی و پز مدرک بربرنامهریزیهای گوناگون در کشور غالب شده است. متاسفانه در پرداخت حقوق فرقی بین یک تکنسین توانا با فوق لیسانسی که کارایی چندانی ندارد، نیست و این امر نشاندهنده این است که مسئولان نگاه دقیقی به این امر ندارند. تا چه زمانی دولت باید با شعارهای دهان پرکن زمان و عمر جوانان ما را هدر دهد؟
عامل بعدی این است که بین سیستمها همپوشانی وجود ندارد. فارغالتحصیل دانشگاهی برای ورود به عرصه اشتغال نیاز به حمایت دارد و بانک ها هیچ حمایتی انجام نمی دهند، در صورتیکه همین بانکها بدون کوچکترین مشکلی به افراد خاص میلیاردها تومان وام میدهند اما افراد توانمند و جویای کاری که به دلایلی نتواتستند به سرچشمههای ثروت دسترسی داشته باشند از این تسهیلات بی نصیب هستند.
همه این موارد نشان دهنده فعال نبودن سیستم است. در این زمینه دولت می تواند با دادن دستور العمل هایی به بانک ها تسهیلاتی برای فارغ التحصیلان فراهم کند.
• بنابراین در این زمینه فرهنگسازی هم ضرورت پیدا می کند.
بله! متاسفانه امروزه فرهنگ نانخور دولت بودن جا افتاده است. دولت در کشور ما بیدلیل بزرگ شده و شهامت واگذاری کارهای خود را ندارد. نزدیک به ۸۰ درصد از اقتصاد کشور دست دولت است و دولت هم کارها را قفل کرده است. قوه مجریه باید بداند که با واگذاری کارها زمینه کار و فعالیت برای مردم فراهم می شود.
از طرف دیگر واردات بی رویه زمینه کاری فرزندان ما را تقریبا به صفر رسانده است. امروز نخستین کشور وارد کننده پورشه در خاورمیانه هستیم. این ماشین چه دردی از ما دوا میکند؟ چرا باید ارز ما برای وارد شدن پورشه از کشور خارج شود. هم اکنون دومیلیارد تومان لوازم آرایشی وارد می کنیم. این مسائل را نباید نادیده گرفت. نظام تعرفهای در کشور ما دقیق نبوده و توان حمایت از تولید داخل را ندارد و این امر منجر به بیکاری میشود.
عامل دیگر، این است که برای تبیین ارزش کار اقدامی انجام ندادیم. وضعیت کارگران و کارمندان دونپایه که تلاش عمده و کار زیاد کشور بر دوش اینهاست را مشاهده کنید! از اینها بهجا و بهموقع تجلیل میشود؟ آیا ما در نظام ارزشگذاریمان برای این افراد جایگاهی قرار دادهایم؟ ممکن است شعارهایی درمورد کارگران بدهیم اما آیا در عمل هم اینگونه است؟ اینکه حقوق کارمندان را ۱۴ درصد افزایش داده اما بنزین ۴۸ درصد گران شود، نشاندهنده نگاه نادرست مسئولان به طبقات پایین جامعه است. همین عوامل موجب حاکم شدن فرهنگ نادرست در جامعه شده و به بیکاری دامن می زند.
• حال با توجه به شرایط موجود مجلس چه نقشی می تواند ایفا کند؟
در بحث آمایش رشتههای دانشگاهی، مجلس کاملا آماده همکاری است. مهمترین مشکلات ما به دانشگاه های غیر دولتی مربوط می شود. در یکی از دانشگاه های غیر دولتی ۲۱ هزار دانشجوی دکترا پذیرش شده اند که هیچ نظارتی نیز بر آن صورت نمی گیرد. متاسفانه در حال حاضر ریش و قیچی دست جریانی است که خود میبرند و میدوزند بدون اینکه به نیازهای مملکت توجهی کنند.
دانشگاه های سایر کشورها را ملاحظه کنید! در آلمان تنها ۱۰ درصد شهروندان به دانشگاه میروند و مابقی به سراغ کارهایی میروند تا تکنسین شوند. در جمهوری اسلامی ایران دانشگاه تکنسینپرور وجود ندارد. دبیرستان های فنی حرفه ای نیز فقط نام یدک می کشد. این دانشگاه ها حافظه محور شدند که این نیز هدف اصلی ما نبود. قرار بود فنی حرفه ای ها و دانشگاه علمی - کاربردی مسیر را در کشور تغییر دهند. که چنین نیز نشد.
• در این زمینه نیازی به قانون گذاری نیست؟
خیر! مشکل قانون نداریم. نیاز به اراده، تصمیم و جدیت و عمل داریم.
• از نظر شما در کنار مجموعه دولت کدام وزارتخانه باید متولی سامان دادن به این اوضاع باشد؟
وزارت علوم و وزارت کار در کنار یکدیگر. این دو باید با یکدیگر همکاری داشته باشند و سپس شاهد همکاری میان مجموعه دولت باشیم. برای مثال وزارت بهداشت تعداد پزشک و پرستار مورد نیاز خود را اعلام کند تا وزارت علوم در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهد.
• امسال شاهد تغییراتی در کاهش ظرفیت برخی رشته های دانشگاهی بودیم. ممکن است دولت این موضوع را اقدامی در این راستا تلقی کند؟
خیر! دولت هیچ قدمی برنداشته است، بلکه متقاضی کم است. اکنون ما ۵۰۰هزار صندلی خالی داریم که دولت هیچ اقدامی برای پر کردن آن نکرده است. سال پیش دانشگاه پیامنور یک میلیون و سیصدهزار دانشجو داشت که امسال این تعداد به ۷۰۰ هزار تقلیل داشته است. دانشگاه آزاد و دولتی هم به همین صورت است.
منبع: هفته نامه ندای عاشورا استان یزد