به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از کرمان، علی اکبر حقدوست طی گفتگویی به دغدغه های کارمندان و پرسنل دانشگاه علوم پزشکی کرمان پاسخ داد.
متن کامل این گفتگو را در زیر می خوانید:
* آقای دکتر حق دوست، شما از آبان ماه سال 92 به عنوان رئیس دانشگاه معرفی شدید، فکر می کنید پرسنل این دانشگاه چه دغدغههایی را دارند؟
از زمانی که مسئولیت را بر عهده گرفتم بیشترین تقاضایی که از سمت پرسنل عموما کارمندان و البته اعضای هیات علمی به بنده منعکس شده است در چند محور اصلی خلاصه می شود، مطالبات پرسنلی، کمبود نیروی انسانی و تقاضای بکارگیری فرزندان و البته در مراحل بعدی جابجایی و تغییر محل کار.
این مطالبات پرسنلی مکرر و مکرر به گوش بنده و اعضای هیات رئیسه رسیده و در جهت اجابت و پاسخ مناسب دادن به آنها درجاهایی که امکان دارد واقعا تمام تلاشمان را انجام داده ایم، امیدوارم کارمندان محترم اذعان داشته باشند در به روز کردن پرداخت ها، اضافه کار، اضافه شدن حق فنی، حق مدیریت، کارانه، حق مسکن و غیره هرچه می توانستیم کمک کردیم .
*یکی از مطالبات پرسنل، کمبود حقوق و مزایاست و گاهی اوقات به روز نبودن همین پرداخت های ناچیز است، نظر شما در این رابطه چیست؟
گاهی اوقات بعضی از کارمندان با زبان های تلخ از کمبود حقوق و مزایا می گویند، ما هم سنگینی خرج زندگی را قبول داریم و منکر این نیستیم که با حقوق کارمندی چرخ زندگی خیلی دشوار می چرخد، ولی اینکه انتظار داشته باشند دانشگاه تمام مشکلاتشان را حل و فصل کند، واقعا انتظار مناسبی نیست؛ همه در این مملکت زندگی می کنیم، وضعیت اقتصادی، تحریم و اقتصاد معیوب وابسته به نفت از مسائل و مشکلات کشور به شمار می رود که باید دست به دست هم دهیم این مشکلات را حل کنیم و از این تنگناها رد شویم .
هرچقدر کارمندان در این مورد ها (کمبود حقوق و مزایا) صحبت کنند وظیفه بنده است که به گوش جان بشنوم و در حد توانمان اجابت کنم، اما گاهی اوقات از طرز بیانی که می شود و نوع مطالبه گری که وجود دارد آدم دلش می گیرد.
ما انتظار تشکر، تقدیر و به قول معروف تجلیل را ابدا نداریم و هرکاری کردیم وظیفه مان است و عینی هم اثراتش را همکاران دارند می بینند؛ اما اینکه تعداد محدودی از همکاران و کارمندان یک طرفه به قاضی می روند و خودشان حکم می دهند و اجرا می کنند هم واقعا عادلانه نیست .
منابع دانشگاه به شدت محدود است، هزینه ها فوق العاده سنگین است، در نظر بگیرید فقط اگر ما بخواهیم به همه کارمندان 10 هزار تومان، که در حال حاضر ارزشی هم ندارد به بیش از 10 هزار کارمندمان در یک ماه بدهیم، خود این مبلغ ماهیانه بالغ بر 100 و یا 120 میلیون تومان، می شود .
اضافه کاری که پرداخت می شود شاید مبلغ ناچیزی است و به چشم خیلی از همکاران هم نیاید اما باید بگویم در ماه بالغ بر یک میلیارد تومان از بودجه جاری دانشگاه هزینه این امر می شود.
از طرفی چارت تشکیلاتی دانشگاه نزدیک 30 درصد خالی است و اجازه استخدام نیست و از طرف دیگر کمبود نیروی انسانی است و مجبوریم جاهایی که خیلی خیلی تحت فشار هستیم از طریق مجوزهای خاصی که وزارتخانه می دهد پرکنیم و پرداخت حقوق آنها از طریق سیستم بودجه جاری نمی شود، کمبود پرستار به شدت وجود دارد کمبود نیروی خدماتی محسوس است، اجازه استخدام نیست و مجبور می شویم با مجوزهایی که وزارتخانه می دهد به صور مختلف نیروهایی را جذب کنیم و بار مالی آن ماهیانه چندین میلیارد تومان از بودجه جاری سیستم را شامل می شود.
البته این مجوزها نیز بسیار خاص و بسته بوده و جذب تعداد بسیار محدود از طریق شرکت و برای کارهای خاص در نظر گرفته می شوند و عمدتا برای تامین نیروهای تخصصی بیمارستان ها می باشد.
ما واقعا خوشحال می شویم و واقعا آرزو داریم ای کاش می شد اضافه کار پرسنل به طور ماهیانه پرداخت شود؛ اما محقق شدنی نیست؛ سعی کردیم در سال گذشته عقب افتادگی ها را به حداقل برسانیم که اثراتش را می بینید؛ ولی باهزاران دردسر و نگه داشتن هم واقعا دشوار بوده و هست.
بنده از همکاران خواهش می کنم منصفانه به وضعیت سایر سازمان های دولتی استان نیز نگاه بفرمایند و ملاحظه کنند که جایگاه دانشگاه کجا است.
مستند عرض می کنم که خوشبختانه با تمامی تنگناهای مالی که سال قبل داشتیم پرداخت های دانشگاه جزو بهترین ها بوده و بارها و بارها از سوی سایر سازمان ها خطاب شده است که کمی آهسته تر حرکت کنیم تا تفاوت بین سازمانی در استان تشدید نشود.
شرایط اقتصادی دانشگاه همانند زندگی تک تک کارمندان عزیز است، احتمالا شما در منزل هزینه های ضروری زیادی دارید، فرزندانتان مطالبات به حق و یا به هر شکل مطالباتی از شما دارند و چیزهایی را از شما می خواهند اما منابع مالی اجازه نمی دهد. مجبورید مهمترین ها را انتخاب کنید، مجبورید وام بگیرد، تا چرخ زندگی بچرخد سخت هم خواهد بود و احتمالا ممکن است اعضای خانواده در بسیاری از جاها از شما دلخوری داشته باشند.
یک خانواده خوب، صادقانه سختی هایش را با اعضا درمیان می گذارد و البته توقع دارد همه با هم این سختی را تحمل کنند؛ حداقل با تلخی ها و برخوردهایی در درون خانواده علاوه بر تلخی های محدودیت های مالی سختی های روابط سرد و سنگین را تحمل نکنید.
دانشگاه همینگونه است، خانواده خیلی بزرگ، نزدیک 10، 11 هزار عائله با مطالبه گری های مختلف و محدودیت های زیاد منابع، که تامین آنها واقعا آسان نیست؛ امیدوارم که کارمندان محترممان و البته اعضای محترم هیات علمی وضعیت را تحلیل کنند و با هم از این مرحله عبور کنیم.
*آقای دکتر حق دوست در بین همکاران اینگونه عنوان می شود، مسئولان دریافتی های بسیاری دارند و بنابراین از مشکلات کارمندان آگاهی ندارند. نظرتان را در این رابطه بیان کنید؟
این را تاکید می کنم از وقتی مسئولیت دانشگاه را بر عهده گرفتم بهتر درک می کنم هیات رئیسه های قبلی دانشگاه واقعا صادقانه از بسیاری از مزایایی که قانون برایشان وضع کرده بود، چشم پوشی می کردند و کردند.
در این دوره هم اگر بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست، از مزایای قانونی خودشان چشم پوشی می کنند تا حداقل اینگونه تلقی نشود که بعضی ها دارند جیب خودشان را پر می کنندو مزایای خودشان را اول می بینند و اگر چیزی ماند به بقیه می دهند؛ واقعا اینچنین نیست و داوطلبانه اعضای هیات رئیسه خیلی از مزایای خودشان را می بخشند.
واقعا افتخار می کنم و شاید روزی برای همکاران محترم دانشگاه روشن شود که اعضای محترم هیات رئیسه واقعا ایثارگرانه از وقت، آبرو و حتی خانواده خود می گذرند و حتی از نظر مالی نیز کوچکترین چشم داشتی را ندارند.
شاید صلاح نباشد اسم ببرم ولی بعضی از اعضای تیم بی دریغ برای حل مشکلات هزینه شخصی می کنند و وقتی من خبر شدم که چگونه از خود مایه می گذارند واقعا خجالت کشیدم؛ البته هر چه می کنیم وظیفه است و امیدواریم که بتواند برای سرآمدی دانشگاه تاثیر داشته باشد؛ ان شاء الله
*افزایش حجم کار و کمبود نیروی انسانی در بعضی از واحدها،باعث نارضایتی شغلی در برخی از کارمندان شده است و در واقع باید گفت رفع کمبود نیروی انسانی از مطالبات پرسنلی به شمار می رود در این رابطه رئیس دانشگاه چه کرده است؟
کمبود منابع مالی و البته نبود مجوز باعث شده کمبود نیروی انسانی هم وجود داشته باشد، البته صادقانه بگویم فکر کنم در خیلی از جاها بهره وری نیروی انسانی پایین است و اگر بهره وری بالا برود واقعا در بسیاری از زمان ها کمبود نیروی انسانی نیست
اما این به معنی مطلق نیست و قبول دارم جاهایی هم وجود دارد که کمبود نیروی انسانی کارآمد و آشنا به کار واقعا به حد غیر قابل تحملی رسیده و نیاز به مداخله مدیریتی است؛ اما کارمندان محترم احتمالا بهتر از من همه این نامه ها و دستور العمل هایی که از وزارتخانه می آید را می خوانند و می بینند و در جریان هستند که هیچ نوع مجوز استخدامی و یا قراردادی از زمانی که بنده آمده ام برای جذب نیرو نبود، مگر موارد محدودی در قالب بسته های تحول و یا بیمارستان های جدید تازه التاسیس در شهرستان ها؛ لذا باید سعی کنیم طرحی نو دراندازیم و با هم فکر کنیم که چگونه باید از از این شرایط عبور کنیم.
*گفته می شود برخی از مسئولان دانشگاه به بهانه کمبود نیرو برخی از نزدیکان خود را وارد سیستم کرده اند نظرشما چیست؟
این محدودیت ها (نبود دستورالعمل جذب نیرو) برای همه بوده و هست؛ استثنایی نیست، اگر واقعا از همکاران محترمی که گاهی اوقات نرم، گاهی اوقات تند صحبت هایی می کنند مثالی بیاورند که در این مدت دوسال بدون ضوابط فقط بر اساس روابط، مسئولی در دانشگاه از بستگان خودش را بکار گمارده است، مطمئن باشند که به صورت جدی و شفاف پیگیری و مساله را حل می کنم.
روشن و صریح عرض می کنم هنوز حتی یک مورد تخلف در این زمینه را مستند ندیده ام وبه جد به سیستمی که با آن کار می کنم اعتماد دارد و معتقدم واقعا از بین بهترین و مخلص ترین افراد هستند.
حالا که سختی و مشکل است مشکل برای همه است، بحث پارتی، رفاقت، سفارش، اینگونه مسائل را سعی کردیم به صفر برسانیم.
*حرف آخرتان چیست و از پرسنل چه انتظاری دارید؟
انتظارات متقابل است؛ همکاران انتظار دارند که شرایط کاریشان بهتر شود و دریافتی و جایگاه شغلی ایشان ارتقا یابد؛ بنده نیز انتظار دارم که کیفیت کار بالا برود و جایگاه و شان دانشگاه ارتقا یابد؛ ببنید وقتی مسئولی از استان و یا وزارت به من زنگ می زند و یا بازرس درون یا برون دانشگاهی به بنده خبر می دهد که مثلا فلان جا مشکل پیش آمده و بررسی می کنم و می بینم درست است در بسیاری از اوقات به شدت ناراحت می شوم.
البته به حمدالله اکثر اعضای خانواده دانشگاه ساعی و دلسوز هستند ولی حتی محدود اشکالات پذیرفته نیست.
شما چه احساسی پیدا می کنید اگر به شما بگویند در این بی آبی و خشکسالی یک شیر آب باز مانده و یا برای چند روز چراغهای یک اتاق روشن گذاشته شده و یا به دلیل یک بی توجه ای خاص آسیب جدی به یک دستگاه وارد شده است؛ همه ما مستقیم و غیر مستقیم با بیمارستانها سر و کار داریم؛ یا آنجا کار می کنیم و یا حتما بارها شده بستگانمان در این بیمارستانها بستری شده اند، خدا وکیلی چقدر احساس رضایت داریم؟ چه کارمند باشیم و چه پرسنل درمانی و حتی پزشک، چه بیمار باشیم و چه همراه بیمار وقتی از نزدیک با این سیستم برخورد می کنیم احساس خوبی نداریم چرا؟ آیا همه پرسنل بیمارستان بد عمل می کنند؟ ابداً نه؛ ولی چون کار تیمی است اگر همه خوب کار کنند و یک نفر بد عمل کند نتیجه مطلوب حاصل نمی شود.
هتلینگ بیمارستانها خیلی خیلی بهتر شده است و هزینه های سنگینی در این زمینه شده است ولی خوب وقتی در یک بخش تازه تعمیر به دلیل یک بی سلیقگی آرایش فضا به هم می خورد؛ اصلا زیبایی مربوطه به چشم نمی آید؛ اگر فقط یک پرسنل با بیمار برخورد بکند زحمت دهها و گاه صدها پرسنل زیر سوال می رود.
وقتی مثلا یک خدمت پاراکلینیک مطلوب نباشد همه مراحل درمان به هم می ریزد؛ گاه بیمار به خاطر یک عدم هماهنگی در مداخله پزشکی مجبور است چندین روز اضافه در بیمارستان بستری بماند و خود این کلی به شلوغی بیمارستان کمک می کند و کار را دشوار می کند .
من از همه خواهش می کنم یک بازنگری در کارشان بکنند و یک قدم رو به جلو بردارند و یک ارتقا در کارشان بدهند؛ اگر عالی نیز کار می کنند می توانند عالی تر عمل کنند.
قصد مقایسه ندارم ولی قطعا همه شما می توانید وضعیت بهتر از خودمان را متصور شوید و تلاش کنید به آن دست پیدا کنیم؛ مثلا از خدمات بیمارستانهای خصوصی تعریف می شود؛ آیا واقعا آنجا چیزی است که در بیمارستانهای ما نیست؟ آیا پزشکان و پرستاران و تجهیزات ما بدتر هستند؟ آیا دریافتی پرسنل آنجا بیشتر است؟ آیا مدیران سیستم دولتی و فعلی ناکارآمدتر هستند؟ هیچکدام، آن چیزی که فرق دارد فرهنگ کار است و نظارت و قدرت مانور بیشتر، چرا ما نباید خودمان را با آن استانداردها و استانداردهای خیلی بالاتر مقایسه کنیم و بدان دست یابیم.
حرف آخرم تلاش برای ارتقا است؛ همت است برای آینده ای روشن تر؛ یک "یا علی "دیگر است، برای مدد گرفتن از خداوند برای ساختن کشورمان؛ دور شدن از سستی و ضعف و عقب افتادگی؛ آیا شما دوست دارید همانند صدها سال گذشته باز هم به ایران بگویند کشوری عقب افتاده و یا خوشبینانه کشوری در حال توسعه، آیا باز دوست دارید هنوز برایمان بنویسند مردمی که با فرهنگ کتاب خواندن و مطالعه کمتر آشنا هستند، مردمی که در برخوردهای عادی کمتر لبخند می زنند و کشوری که در اسراف در انرژی پیشتاز هستند؛ آیا واقعا ما مستحق چنین تعریف هایی هستیم؟ شما بگویید برای اصلاح چه باید بکنیم و از کجا شروع کنیم؟ چرا فرافکنی بکنیم و توپ را در زمین دیگری بیاندازیم. باید از خودمان شروع کنیم و از امروز شروع کنیم و نسل آینده را با رفتار درست خودمان تربیت کنیم.
باید فرزندانمان در عمل صداقت را در ما ببینند، نوع دوستی را با تعاملات سازنده ما لمس کنند و فرهنگ صرفه جویی و درست مصرف کردن را حاکم ببیند.
از بنده و شما باید شروع شود و فردا نیز دیر است از همین لحظه باید شروع شود.
با این توضیحات خواهش می کنم بزرگواری کنید و برای ساختی ایران اسلامی آنگونه که شان ما است و آنگونه که حق ما است گام بردارید.