به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» مجله مهر نوشت: بیژن اشکور کیایی یا همان بیژن استرس معروف را تقریبا همه می شناسند. پسرکی شمالی که موقع جواب دادن به سوالات درس اجتماعی هول شده بود و نمی توانست توضیح دهد که چرا بام خانه ها را در شمال ایران شیب دار می سازند زندگی بیژن را می توان به سه قسمت تقسیم کرد قسمت اول قبل از پخش شدن آن ویدیو ، قسمت دوم بعد از پخش شدن کلیپ و سختی هایی که به سبب آن متحمل شد و ترک تحصیل و... و قسمت سوم هم که توجه رسانه های مکتوب به این اتفاق و دعوت احسان علی خانی از بیژن در ویژه برنامه ی عید و دعوت طنابنده از او برای بازی در «پایتخت 4» به سراغ بیژن رفتیم تا ببینیم اوضاع و احوال این روزهایش است و بازی در یکی از پرطرفدار ترین سریال های تلویزیون چه تاثیری روی او و زندگی اش گذاشته؟
مردم از من امضا و سلفی می خواهند
برای مصاحبه که زنگ میزنیم با همان لحن ساده ی روستایی بدون حاشیه رفتن به همه ی سوال هایمان جواب می دهد خیلی اهل حرف زدن نیست شاید تاثیر همه ی این سال هایی باشد که دوستان و آشنایان و هم کلاسی هایش نوع صحبت کردنش را مسخره می کردند همان هایی که به قول خودش الان می آیند و از او امضا می گیرند و سلفی می اندازند. ماجرای بیژن از اواخر سال 93 رسانه ای شد ، هنگامی که خبرنگاران یک مجله به روستای محل زندگی او رفتند و با خودش و معلمش مصاحبه کردند در آن زمان بیژن ترک تحصیل کرده بود و بعد از عوض کردن محل زندگی اش به این فکر افتاده بود که اسمش را هم عوض کند : «از دوم راهنمایی بود که متوجه شدم کلیپ من در گوشیهای مردم به یکدیگر بلوتوث میشود از همان زمان بچه ها شروع کردند به مسخره کردن من ، تا اول دبیرستان هم این قضیه ادامه داشت دیگر نتوانستم ادامه بدهم و پاییز پارسال ترک تحصیل کردم و مشغول به گچ کاری و بنایی شدم.»
انتشار این خبر و جریانی که زندگی بیژن بعد از آن کلیپ پیدا کرده بود در بسیاری از خبرگزاری ها باز نشر شد بعد از آن معلمی هم که این کلیپ را ضبط کرده بود طی چندین تماس مکرر از بیژن معذرت خواهی کرد ، در ادامه ی این روند خبرنگاران تلویزیونی با تهیه گزارش تصویری و پخش آن از شبکه اول باعث شدند تا احسان علیخانی در برنامه زنده تلویزیونی از بیژن به عنوان مهمان دعوت کند. و همین اتفاق باعث تغییر جهت زندگی بیژن شد: «آقای علیخانی برای برنامه ی عید از من دعوت کردند و آقای تنابنده هم در آن برنامه بودند و همانجا از من دعوت شد که در پایتخت بازی کنم. قرار بود من نقش پسر بهبود را بازی کنم و فیلم برداری هم از پنج اردیبهشت کلید بخورد اما چون بهبود کلا در این قسمت از سریال حضور نداشت قرار شد من نقش پسر یکی از همسایه ها را بازی کنم که به دنبال کار می گردد من خودم قسمتهای قبلی پایتخت را می دیدم همیشه ولی فکر نمیکردم هیچ وقت بتوانم در این فیلم بازی کنم اما به لطف خدا دعوت شدم و خیلی هم از این اتفاق خوشحالم.»
معلمم را بخشیدم
بازیگر تازه وارد سریال پایتخت در طول مصاحبه چندین بار تاکید می کند که چه قدر از این اتفاق راضی است و زندگی اش تحت تاثیر آن قرار گرفته حتی این قضیه باعث شده که بیژن معلمش را به خاطر گرفتن آن فیلم ببخشد: «این کار او باعث شد من معروف شوم و در تلویزیون بازی کنم بعد اگر این اتفاقات برایم نیفتاده بود شاید او را نمی بخشیدم اما الان دیگر او را بخشیده ام و قضیه ی بیژن استرس دیگر برای من تمام شده است. الان هم اگر ببینید شوخی هایش را در سریال به کار می برم اما دیگر برایم لذت بخش است حس مسخره شدن ندارد.»
تجربه ی بازی در یک سریال تلویزیونی چندان برای بیژن استرس سابق استرس زا نیست و به گفته ی خودش راحت جلوی دوربین قرار می گیرد: «برای منی که هیچ وقت فکر نمی کردم جلو دوربین تلویزیون بخواهم بازی کنم این تجربه ی خیلی خیلی لذت بخشی بود و از بازی خودم در سریال راضی هستم. همه ی بازیگرها هم انصافا خیلی کمکم می کردند. از آقای تنابنده گرفته تا خانم رامین فر و خانم نصرتی و... همه خیلی کمکم می کردند مخصوصا خود آقای مقدم اگر مشکلی داشتم تمرین می کردند با من و در پشت صحنه خیلی هوای من را داشتند از همه شان خیلی تشکر می کنم.»
دوست دارم بازیگری را ادامه بدهم!
بیژن می گوید که تا الان پیشنهاد دیگری برای بازی به او نشده است اما اگر به او پیشنهاد بدهند و کار خوبی هم باشد حتما قبول می کند: «من در این مدت خیلی به بازیگری علاقه مند شدم و دوست دارم که این کار را ادامه بدهم تا ببینیم خدا چه می خواهد.»
حالا چند وقتی است که او با پیگیری های آموزش و پرورش استان دوباره مشغول به تحصیل شده و در کنار بازیگری درسش را هم ادامه می دهد : «بعد از عید ثبت نام کردم تا دوباره به مدرسه بروم و بعد از سریال پایتخت هم به صورت جدی تر درس خواندن را شروع می کنم و امتحاناتم را هم تابستان می گذرانم که عقب نیفتم چون قول داده ام که درس بخوانم و ادامه تحصیل بدهم.»
اتفاقاتی که در این سال ها برای بیژن افتاده بیشتر شبیه یک داستان است تا واقعیت ، از پخش شدن فیلمی که بین چندین فیلم دیگر از دانش آموزان سر از شبکه های مجازی درآورد گرفته تا دعوت شدن همزمان او با محسن تنابنده به ویژه برنامه ی عید و دعوت از او برای بازی در سریال پایتخت همه اتفاقاتی هستند که مسیر زندگی بیژن را در فراز و نشیبی عجیب به نقطه ی امروزی رساندند جایی که بعداز تحمل کردن یک دوره سختی برای بیژن مرحله ای بسیار شیرین و لذت بخش است.