گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» -یادداشت دانشجویی*؛ سخت است و یک مقدار که شاید نه، تقریبا محال است اینکه در میان سخنان ریاست محترم جمهور حجت الاسلام دکتر روحانی ـ شخص دوم مملکت ـ بگردیم که ببنیم ایشان درباره آمریکا و نوع برخورد تحقیرانه آن هم به سبک امام راحل و رهبری با این «معنای اتم کلمه استکبار» چگونه رفتاری داشته است؟ آیا توانسته به مانند رهبر معظم انقلاب راه امام را در مخالفت و عداوت با این شیطان بزرگ ادامه دهد؟
زمانی که رهبری در ۱۴ خرداد امسال سخن از «تحریف امام» به میان آوردند سریع همه گوشها تیز شد که این تحریف چه مصادیقی دارد همان جا بود که رهبری یکی از بارزترین ویژگیهای مکتب امام را استکبارستیزی و آن را یکی از چند پایه اساسی این مکتب برشمردند. این تاکید دوباره در دیدار دانشجویان در ماه رمضان به صورت خاص تکرار شد در حالی که رهبری در دیدارهای این چند سال به تعداد قابل توجهی به صورت مستقیم و غیرمسقیم به این مسئله اشاره و ورود پیدا کردهاند. تعابیری همچون «نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما نفوذ کند» و چندین و چند هشدار درباره این مسئله بسیار بوده است.
اما چرا مسئله استکبارستیزی در این ماهها این مقدار مهم شده است؟ همانطور که در ابتدای متن گفته شد دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجه خود حالت تهاجمی را در مقابل دشمنی که صراحتا رهبری از «هار» بودن دشمن به این معنا که در صورت عدم تهاجم حمله میکند، سخن به میان آوردهاند. همین نوع رفتار که بارزترین آن در نحوه مذاکرات مشخص بوده است. مسئلهای که به کار بردن عباراتی همچون «کدخدا» را برای این شیطان بزرگ به همراه داشته، عباراتی که حاوی پیامهای بسیاری میباشد. عباراتی که مهمترین ضربه خود را به همین پایه مهم مکتب امام وارد میکند.
اما امروز پس از توافق هستهای آن هم چند روز پس از آن رهبری در خطبههای نماز عید فطر میایستد و سخن از ادامه دشمنی و استکبارستیزی را بر سایر سخنان خود ترجیح میدهد، رهبر بیدار جامعه به طور قطع در این باره ضعف و مشکلی بزرگ و ابهام عمیقی را در جامعه دیده است که این طور هشدار میدهد. این ترجیح موضوعی پیام بسیار مهم را به همه «خوشحالهای» زنجیرهای دولتی و غیردولتی، کارگزارانی و اصلاحاتی دارد، دوستانی که در دستگاه محاسباتی آنها دشمن مستکبر شیطان صفت نفوذ کرده، نفوذی که نگاه ضعف گونه آنها در برابر دشمن سبب «هار» شدن دوباره این شیطان بزرگ شده است که پس از این توافق و این رفتارهای دو سال اخیر در دولت جدید و سالهای پایانی دولت دهم مخصوصا بیشتر دیده میشود و دائما در رسانههای خود ایران و ایرانی را تحقیر کرده و به آن ناسزا و حرفهای نامربوط میگوید.
متاسفانه دولت و شخص آقای روحانی سیاستش در قبال آمریکا پس از «توافق وین» و «بیانیه لوزان» بیشتر مشخص شده است و در حال رخ نشان دادن است، ایشان در سخنانشان صحبت از سیاست رفتاری دولت خود در مذاکرات هستهای سخن به میان میآورد و با خوشحالی و پیروزمردی از پیروزی سیاست تعاملش میگوید، سیاست روحانی و دولتش در مواجهه با جهان امروز و کشورهای مستکبر «تعامل» است. تعاملی که سبب شکل دهی مذاکرات شده است. تعاملی که سبب شده در دولت یازدهم استکبارستیزی در رسانههای حامی دولت به حاشیه رانده شده و در برخی حذف شود تا مبادا آمریکا خاطرش مکدر شود و سخن از ایجاد رابطه با آن آورده شود و بالاخره این رسانهها خود از مبادی شایعه پراکنی و زدن بر طبل رسانههای بیگانه برای باز شدن سفارت آمریکا هستند. سیاست تعاملی که در دولت اصلاحات هم از آن سخن گفته میشد و نتایج یکسانی با امروز داشت توافق سعدآباد نتیجه همین رفتار بود، گفتگوی تمدنها نتیجه همین نوع تعامل بود ولی نتیجهای که داشت به مانند امروز بالافاصله بوش مصاحبه میکرد و ایران را محور شرارت میخواند و تحقیر میکرد. تعامل به این شکل از روی ضعف جز تحقیر برای ملت ایران ثمرهای نداشته است.
در حالی که مقاومت و سیاست تهاجمی که اواخر دولت اصلاحات توسط رهبری پی ریزی شد ثمره آن پیشرفت بالای صنعت هستهای و تبدیل ایران به عنوان یکی از چند کشور دارای این تکنولوژی و همچنین افزایش اقتدار ملی بود و ثمره آخر آن هم این بود که آمریکا ذلیلانه و ذبونانه وارد شد و درخواست مذاکره با ما را داد و مهمترین مزیت پنهان آن همین بود که دولت روحانی با پشتوانه به همین پیشرفتها وارد مذاکرات میشد و دشمن را گاها تهدید میکرد که ما قدرت داریم.
«استکبارستیزی» در دولت یازدهم در گفتمان رئیس آن به یک عنصر درجه چندم تبدیل شده است و به حاشیه رانده شده است. آن هم به این دلیل میباشد که نوع گفتمان اعتدال دولت همین را اقتضا میکند زیرا برای سیاستهای توسعه محور راهی جز نگاه برون زا وجود ندارد اینجاست که نقطهٔ افتراق اقتصاد مقاومتی و این گفتمان آغاز میشود.
نگاه برون زا خاصیت «تعامل» با کشورهای کدخدایی را وارد عرصه سیاست خارجه میکند و سایر کشورها به عنوان ضعیف و درجه چندم مطرح میشود. این به حاشیه رانده شدن خود به خود تحریفی عظیم در یکی از اصول متقن اندیشه و مکتب امام (ره) ایجاد میکند.
رفتاری که بارها رهبری بر آن تاکید داشته است. زیرا دشمن حار روزی از ما طلب دست برداشتن از حمایت از مقاومت را خواهد داشت و آنجا اگر به حرف کدخدا نکنیم باز مشخص نخواهد بود که چه بلایی را به سرما در خواهد آورد. خلاصه آقای ریاست جمهور به عنوان شخص دوم مملکت باید بیشتر مواظب آرمان امام باشد زیرا برای آن سوگند خورده است و نگذارد که رهبری با دغدغههای بسیاری که دارد این مسئله هم دغدغه اصلی او شود.
مجتبی مرادی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه بیرجند
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.