به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، روزها و ماهها از آغاز تهمتها و تخریبها و ظلم های ویرانگر به دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه میگذرد و در این مدت طولانی و در این پرونده بی سابقه، به جز فرمایشات ارزشمند و عمیق رهبر معظم و بزرگوار انقلاب (حفظه الله) و رأی کمیسیون اصل نود مجلس، هیچ صدای اثر گذار دیگری در حمایت از حقوق انسانهای مظلوم شنیده نشد.
این روزها بورسیهها روزهای سخت تری را سپری میکنند. هر روز بر آنها به اندازه چند ماه میگذرد و علیرغم تلاش همه جانبه، هیچ راهی را برای رهایی از بحران ساخته شده به دست فتنه گران مغرض و عقده گشا نیافتهاند. شکایت های متعدد آنان در دیوان عدالت اداری به دلیل مصوبه عجیب ۶۳۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی، با عدم پیگیری روبرو شده است. دادخواهی دانشجویان مظلوم از نمایندگان محترم مجلس در کمیسیون آموزش و اصل نود، به مصوبه قانونی بودن روند اعطای بورسیه منجر شد که متاسفانه وزارت علوم قصد تمکین از آن را ندارد. آمد و شدهای آنان به شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای علمی و انقلابی، بی نتیجه مانده است و همچون روز روشن است که پیگیری های و رفت و آمدهای آنان به وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان و واگویه دردها و شکایتها، شکایت از متهم به متهم است و هیچ سودی از آن عاید نیست.
حال سؤال اینجاست که چرا مطالبه جدی رهبر معظم انقلاب، پیگیری مداوم نمایندگان محترم مجلس (کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش) و حتی ورود قوه قضاییه به این ماجرا، هنوز نتوانسته است تصمیمات مغرضانه و بی مبنای یک جریان بی صلاحیت را خنثی نموده و زندگی بیش از ۷۰۰۰ خانواده مظلوم را که به تعبیری گروگان تصمیمات مغرضانه سیاسی هستند، را نجات دهد؟
آیا هنوز عدهای احساس میکنند که گردانندگان این بازی کثیف، برای رهایی دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه و خانواده های بی گناه آنها از این درد و رنج ویرانگر، اقدامی خواهند نمود؟ آیا کسانی گمان میبرند که جریان فتنه، اجازه تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری در دانشگاهها و بالاخص در مورد ظلم به بورسیهها را خواهد داد؟ آیا برخی هنوز علاقمندند که این بحران کاملاً دروغین، توسط بانیان آن پایان یابد؟
آیا وقت آن نرسیده که به جای رایزنی بیهوده و زمان بر با بانیان این ظلم عظیم، که بارها و بارها با اقدامات خارج از چارچوب و غیرقانونی، انسان های بسیاری را به مرز نابودی کشاندهاند، وارد فضای اجبار و احکام دستوری و قضایی شد و آنان را به پذیرش قانون وادار کرد؟ آیا ساختن دهها کمیته و شورا و ستاد و برگزاری دهها جلسه با گردانندگان این بازی سیاسی کثیف و نابودی فرسایشی روح و روان دانشجویان بورسیه و اتلاف ماه های بسیار، کافی نیست؟ آیا کسانی هنوز امید دارند که جریان فتنه از عقده گشایی دست برداشته و تابع نصایح بزرگان شده و از انتقام سال ۸۸ درگذرد؟
آیا اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی قصد ندارند فکری برای مصوبه ۶۳۰ و احقاق حق دانشجویان بورسیه در محاکم قضایی کنند؟ آیا آنها میخواهند این ظلم عظیم آشکار و این حق کشی سیاسی، تا سالیان سال، ادامه یابد؟ آیا آنها منتظرند که جوانی و آینده دانشجویان بورسیه، به علت یک مصوبه عجیب ناعادلانه، تباه، ویران و نابود شود و گروگانهای مظلوم، در بیدادگاه فتنه محکوم به حبس ابد شوند؟
از همه دلسوزان نظام، مسئولان قوه قضاییه، نمایندگان محترم مجلس، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و هر آنکس که بر این ظلم بزرگ سیاسی فتنه گرانه آگاهی یافته میخواهیم که شرایط چند هزار نفر از جوانان تحصیلکرده ای که با هدفگذاری چند نفر سیاسی کار، بیش از ۱۵ ماه است که زندگی عادی خود را از دست داده و نمیتوانند برای فردای خود برنامه روشنی داشته باشند را درک کنند. از آنها میخواهیم شرایط جوانان متاهلی را درک کنند که بیش از دو سال است طبق تعهد محضری اجازه کار و کسب درآمد ندارد و در عین حال سازمان امور دانشجویان، حقوق وی را قطع نموده است. شرایط کسانی را درک کنند که علی رغم دریافت مدرک دکتری با بهترین معدلها، ماههاست که در راهروهای وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان گرفتار شدهاند و راهی برای پیش رفتن و پس آمدن ندارند.
آیا سرانجام کسانی به درد و رنج جانسوز دانشجویان بورسیه و خانواده های آنها که به مثابه گروگان هایی مظلوم در دست فتنه گران هستند، پایان خواهد داد و به مطالبه مقام معظم رهبری (حفظه الله) در مورد سیاسی کاری و این ظلم عظیم، پایان خواهد داد؟