گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ چند روز پیش بود که خبری تاسف برانگیز در فضای رسانه های کشور را منتشر شد که مضمون نامه این بود که چند صد استاد دانشگاه در نامه ای از ریاست جمهور محترم تقاضا کرده اند که دیگر مردم مومن ایران در تجمعات و عبادات جمعی شعار استکبار ستیزانه سر ندهند .
از همین رو بر آن شدم تا نکاتی را با مردم شریف و انقلابی ایران اسلامی و این جماعتی که به رغم میل باطنی و حقیقت امر و به اصرار خودشان روشنفکر می نامم درمیان گذارم .
۱."روشنفکری" که پس از قرون وسطی و به جهت انحرافات مسیحیت و گرفتاری به خرافات در فرانسه و کشور های اروپایی متولد شد و پیشرفت و توسعه را در کنار نهادن مذهب از زندگی انسان یافت با ورود بیمار گونه خود به ایران مسیر زدودن دین از زندگی مردم ایران را در پیش گرفت و به دنبال از میان برداشتن ایمان و اعتقاد به اسلام برآمد که طلایه داران آن را می توان "میرزا ملکم خان ارمنی" ، "میرزا فتح علی آخوند زاده " ، ”حاج سیاح محلاتی" دانست .
حال آن که اسلام بر خلاف مسیحیت تحریف شده دارای منطقی ترین تفکرات ، روشن ترین معارف ، محکم ترین استدلال ها و شفاف ترین اخلاقیات بود و اگر همین مستکبرانی که روشنفکرنماها میگویند علیه شان شعار ندهیم می گذاشتند صدها درجه بهتر از همان کاری را می کرد که روشنفکران غربی در غرب و غیر آن به دنبال آن بودند .
مگر نه این بود که در آن سوی عالم "ژان پل سارتر" فرانسوی از مردم کوبا و "فیدل کاسترو" و چه گوارا" در برابر استعمار دفاع می کرد و همزمان در ایران ، هنگامه ای که روشنفکران ایرانی یا به دامن غرب و شرق پناه برده بودند و یا فارغ از دغدغه ی توده های مردم به دنبال منفعت خود بودند "میرزای شیرازی" به وسیله ی "میرزای آشتیانی" در تهران و "سید عبدالحسین لاری" در فارس به مبارزه با استعمار پرداختند ؟
این جماعت روشنفکر نمای امروزی نیز که راه گذشتگان ناخلفی چون "فروغی" و "ملکم خان" ها را طی می نمایند ؛ فارغ از درد مردمی که سال هاست به دلیل ستم های ناروای استکبار جهانی که آمریکای جنایت کار اتم مصادیق آن است با سختی ها و مشکلات دست پنجه نرم می کنند ؛ دم از سکوت در برابر ظالم می زنند و از مردم می خواهند که در برابر کسی که باعث اکثر قریب به اتفاق مشکلات آنان شده است سکوت کنند و در نهایت امر برای وعده های توخالی و بدون پشتوانه عملی آمریکا جشن برپا کنند و بر خون شهیدانی پا گذارند که به پیروی از امامشان که تا آخرین لحظات شعار "مرگ بر آمریکا" سر می داد به دفاع از اسلام پرداختند !
به راستی این اساتید دانشگاه به کجا می روند ؟
۲.طنز تلخ نامه آن جاست که در بند های پایانی نامه از مردم متدین ایران اسلامی خواسته اند که در تجمعات و عبادات جمعی شعار استکبار ستیزانه سر ندهند و حال سوال اینجاست که مردم ایران اگر در عبادات جمعی شعار استکبار ستیزانه و ضد آمریکایی سر ندهند به کدام اسلام به جز اسلام آمریکایی معتقدند ؟
این اساتید روشنفکر نمای به ظاهر اصلاح طلب که منادیان و پیامبران اسلام آمریکایی هستند باید بدانند که مردم ایران اسلامی پیرو اسلام ناب محمدی (ص) هستند که پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) آن از ابتدا عَلَم مبارزه با ظالمان و مستکبران و یاری مظلومان را برداشته است .
اینانی که ندای به ظاهر اصلاح طلبی سر می دهند باید بدانند که الگوی مردم ایران حسین (ع) است که در سخن و شعار و عمل استکبار ستیزی را در حد اعلای خود جاری ساخت .
۳.در این میان این سوال مطرح است که اقدامات و سخنان رئیس جمهور محترم در زمانه ای که رهبر معظم انقلاب بیش از هر زمان دیگری بر مبارزه با استکبار و جدی گرفتن دشمنی دشمنان تاکید می ورزند چگونه بوده است که این جماعت مرعوب و ساده لوح به خود جرات داده اند تا نامه ای با این متن را خطاب به ریاست جمهور محترم بنویسند ؟
۴.در این مقطع تاریخی به نظر می رسد که جنبش های دانشجویی که همواره یکی از فلسفه های حیات خودرا در استکبار ستیزی یافته اند می بایست با برگزاری کرسی های آزاد اندیشی و جلسات آزادفکری و با ورود به عرصه رسانه ، ادبیات و هنر بیش از هر زمان دیگری لزوم مبارزه با استکبار و دست آورد های آن را برای مردم ایران اسلامی و اساتید دانشگاه روشن نمایند .
همچنین به مسئولین امر در نظام اسلامی پیشنهاد می شود که با برگزاری "تور"ها و "دوره"هایی دستاورد های استکبار ستیزی انقلاب اسلامی را که از جمله آن می توان به بروز و رشد بی سابقه ی استعدادهای جوانان ایران اسلامی پس از انقلاب اشاره کرد را برای اساتید دانشگاه و نیز عامه ی جامعه تبیین نمایند .
۵. در پایان باید به این جماعت یادآوری کرد که ملت مبارز و انقلابی ایران اسلامی پیرو راستین امام راحل هستند که فرمود: "تا کفر و شرک هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم" .
این جماعت محدود که مدام با رسانه هایش سعی دارد اکثریت ملت مبارز ایران را به مانند خود مرعوب و سست نشان دهد بداند که فلسفه ی انقلاب اسلامی در استکبار ستیزی ، عدالت خواهی ، حمایت از مستضعفان و آزادی خواهان و نفی سنت غلط تقسیم دنیا به سلطه گر و سلطه پذیر است و این را همواره در سخن و عمل به جهانیان اثبات کرده و تا برافراشتن پرچم "لااله الا الله" در نقطه نقطه ی جهان از مبارزه ی با استکبار دست بر نخواهد داشت .
حامد گل پیچی - فعال دانشجویی دانشگاه شیراز و عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.