گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو _امین نصیری، تحصیل یکی از انگیزههای اصلی در مهاجرت داخلی و خارجی است. سالانه چند هزار نفر بهعنوان دانشجو از محل زندگی خود مهاجرت میکنند تا در شهر دیگری که محل قبولی ایشان در دانشگاه است ساکن شوند. مهاجرت گسترده دانشجویی، از یک منظر عبارت است از مهاجرت و تماس فرهنگهای مختلف که در کنار یکدیگر مجتمع میشوند و طبیعتا از بدهبستانهای فرهنگی، خصوصا در چارچوب سبک زندگی، ناگزیرند. اساس این مهاجرت و تماس فرهنگی و تعاملات حاصل از آن، میتواند زمینه مثبتی برای آشنایی بیشتر فرهنگهای مختلف از یکدیگر و تحکیم مناسبات ملی باشد. این مهاجرت، از سوی دیگر، میتواند زمینهای برای بروز برخی آثار سوء باشد. آثار ناملایم مهاجرت را، با تدبیر شرایط مختلفی که قابل پیشبینی و کنترل است، میتوان مدیریت کرد. بحث ما در این نوشتار متوجه یکی از آثار سوء مهاجرت تحصیلی داخلی و لزوم مدیریت آن است.
جذابیت واحدهای دانشگاهی بر اساس مرتبه علمی یا میزان شناختهشدگی، و یا شهر و منطقه جغرافیایی آنها، داوطلبانی را از نقاط دیگر به خود جذب میکند. با مهاجرت دانشجویان از محل سکونت به محل تحصیل، اولین مساله اساسی مسکن است. همینجاست که مساله اسکان دانشجویی مطرح میشود و خوابگاه دانشجویی دانشگاهها یکی از گزینههای حل این مساله است. خوابگاههای آزاد و منزل شخصی نیز گزینههای دیگری برای حل مساله اسکان دانشجویی است، که در جای خود میتواند موضوع مناسبی برای آسیبشناسی باشد. در اینجا به یکی از زمینههای آسیبزا در مورد خوابگاههای دانشجویی میپردازیم که مدیریت آموزش عالی در سطح عالی و نیز در سطح دانشگاهی میتواند با برنامهریزی و مدیریت شایسته از بروز آن جلوگیری کند. این زمینه آسیبزا، ناشی از عدم تناسب منطقه جغرافیایی خوابگاه دانشجویی با موازین سبک زندگی مناسب دانشجویان است.
در مواردی که کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان، مشهد و... مقصد دانشجوی مهاجر است، و دختر یا پسر دانشجو از یک شهر یا روستای کوچک میآید، تغییر اساسی در محیط زندگی، خود زمینهای برای تعارض جدی فرهنگی بهحساب میآید. این زمینه سوء میتواند با مدیریت مکان استقرار خوابگاه، مدیریت اوقات فراغت دانشجویان و فراهم ساختن زمینه مناسب برای تامین نیازهای فرهنگی و تفریحی ایشان، تا حد قابل قبولی کنترل و خنثی شود. این نکته مهم اما در مواردی با اهمال و سهلانگاری از سوی مسئولین دانشگاهی همراه شده و تحت تاثیر مولفههای دیگری، مانند مسائل مالی، سهولت دسترسی و مانند آن، از این نکته چشمپوشی میشود. برخی ابعاد مشکلساز در این زمینه را میتوان به شرح ذیل بررسی کرد:
الف. قرار گرفتن خوابگاه دانشجویی در مناطق مرفهنشین
یکی از مشکلات اساسی در این زمینه، قرار گرفتن مکان خوابگاه دانشجویی، خصوصا در کلانشهرها، در مناطق مرفهنشین است. درحالی که دانشجویانی از مناطق مختلف، با سطوح مختلف اقتصادی در خوابگاه زندگی میکنند و بخش قابل توجهی از ایشان به خانوادههایی با سطح درآمد متوسط و زیر متوسط تعلق دارند، ساکن شدن در یک منطقه مرفهنشین میتواند زمینه بروز تعارض و آسیبهای ناشی از آن باشد. این زمینه آسیبزا در مورد دانشجویان دختر خطر بیشتری دارد. بیتدبیری مسئولین در قرار گرفتن محل سکونت دانشجویانی که از یک شهرستان یا روستا، با سبک زندگی ساده و فاقد تجمل و زرق و برق به تهران یا یک شهر بزرگ آمده، در یک محیط کاملا متفاوت با مظاهر بارزی از تجمل، زرق و برق و رفاه آنچنانی، بسیار آشکار است.
ب. فقدان جذابیت در محیط خوابگاه و تحریک تمایل دانشجو به محیط پیرامونی
روشن است که تعریف یک چارچوب منضبط برای محل سکونت، محدودیتهایی را به همراه دارد؛ خصوصا جایی که قرار است افرادی با نسبت غیر خانوادگی در کنار هم زندگی کنند. با توجه به آنکه دانشجوی غیربومی، مدت زمان زیادی را از خانواده دور است و در ساعات غیر درسی، باید در محیط خوابگاه زندگی کند، اگر این محیط فاقد جذابیتهای لازم باشد، خودبه خود دانشجو را به گذران وقت در محیطهای دیگری تحریک میکند که میتواند چندان مناسب نباشد. این موضوع، خصوصا در شهرهای بزرگ، یکی از معضلات زندگی دانشجویی است و مشکلات متنوع بسیاری را برای دانشجویان بهبار میآورد. فقدان امکنات ورزشی و تفریحی در محیط خوابگاه، عدم جذابیت بصری، شلوغی مفرط و مشکلات و کاستیهای دیگری از این دست، عواملی مهم در تحریک دانشجو به خروج از خوابگاه و جستجوی زمینه سرگرمی و آسایش است.
ج. نقش کمرنگ مدیریت فرهنگی دانشگاهها در زمان فراغت دانشجویان ساکن خوابگاه
یکی از راههای جلوگیری از آسیبهای ناشی از مهاجرت تحصیلی دانشجویان و دوری از خانواده، مدیریت اوقات فراغت دانشجویان است. محیط خوابگاه و زندگی خوابگاهی، حتی با فرض وجود برخی جذابیتها و امکانات رفاهی و تفریحی، موجب یکنواختی و کسالت میشود. همین کسالت میتواند زمینهای برای بروز مشکلات روحی یا دافعه فضای خوابگاه و تحریک دانشجویان به برنامهریزی شخصی برای تفریح و فراغت باشد؛ هرچند اصل این تصمیم اشکالی درپی ندارد، اما زمینهای مستعد برای قرار گرفتن برخی دانشجویان در معرض بعضی آسیبهای فرهنگی و اجتماعی است. این زمینه آسیبزا خصوصا در مورد دانشجویانی که در سالهای نخستین مهاجرت تحصیلی هستند و احیانا با تغییرات اساسی در محیط زندگی مواجه شدهاند، آثار سوء بیشتری دارد.
با وجود آنکه برخی دانشگاهها در زمینه مدیریت اوقات فراغت دانشجویان در خوابگاههای دانشجویی برنامههای خوبی دارند، اما مواردی دیده میشود که فقدان مدیریت مناسب، حجم اندک و عدم تنوع کافی، و نیز سوء مدیریت در تامین جذابیت سالم برنامهها، این فرصت مناسب برای مدیریت و کنترل آسیبهای ناشی از مهاجرت تحصیلی دانشجویان را از دست میدهد.
د. قرار گرفتن خوابگاه دانشجویی در مناطقی با الگوی زندگی نامتناسب
فقدان لوازم بررسی شده در بندهای پیشین، وقتی با سوء تدبیر در جایابی خوابگاههای دانشجویی همراه باشد، مشکلات بیشتری به دنبال خواهد آورد. راهاندازی خوابگاه دانشجویی در یک منطقه با الگوی زندگی و سطح اقتصادی بالا، منطقهای با آسیبهای فرهنگی و اجتماعی (سوء الگوی پوشش، سوء الگوی رفتار اجتماعی، امکان دسترسی به مراکز نامناسب تفریحی و سرگرمی و مانند آن)، و یا منطقهای با سطح امنیت عمومی پایین، میتواند زمینهای برای تشدید آسیبهای ناشی از مهاجرت تحصیلی و سکونت دانشجویی باشد. در برخی دانشگاهها، خصوصا در تهران و برخی شهرهای بزرگ، دانشگاههایی دیده میشود که به دلیل قرار گرفتن واحد دانشگاهی در یک منطقه خاص و صرفه اقتصادی و زمانی نزدیک بودن واحد خوابگاهی به محل دانشگاه، خوابگاه دانشجویی را در یک منطقه نامتناسب راهاندازی کردهاند. نمونههایی از آسیبهای ناشی از این اقدام عبارت است از: جذب شدن دانشجویان (خصوصا داشنجویان دختر) به مراکز خرید و تفریح با الگوی فرهنگی نامتناسب؛ تاثیرپذیری سوء از الگوی پوشش، حجاب و رفتار عمومی (متاثر از الگوی رایج در منطقه محل سکونت خوابگاهی)، بروز دوگانگی ناشی از قرار گرفتن در یک فضای کاملا متفاوت از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی؛ درافتادن برخی دانشجویان به دام جریانهای سوئی مانند عرفانهای کاذب، مراکز فساد و رابط نامتعارف؛ گرفتار آمدن برخی دانشجویان به دام اعتیاد و ابتذال و... مواردی که سوء مکان خوابگاه دانشجویی میتواند در بروز یا تشدید آن موثر باشد.
در این مورد، مدیریت کلان آموزش عالی و مدیریت بخشی آن در دانشگاهها میتوانند با جابجایی حسابشده در محل تشکیل خوابگاههایی که در مناطقی با سبک زندگی نامتناسب قرار دارند، بخشی از آسیبهای مهاجرت تحصیلی را چارهجویی کنند. انتخاب مناطقی با سبک زندگی متناسب که به لحاظ شاخصهای فرهنگی و اجتماعی با کمترین آسیبها همراه باشد، نتیجه قابل توجهی در سلامت فرهنگی دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشجویی دارد. در اینجا نیز بر اهمیت بیشتر این موضوع در مورد دانشجویان دختر تاکید میشود.
از اساس به نظر میرسد که سهلانگاری در ابعاد فرهنگی و اجتماعی مهاجرت تحصیلی و رها ساختن دانشجویانی که با اهداف تحصیلی شهر و خانواده خود را ترک میکنند و به شهر دیگری میآیند، خصوصا در مواردی که شهرهای بزرگ میزبان این دانشجویان است، موجب نقض غرض میشود؛ اینکه با جذب دانشجو در دانشگاهها درصدد تربیت نیروی متخصص برآییم و با سوء تدبیر در مدیریت لوازم این امر، او را در معرض آسیبهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از مهاجرت تحصیلی قرار دهیم.