به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، علی اکبر حقدوست، رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمان در گفتوگویی در رابطه با فعالیت دوساله خود در دانشگاه علوم پزشکی کرمان به سئوالات اینچنین پاسخ داده است.
به عنوان اولین سئوال بفرمایید، چرا ریاست دانشگاه علوم پزشکی کرمان را قبول کردید؟
واقعیت سخت است که بگویم چگونه و یا چه شد این مسئولیت را قبول کردم و انگیزه لازم را هم برای قبول این مسئولیت نداشتم به تدریج و کم کم صحبت هایی که از درون و برون دانشگاه پیش آمد و اصرار وزارت کم کم به این سمت رفت و عزیزانی هم بزرگواری کردند و آمدند قول همکاری جدی و اساسی دادند نهایتا خداوند مقدر فرمود و در این سمت مشغول شدم.
این دوسال چگونه گذشت خوب و یا بد؟
از زوایای مختلف میشود به داستان نگاه کرد و خوب و بد بودن هم نسبی است و نکته سوم هم این است که هیچ کس نمیگوید ماست من ترش است. طبیعی است که نگاهی که بنده به کار دارم با نگاهی که همکاران محترم در سطوح مختلف دارند خیلی متفاوت است.
از زاویه فردی، طبیعی است که استرس کار بسیار بالاست، حجم کار زیاد است و در یک زمان آدم باید ده ها کار مختلف را در ذهن برای پیگیریها داشته باشد که خستگی زیادی بر آدم مستولی میشود.
از طرف دیگر احساس میکنم اگر لطف خدا و حمایت خداوند باشد این توان به انسان داده خواهد شد و در جای دیگری هم این موضوع را مطرح کردم،احساس میکنم بدون اینکه راندمان کار افت کند، از زمانی که مسئولیت قبول کردم میزان خوابم کم شده و شاید یکی از الطاف خداوند باشد که به فرد کمک میدهد و من قلبا و واقعا ایمان دارم به این ضربالمثل تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز و مطمئنم در این دنیا و آن دنیا اگر انسان بتواند صادق رفتار کند و واقعا نیتش را خالص کند که این کار بسیار دشوار است و بنده نتوانستم؛ اگر بتوانیم چنین کاری کنیم برکات آن هم در این دنیا و آن دنیا ملموس خواهد بود.
در این دو سالی که گذشت مسائل متعددی پیش آمد، پیادهسازی بستههای تحول در حوزههای بهداشت، درمان، آموزش، تغییرات ساختاری که اتفاق افتاد حجم کار و مدیریت کار را بسیار سختتر کرد، شاید اگر این واقعا گفته شود ما یک رییس برای کارهای عادی و یک رییس برای کارهای بستههای تحول نیاز داریم سخن گزافی نیست، کمبودهای مادی و مالی هم به خصوص در سال 94، بسیار سنگین شده و قدرت مانور را از مدیر میگیرد و واقعا نگاه به اقتصاد مقاومتی تنها راه برون رفت از این تنگناهاست.
به لطف خدا، تیم مدیریتی دانشگاه تیم همدل، همراه و صادقی است و من احساس میکنم نمیتوانم قسم بخورم همه و نمیتوانم قسم بخورم 100درصد؛ ولی احساس میکنم عمده افراد انگیزه اصلیشان از قبول مسئولیت حب جاه، مقام و پست نیست و این موضوع، کار و مدیریت را خیلی آسان و روانتر میکند.
درگیریهای مختلف که همیشه وجود داشته و الان هم وجود دارد، درگیریهای درون و برون دانشگاهی طبیعی است، ولی احساس میکنم به لطف خدا این درگیریها و حاشیهها روندکاهندهای دارد و کم شدن این حاشیهها به بنده خیلی کمک کرده تا بیشتر بتوانم بر کارهایم متمرکز شوم.
شما در صحبتهای خود از درگیریها و حاشیهها سخن گفتید، لطفا در مورد آن بیشتر توضیح دهید؟
جبههگیریهای سیاسی همیشه بوده و کماکان هم هست بالاخره خیلی از عزیزان از زاویه حزبی و گروهی به مسائل نگاه میکنند و این خیلی بد است؛ اما باید اذعان کنیم گاهی اوقات منافع حزبی بر منافع ملی فزونی پیدا میکند، همانگونه که مستخضرید استان کرمان عزیزان فعالی در احزاب دارد و هرکدام از این بزرگواران خاستگاه اجتماعی خودشان را در جامعه کرمان و استان دارند. سلیقه مدیریتی آدمها خیلی فرق دارد ممکن است سلیقه مدیریتی بنده به عنوان مثال با برخی از مدیریت های سازمان های دیگر متفاوت باشد درست است که هدف همه ما خدمت و ارتقاء است ولی این تفاوت در سبک مدیریتی گاهی اوقات منجر به اختلافاتی میشود اگر ما قائل به قواعد حاکم نباشیم، قائل به احترام متقابل نباشیم، قائل به استقلال رای هر مدیر نباشیم این اختلاف سلیقهها میتواند به چالشها و جنجالیهای مدیریتی تبدیل شود.
من در این مدت واقعا صمیمانه از اصحاب رسانه تشکر میکنم واقعا کمک خیلی موثری برای پیاده سازی اهداف دانشگاه هستند؛ اما طبیعی است ذات کار روزنامهنگاری و خبرنگاری و تهیه رپرتاژ دست گذاشتن بر نقصها و پر رنگ کردن چالشهاست که در این راستا دانشگاه همواره در خدمت اصحاب رسانه بوده و است.
اگر هدف خدمت باشد چه از طرف مسئولین دانشگاهی و چه از طرف اصحاب رسانه این اختلافات به ارتقا میانجامد؛ اما اگر ذرهای ما حدود خودمان را رعایت نکنیم و هدف مقدس همه ما از اصل خود منحرف شود، این اختلاف سلیقهها میتواند به حاشیه های سنگینی تبدیل شود.
وقتی من این دو سال گذشته را مرور میکنم، احساس میکنم این مسائلی که میتوانسته جنجال آفرینی کند و میتوانسته وقت تیم مدیریتی دانشگاه را به شدت بگیرد، کاهش یافته است.
البته اتفاق مبارکی نیز افتاد که تیم مدیریتی به جای اینکه به معلولها بپردازد و وقت خودش را برای حل مسائل جزئی و ظاهری بگذارد، سعی کرد روی ریشهها کار کند به عنوان مثال راه اندازی سایت ارتباط با رییس دانشگاه، به نظر من یک حرکت خیلی نرم، کم سر و صدا اما ریشهای بود زمانی که کلیه پرسنل، اساتید و دانشجویان احساس کردند به سادهترین روش ممکن صدایشان را میتوانند به گوش مسئولان دانشگاه برسانند حرفهایشان شنیده خواهد شد و پیگیری خواهد شد و پاسخگویی وجود دارد از یک طرف اتوماتیک باعث شد شب نامه نویسی و بحثهای زیززمینی از بین برود و از طرف دیگر همه ما در سطوح مختلف دانشگاه متوجه شدیم اگر دست از پا خطا کنیم بدنه دانشگاه و همینطور جامعه رصد میکنند و نتایج رصد خودشان را شفاف منعکس میکنند من اگر خدایی نکرده با پارتی بازی یکی از بستگان خودم را وارد سیستم دانشگاه کنم این بحث خیلی ساده توسط همکاران محترمم پررنگ و پخش میشود طبیعی است از ترس آبرویم که شده یک سیستم خود کنترلی قوی ایجاد میکنم و این یعنی دست گذاشتن روی ریشهها و حل ریشهای مشکلات.
در این دو سال از این نوع تدبیرها متعدد انجام شد که به نظر میآید خودش کمک موثری در کاهش حاشیه ها داشته است.
جناب حق دوست قاعدتا شما هم همانند دیگر مدیران استان برنامه ریزی و اهدافی را از زمانی که قبول مسئولیت کردید داشتید، آیا به اهداف خود رسیدید؟
خیلی خلاصه بخواهم بگویم برنامه کاریم را اینگونه گذاشتم سال اول شناخت عمیق سیستم و آرام کردن جو و ایجاد تیم همراه و ساماندهی نیروها.
سال دوم را گذاشتم برای برنامهریزی و تدوین برنامههای بلند مدت دانشگاه و سال سوم سال استحکام برنامههاست، برنامهها باید تا میانه دوره مدیریتی باشد که فرصت این را داشته باشیم دو سال با قی مانده را با ممارست و پیگیری، برنامهها را مستحکم کنیم.
عمده سالی که گذشت در حوزههای مختلف برنامه ریزیهایی را داشتیم، تدوین نقشه جامع درمان استان، برنامههای توسعه پردیس دانشگاه، توسعه بیمارستانهای اصلی دانشگاه و برنامهریزی برای مدیریت بلند مدت آموزش دانشگاه کلید خورد.
همه حوزههای دانشگاه در سالی که گذشت ترغیب شدند که برای کارهای بلند مدت برنامهریزی کنند حتی اتاق فکر به شکلهای مختلف بازوی قوی برای اشاعه این فکر و بالابردن توانمندی بدنه سیستم برای برنامهریزی بلند مدت و آینده نگارانه بود از این حیث واقعا دانشگاه کرمان موقعیت ممتازی در کشور پیدا کرده به شکلی که در بسیاری از موارد طرف مشورت و گاهی اوقات مجری خیلی از برنامهریزیهای سخت و پیچیده و حساس وزارتی و حتی برون وزارتی است.
زیر ساختهای فنی دانشگاه سعی شد در این قسمت تقویت شود، پایداری پژوهشکده آینده پژوهی و تقویت نیروی انسانی و تجربه کاری این مجموعه همه در این راستا بود که قطعا در دو سال آینده ادامه پیدا خواهد کرد؛ اما اوج برنامه ریزیهای ما باید در سال دوم باشد و اگر خداوند بخواهد در مدت باقی مانده باید سعی کنیم کمتر برنامه جدیدی خلق کنیم مگر برنامه های فوری و برنامه هایی که ترجیحا زودبازده هستند و تمام تلاش را داشته باشیم که برنامه های کلیدی و ریشه ای را که تدوین کردیم بتوانیم نهادینه کنیم و به سرانجام برسانیم.
اگر بخواهید به عملکرد خود در این دو سال نمره دهید چه نمره ای را به خود خواهید داد؟
این برنامه کلی بود که در ذهن بنده بود و فکر می کنم در بعضی از حوزهها ما حتی بیش از 100 درصد از آن چیزی که توقع داشتیم، اجرا شد به خصوص در جهت تبلور این فکر در حوزههای خارج از دانشگاه چه در استان و چه در کشور در بعضی از واحدها ممکن است از آن چیزی که در ذهنم هست، پایین تر بوده باشیم.
اگر بخواهم به صورت کلی یک نمره دهم به همه این فعالیت ها در دو سال گذشته و احساس کنم اگر این دوسال تکرار میشد، چه میکردم و چه نمیکردم فکر میکنم حداقل نمره ای که میدهم 17 خواهد بود.
در این دوسال چه موضوعاتی شما را خوشحال و یا نارحت کرد؟
بیشترین چیزی که باعث خشوحالیم شد، زمانی بود که احساس میکردم بر لبان همکارانم و یا مشتریان دانشگاه از جمله دانشجویان و اساتید و بیماران، کارمندان خدوم خنده ای نقش میبندد، ممکن است این خیلی ساده باشد واقعا جشن روز کارمند یک روز بسیار شاد برای من بود که احساس کردم همه این دانشگاه یک مقدار خرم و شادند و یا با پیاده سازی بسته ها و کاهش پرداخت ها از جیب مردم و آرام شدن فضا از این نظر واقعا یک شادی عمیقی نه بنده، فکر می کنم تمام مسئولین مرتبط را مشعوف کرد.
در مقابل دو زمان واقعا خستگی به تن آدم میماند و ناراحتی ادامه پیدا میکند یکی زمان هایی که کمیته تخصیص دانشگاه تشکیل می شود و یکبار مرور می کنیم کمبود منابع و بدهیهای دانشگاه را و مسائل جدی و خطر بالقوه ای که کل سیستم را تهدید میکند هر بار که این جلسه تشکیل می شود واقعا به معنی عمیقی احساس نگرانی جدی تمام وجودم را فرا میگیرد و احساس نیاز بیشتری به الطاف خداوندی پیدامیکنم و زمان هایی که یکی دو مورد در این دو سال پیش آمده که ایمان داشتم به برنامه و صحبتی کردم و ایمان داشتم به اثر بخشی آن، ولی به خاطر اینکه نتوانستم دیگران را قانع کنم به جهت احترام به نقطه نظرات سایرین مجبور شدم از حرفی که به آن ایمان داشتم موقت هم شده عدول کنم.
اینکه با وجود ایمان به یک اصلاح ریشه ای مصلحت اندیشی باعث می شود آدم کندتر و آرامتر حرکت کند تا فضای روانی فرهنگی و مدیریتی برای تغییر مناسب ببیند یک مقدار آدم را ناراحت می کند و دلیل اصلی آن هم این است که عمر مدیریتی کوتاه است و آدم اگر یک کار را در حد چند روز عقب بیاندازد ممکن است نتیجه نهایی و غایی انگونه که باید، مطلوب در نیاید.
مهمترین دغدغه شما(درون و یا برون دانشگاهی) چه می تواند باشد؟
کرمان واقعا یک عقب افتادگی تاریخی در سیستمهای آموزش، درمان، بهداشت، توسعه، پژوهش، غذا و دارو دارد و واقعا در شان مردم شریف این استان نیست جبران این عقب افتادگی تاریخی اینکه چارت تشکیلاتی دانشگاه کوچک است، بودجه دانشگاه کم است، زیرساخت های فیزیکی دانشگاه قدیمی، فرسوه و کم است، منابع مالی که می تواند از جامعه در درمان هزینه شود محدود است، چه در قالب خیریهها و چه در قالب بخش خصوصی اینها بزرگترین دغدغه است که ما در یک مدت کوتاه چگونه باید عمل کنیم که اثرات آن نه در کوتاه مدت و نه در جهت تبلیغات بلکه ریشهای سرعت توسعهای این استان را بالا ببریم و جایگاه رفیع کرمان و دانشگاه علوم پزشکی را به حد مطلوب برسانیم.
و اما سخن پایانی...
از کارکنان، اساتید، دانشجویان و همه افرادی که به نوعی با دانشگاه علوم پزشکی در ارتباط هستنداز اینکه سختیهایی را تحمل کردند و می کنند، سختیهایی از جمله کمبود منابع مالی در پرداخت به موقع اضافه کار، کارانه، حقالتدریس و پرکیس و رسیدگی به امور رفاهی اساتید، کارکنان و دانشجویان قدردانی میکنم و باید اذعان کنم در تمامی موارد سعی و تلاش شبانه روزی هیات رئیسه دانشگاه بر حل این مشکلات و ایجاد رضایتمندی در بین همکاران و همچنین خدمت گیرندگان ازبخشهای مختلف دانشگاه بوده است.