زن مسلمان، زن فمینیسم و تقابل فرهنگی

گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*در عصر کنوني زنان به عنوان بردگان جنسي خريد و فروش مي شوند و هرچه ظاهر و جسمشان زيباتر باشد گران قيمت ترند؛ بنابراین به جهت اينکه مورد توجه نظام برده داري و برده داران مدرن قرار گيرند، بايد متحمل همه گونه سختي اعم از جسمي و روحي شوند تا ظاهر خود را براي بالا رفتن قيمت مطلوبتر سازند، جراحي هاي زيبايي، رژيم هاي لاغري افراطي، ولنگاري در پوشش و افراط در آرايش همه و همه وسيله اي براي خريد و فروش بهتر زن در جهان کنوني است.
 
 
زن امروز با نام ظاهر فريب آزادي، تمام زيبايي هاي خود را در معرض نگاه و سوء استفاده ارزان رهگذران و تماشاچيان ژورنال هاي مد و تئاتر و سينما قرار داده و به بهاي اندک خود را در اختيار هر هوسران و عياشي به نسبت تمولش قرار مي دهد، در حاليکه در گذشته تنها با  شريک زندگي اش، زيبايي هاي جسمي و روحي خود را تقسيم مي کرد و مورد تکريم و قداست در مقام همسري و مادري نيز قرار مي گرفت.

اما اکنون گردانندگان صنعت تجارت جنسي، جسم آنان را تحت عنوان آزادي تسلط بر جسم؛ در اختيار هر کسي قرار مي دهند.  آيا زنان از اين بردگي مدرن عاصي و خسته نشده اند؟
 
 
خانم دايان پاسنو، نويسنده کتاب «فمينيسم رمز و راز زنانگي يا اشتباه» مي گويد: «فمينيسم در آمريکا تلاش مي کند تا با تأکيد بر اهميت دور کردن زنان از نقش هاي سنتي خويش مانند ازدواج و مادر شدن، تعريف تازه اي از زن ارائه نمايد نقش مادري را که وظيفه اي طبيعي است، اکنون به صورت امري نامشروع درآورده و زنان براي انتخاب آن تحت فشار زيادي هستند. به عبارت بهتر ازدواج و مادري از نظر فمينيست ها مغاير با طبيعت حقيقي زن تلقي مي شود.
 
 
اين نقدها خبر از عصيان زن قرن بيست و يکم از بردگي جنسي و بازگشت به فطرت خويش مي دهد، او با زبان بي زباني فرياد مي زند که اگر فمينيسم در ريشه اش با انگيزه مقابله با ستم مردان بر زنان تحقق يافته است و 8 مارس بعنوان سمبل حق خواهي زنان ستم ديده مالي از سرمايه داري غرب است، اکنون راه را به خطا رفته و هنوز پس از گذشت چندين دهه نه تنها زنان جهان فقيرتر و نيازمندتر به مردان شده اند، بلکه در گذشته اگر تنها نيروي کار خود را ارزان در اختيار مردان قرار مي دادند اکنون شرافت زنانه و عفت خويش را به نام آزادي در اختيار هر رابطه غير قانونمندي قرار مي دهند.
 
 
در فرهنگ اسلامی به دلیل وجود بنیادهای متافیزیکی و معنوی زن حامل پیام جدیدی است از معنویت دینی و نمادی از بهشت معنوی و خاستگاه سعادت اخروی انسان، عامل تعالی اخلاق، امنیت اجتماعی، سلامت نسل، تحکیم خانواده، و تربیت دینی است.
 
 
چنین زنی هرگز تفسیر اومانیستی و زن محورانه از خود، عالم و جهان ندارد بلکه بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی توحیدی، در حجاب و عفافی که نشان از سلامت و کرامت اوست مکمل مرد و آرامبخش روان اوست.
 
 
این زن؛ تشابه حقوقی را نه تنها نشان عزت و کرامت خود، بلکه عامل هبوط اخلاقی و وهن ساحت زنانگی خویش می داند؛ زیرا در تفسیر زنانه از هویت خویش است که می تواند حیاتی معنا دار، بالنده، قابل ضمانت و سعادتمند داشته باشد.
 
 
بر اساس این نگاه دینی و این تفسیر است که بنیان های فرهنگی نگرش های فمینیستی در تقابل با آن است و نگاه مادی گرایانه آنان به زن را نه تنها عامل شکوفایی و خوش بختی نمی داند بلکه فی النفسه مضر و عامل هبوط هستند.
 
 
در این نگاه جدید، در واقع تفسیرهای متافیزیکی از هستی انسان و در بعد زنانه، از زن است که در آن، انسان تعلق ماهوی به عالم معنا،سرشت الهی، عفت، آزادی معنوی و پذیرش الهیات و حیانی دارد و عملا راهگشای انسان به سوی شکوفایی هدایت و سعادت است.
 
 
اين ندا و نگاه جديد به زن که بازگشت به دستورات انبياء الهي است در عين اينکه زن را همسر و مادر مي داند براي او نقش هاي علمي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي نيز قائل است و اين نقش آفريني را در چارچوب هاي تعريف شده و در جايگاهي کمال يافته مي خواهد.
 
 
ارزش زن در اين نگاه به شخصيت علمي، سياسي، اجتماعي و غیره اوست، نه به جسمش. جسم او در حريم و حرمت است و شخصيت اوست که مورد ارزيابي و ارتقاء قرار مي گيرد. او سرمايه علمي و توانائي هاي اجتماعي، آموزشي خود را براي پيشبرد جامعه مصروف مي کند و در ازاي آن مانند هر انساني و هر مردي ما به ازايي مادي به عنوان دستمزد دريافت مي کند تا چرخ زندگي را در کنار همسرش راحت تر به حرکت درآورد و کانون پر مهري براي فرزندان خويش پديد آورند و سازنده نسلي برتر باشند.
 
 

ناهید نظری-فعال دانشجویی