گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «پای نظامیان آمریکایی به سوریه نخواهد رسید.» این بخشی از اظهارات رئیس جمهوری آمریکا در سال 2013 بود که طی آن با ایده ورود نظامی زمینی به سوریه مخالفت کرد اما اعلام تصمیمش مبنی بر ارسال نیروهای ویژه این کشور به داخل سوریه، با بحث و مناقشه بسیاری داخل آمریکا همراه شد
در روزهای اخیر اما بحثهایی درخصوص اعزام تعدادی محدود از نیروهای ویژهی آمریکایی به جنگ با داعش مطرح شده است. با توجه به تحولات سیاسی بین المللی اخیر درباره بحران سوریه و نشست کشورهای مهم در حل این بحران که در وین اتریش و با شرکت جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، باید دانست نیت و هدف این رویکرد نظامی آن هم در زمان اوج تحولات سیاسی چیست. این در حالی است که همگان اتفاق نظر دارند که بعد از گذشت چهار سال و نیم، بحران سوریه راهکار نظامی ندارد.
در سوریه، آمریکا تاکنون به عملیات هوایی موضعی و کم دامنه و علیه اهداف محدود اقدام میکرده است. به عقیدهی کارشناسان این حضور زمینی هرچند اندک باب این ادعا را برای آمریکا می گشاید که برای آینده و احتمالات آتی امکان حضور گسترده تر نظامی داشته باشد. به عبارتی، حضور اندک کنونی بهانه حضور مستقیم بعدی است.
واضح است که هر گونه مقابله زمینی با تروریسم در سوریه نیازمند حضور گسترده نظامی و اطلاعاتی است و این امر باید با مجوز دولت مشروع سوریه باشد. شاید ترفند آمریکاییها این باشد که با حضور اندک نظامی و آن هم با ادعای کمک به شورشیان کرد خواهند توانست بدون دریافت رضایت و مجوز دولت جای پای نظامی برای خود گشوده و زمینه را برای اقدامات بعدی و گسترده تر زمینی دستکم در مناطقی کردنشین شمال سوریه فراهم سازند.
این در حالی است که هم اکنون نیز کردها توانسته اند به نوعی سرزمین خود را از داعش و دولت سوریه جدا کنند و شرایط برای حضور آمریکا به گونه مشابه حضور در عراق و همکاریهای عملیاتی منطقهای مشابه با کردهای عراق فراهم است.
از سوی دیگر به اعتقاد برخی کارشناسان؛ آمریکا پس از مشاهده حضور روس ها در سوریه، هم اکنون خواهان حضور میدانی گسترده تر و جدی تر در سوریه تحت عنوان مبارزه با داعش است، چون یکی از معانی و مفاهیم تنها گذاشتن روس ها در این عرصه می تواند، تحکیم پایه های قدرت اسد باشد که آمریکایی ها خواهان آن نیستند.
در ادامه این حضور آمریکایی که می رود تا شکلی رقابتی به خود بگیرد، کاخ سفید از ارسال تجهیزات و تسلیحات نظامی به اردن و لبنان جهت مقابله با داعش خبر داد تا در پی آن خبرگزاری ها خبرهای رایزنی وزارت دفاع آمریکا با بغداد که در اندیشه گرفتن کمک از روسیه در مبارزه اش با داعش بود، را منتشر کنند و در ادامه افشا کنند که آمریکا درصدد تشکیل گروه های عملیات ویژه و مستقر کردن آنها برسر مرزهای عراق و سوریه جهت مبارزه با تروریسم از جمله داعش است.
اعزام نیروهای مستشاری توسط کاخ سفید به مناطق کردی سیاستی است که واشنگتن پس از فشار افکار عمومی جهانیان از اقدامات خشن تروریستهای تکفیری در سوریه همچون قفسهای مرگ، به دندان کشیدن جگر سرباز سوری توسط یک تروریست و تجاوز به ایزدیها در پیش گرفت و برای اینکه انتقادات از تسلیح، آموزش و کمک مالی به گروههای تکفیری را از خود دور سازد، دست به تفکیک گروههای تروریستی در قالب معتدل و رادیکال زد و سیاست خود را حمایت از گروههای معتدل مخالف نظام سیاسی سوریه عنوان کرد، اقدامی که پیشازاین نیز غربیها با عناوینی همچون «طالبان بد، طالبان خوب» در افغانستان اتخاذ کرده بود.
جالب آن که در بحبوحه ای که آمریکایی ها از نظر افکار عمومی جهانی متهم به بیعملی و بیمسئولیتی در قبال صلح و ثبات بین المللی شدند ناگزیر برای فرار از این اتهام ائتلاف جهانی مبارزه با تروریسم را دنبال کردند و در چارچوب آن با همراهی کشورهای اروپایی و متحدان منطقهای غرب در خاورمیانه روی به حملات هوایی به مواضع داعش آوردند که هیچ نتیجه ملموسی در صحنه عملیات و مبارزه با تروریسم از خود بر جای نگذاشت.
دلایل بی شماری موجب شد، آمریکا شمال سوریه را برای اعزام نیروهایش انتخاب کند، از جمله اینکه این منطقه مشرف به مرزهای ترکیه از یک سو و منطقه کردستان عراق از سوی دیگر است که گذرگاه های انتقال تجهیزات و تسلیحات نظامی آمریکا به گروه های مسلح در شمال سوریه شمرده می شوند.
از دیگر دلایل این حضور وجود کردهای سوریه در این منطقه است. کُردها از ابتدای بحران سوریه قابلیت و توانایی خویش در مبارزه با داعش را ثابت کرده اند، این موضوعی نیست که از دید روس ها دور مانده باشد، بنابراین بعید نیست که روسیه در مبارزه اش با گروه های تروریستی مانند داعش، کُردها را جذب کند و این خوشایند آمریکایی ها نمی تواند باشد.
این اولین باری نیست که آمریکایی ها در میدان سوریه حضور می یابند، اما اولین بار است که به صورت رسمی آن را اعلام می کنند که می تواند، بیانگر پایان تردید واشنگتن درمورد حضور نظامیش در سوریه باشد، به ویژه آنکه خواهان سپردن میدان به روس ها نیست.
روی آوردن آمریکا به کُردها حکایت از این دارد که تمام سناریوهای ریخته شده در حمایت از گروه های مسلح فعال در سوریه با نام و نشان های مختلف از جمله «گروه های مسلح میانه رو» با شکست مواجه شده و هم اکنون تنها سناریو کُردها باقی مانده اند تا آمریکایی ها موفقیت یا شکست آن را جهت تحقق اهدافشان در سوریه محک بزنند.
ازاینرو برخی کارشناسان معتقدند میتوان اعزام مستشار نظامی به سوریه را نیز در این چارچوب تحلیل کرد که کاخ سفید با توجه به تجربه پرهزینه و شکستخورده عراق و افغانستان مجدداً حاضر به درگیر شدن مستقیم در منطقه نیست و بر اساس تجربه نسبتاً موفق در لیبی از الگوی حملات هوایی و روشهای غیرمستقیم همچون آموزش، تجهیز، کمک مالی و اعزام مستشار استفاده میکند.
یکی از پیامدهای احتمالی سیاست جدید آمریکا، افزایش شکاف در جبهه مخالفان نظام سوریه است، بدینصورت که سیاست حمایت از اکراد توسط واشنگتن منجر به نگرانی و بیاعتمادی ترکیه ازیکطرف و اعراب از طرف دیگر خواهد شد. ترکیه از افزایش نقش و جایگاه اکراد در سوریه هراسان است و اعراب سنی هم نقشآفرینی اکراد را در یک کشور عربی همچون سوریه چندان برنمیتابند. برآیند این سیاست میتواند موجب افزایش نگرانی و اختلاف بین آمریکا و متحدان منطقهای خود است.
پس از ماجراهای پاریس فشار به ایالاتمتحده برای لشکرکشی به سوریه ذیل ناتو گزینهای است که از سوی اروپاییها مخصوصاً فرانسه و انگلیس قابلطرح بود اما به نظر میرسد باوجود حضور نظامی روسیه و ایران در سوریه، غرب به همکاری تمایل بیشتری داشته باشد تا آغاز یک عملیات تازه در قالب ناتو.
به نظر میرسد پیامد اقدام دولت آمریکا در اعزام نیروهای مستشاری به مناطق کردی در روزهای پس از حوادث تروریستی پاریس میتواند افزایش احتمال همکاری بین ایالاتمتحده و مسکو در خصوص مبارزه با داعش باشد، اگرچه در شرایط کنونی احتمال تسری دامنه گروههای تروریستی با توجه به متشنج شدن دوباره فضا توسط ترکیه در ماجرای حمله به جنگنده روسی وجود ندارد؛ اما فضای مناسبی برای افزایش همکاریهای بینالمللی در مبارزه با تروریسم در روزهای پس از حملات تروریستی به فرانسه ایجاد گردید و برخی از بازیگران منطقهای متحد غرب و حامی گروههای تکفیری از این موضوع احساس ناخوشایندی داشتند.