گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛دین اسلام همواره ما را دعوت به مطالعه ی تاریخ جهت عبرت گرفتن از آن کرده و می کند ؛ در تاریخ الهی که قرآن کریم آن را مستند نموده است، همواره متکبرین و خودبین ها در مقابل با الله و حزب الله صف آرایی می کردند تا با انواع خطوات و ابزارهای شیطانی خود، ایجاد سدی میان الله با حزبش نمایند و متاسفانه امروزه عِده ای با آن عُدّه ی دیروز نیز سر و کار دارند.
آری، امروز کسانی با عناوین استاد، دکتر و …، بجای آنکه از بدی های تاریخ عبرت بگیرند، از بدی های آن برای ضدیت با حق استفاده می کنند.
اگر دیروز و در زمان امیرالمومنین (علیه السلام)، معاویه به هر کسی که فتنه می کرد، دشمنی می کرد و در مقابل اسلام ناب محمدی (ص) قد علم کرد، پست و مقام داد و برای هر یک رفعت و مقامی خاص تراشید.
امروز نیز عده ای هستند که به محض اینکه کسی جلوی انقلاب اسلامی بایستد یا از قطار انقلاب جا بماند، برای آن مناقب و فضائلی جهت تشویه ی اذهان عمومی می سازند.
اگر دیروز {همچنان که محدث قمی از ابوجعفر اسکافی نقل می کند}، معاویه بعد از سعی بسیار و با دادن مبلغ چهارصد هزار درهم، از سمره بن جندب خواست که روایتی به دروغ از زبان پیامبر در ذم امیر المومنین (علیه السلام)، و همچنین آیه ی لیله المبیت را به ابن ملجم نسبت دهد ؛ امروز نیز عده ای به شکل خودجوش از باقی انقلاب و فتنه گر مبغوض ملت، به عنوان سید مظلوم و محبوبترین روحانیون یاد می کنند، و همگان را به شناخت سیره ی او دعوت می کنند …، به راستی در سیره ی او چه چیزی جز بغی، خیانت و … می توان یافت؟
عجیب نیست که از بغی و خیانت و رذایل اخلاقی بعنوان فضیلت و سیره ی حسنه یاد کنند … چرا که تاریخ در این امر نیز اعاده میشود، مثلاً در قضیه ی حضرت لوط و قومش نیز قرآن ذکر نموده که حضرت لوط (علیه السلام)، قوم خود را به حلال و حسنات و فضائل اخلاقی دعوت میکند ولی آن قوم زشت کار، رذیله ی اخلاقی و حرام الهی را بر حلال و امر ولی خود مقدم می دانند.(هود-۷۸)
آری، آن موقع هم حزب الله و حزب اللهی بودن برای برخی ناهنجار بود و هنجار، فقط و فقط حرف خودشان است.
فکر متکبر و خودخواه همواره چنین بود، متکبر همواره خود و تعریف خود از اشخاص و ایمان را نهادینه می کرد و خود را معیار می داند و مانند فرعون عمل میکند، آنگاه که به ساحرانی که میخواستند نام خود را در حزب الله بگنجانندگفت، “[آیا] پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او(حضرت موسی)، ایمان آوردید؟ قطعاً او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است و به زودى خواهید دانست حتماً دستها و پاهاى شما را از چپ و راست خواهم برید و همه تان را به دار خواهم آویخت”. (الشعرا-۴۹)
آری، متهم کردن اهل ایمان به تخطی از قانون حرف جدیدی نیست و در مسائل اخیر ١۶ آذر، کار دانشجوی انقلابی، مومن و متعهدی را که میخواست به امر ولی خود عمل کند متهم به بی قانونی می کنند.
آقایان میگویند که برنامه و حضور محکومین فتنه دارای مجوز قانونی است، و کسی که به آن اعتراض کند به قانون اعتراض کرده! این مبنا و روش قطعاً نادرست است، چرا که باید به آنها گفت که مگر شما قانون را بهتر از ولی فقیه می دانید؟
مگر این حرف را شامیان با به بر سر نیزه گذاشتن قرآن بعنوان قانون الهی نگفتند؟
پیداست که این حرف آقایان (همانند کیانوش راد)، “لا حکم الا لله” دیگری برای ضدیت با ولی است.
مگر مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان راجع به دعوت فتنه گران نبودند که فرمودند: “همینهایی که سال ۸۸ آن بازی را راه انداختند، خب اینها با جمهوریّت نظام، جمهوری اسلامی مخالفت کردند، بدون هیچ منطقی، بدون هیچ حرف قابل قبول و پسندیده ای در مقابل آدمهای با انصاف، اینها نامطمئنند ؛ من استفادهی از اینها را مطلقاً توصیه نمیکنم، بههیچ وجه ؛ نه به شماها و نه به هیچ دانشجویی و نه به هیچ دانشگاهی توصیه نمیکنم ؛ اساتید خوب هستند، از اینها استفاده کنید”.
پس دعوت فتنه گران کاری غلط و خلاف قانون است و آن مسئولی که با رأی خود سعی کرد آن را در میان عده ای قانونیزه کند، آن مسئول نه تنها عمل غیر قانونی کرده بلکه مشروعیت خود را نیز زیر سوال برده است ؛ چرا که وفاداری به نظام مقدس جمهوری اسلامی یعنی تبعیت از آرمان ها و فرمان ها و سیاست های ولی فقیه است.
التزام عملی نداشتن یک مسئول به آرمان ها، خلاف قانون است.
همه می دانیم التزام عملی گزاره ای است که برای استخدام، انتصاب و ثبت نام در تمام امورات نظام جمهوری اسلامی، جزو شرایط است، لذا تبعیت از ولی فقیه برای همه ی مسئولین دل بخواهی یا اجتهادی نیست بلکه وظیفه و ضامن مشروعیت آنهاست.
اینکه عده ای نظر و افکار مسئولین مختلف و کم سطح را که با فکر و نظر ولی فقیه در تعارض است را قانون می دانند، در حقیقت دارند کاری معاویه گونه انجام می دهند.
و اینگونه است که تاریخ اعاده می شود …
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
محمد امین سواری-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.