گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» به نقل از ماهنامه تحریر دانشگاه فرهنگیان شهید ایت اصفهان: ازسلام خدمت تمام خوانندگان عزیز ،بر حسب عادت و براساس اتفاقات خاصی که در جریان هست گاهی مطالبی با این عنوان ارایه کردیم که دربردارنده نکات منفی و مثبت واقعه یا موج اجتماعی یا هراتفاق تقریبا همه گیر در جامعه بود. در این شماره البته با اندکی تاخیر
( به دلیل زمان انتشار هرشماره گاه مطالبی بکر وناب را خط زدیم اما از این یکی شاید نتوان به سادگی گذشت) و اما....
اندر بلادی دور دست پشت کوه های بلند و سربه فلک کشیده ای واقع در مشرق زمین هرساله اتفاقی خوش یمن و مبارک حادث گشتندی و جمعیتی کثیر خویش را برای این اتفاق از ماه ها قبل آماده کردندی و همگی به دنبال عرض اندام در این فرصت بودندی.
هرکس خود را شوالیه ای می پنداشت قوی هیکل و سخت بنیه و این اتفاق از منظر کارشناسان امر گاها دوی ماراتن نامیده میشد ، البته ذکر این نکته الزامیست که هرفرد این اتفاق را چون یکی از هماورد های بزرگ گلادیاتوری می پنداشت و سعی بر این داشت که رقبا را تک به تک پشت سر گذاشته و به مقام قهرمانی برسد ، دیگر خود قضاوت کنید چه آشوبی برپا بود.
در این حین افرادی بسیار و سودجو و از خدا بی خبر انگشتان گرگین خود را سپید کرده و به ظاهر سعی در کمک به این شرکت کنندگان داشتند اما در باطن نیت شوم و پلیدی جز انباشته کردن ثروت خویش و فربه تر شدن نداشتند.
گویی هرکس از مادر گرامی خود قهر می کرد راهی جز تاسیس یک موسسه برای کمک به این شرکت کنندگان از همه جا بی خبر و ظاهرا سعی در کمک به ایشان نداشت.البته ذکر این نکته کفایت می کند که بسیاری از جوانان آن مرز و بوم خود را در چنگال ایشان می انداختند و سرنوشت ماه ها تلاش خود را به ایشان واگذار می کردند
، البته گاهی پیدا می شد مکتب خانه ای که به درستی وظیفه اش را انجام دهد و عزیزان را کمک کند اما باز یک جای کار آن نیز می لنگید متاسفانه...
گذشت و گذشت تا ایام آذرماه رسید ، چه بسیار جوانکانی که هرکدام سه جلد به دست رو به سوی کافی نت آمدندی و خود را یکه تاز عرصه علم ودانش دانستندی و قصد ثبت نام در معرکه ای به نام آزمون کارشناسی ارشد داشتندی ، جوانانی که آینده خود را در این می دانستند که اگر در این مقطع وارد شوند دیگر هرجا بروند با سلام وصلوات به ایشان کار ، خانه و حقوق گزاف به همراه یک دستگاه لیموزین اعطا می گردد،
اما نیک می دانستند اینها چیزی جز رویا نیست و اما و اگر های بسیاری دارد ، اگر در این آزمون قبول گشته و دوسال به جد به کسب معرفت و دانش مشغول گردند روزی میرسد که باز باید با همان سه جلد راهی کافی نت گردند و در آزمونی بس دشوار تر به نام دکتری شرکت نمایند و هیچ گاه موارد فوق اجرایی نمی شود مگر در رویا.
البته ذکر این مصیبت کافیست که موسساتی خود را صاحب کمال دانسته و بدون توجه به رتبه این جوانان وصرفا با خوردن یک عدد کیک و آب شکری که آن را ساندیس می نامیدند ، درب های موسسه خویش را به سوی اینان باز می کردند ، در حالی که خود را دوست داران علم می نامیند و مدرک می دادند کیلو کیلو و در ازایش چه بسیار سکه هایی که نمی گرفتند. افسوس که جمعیتی کثیر رو به سوی ایشان آوردند.
اما ای کاش جوانانمان می دانستند ارتقای مدرک زمانی کارایی دارد که بتوان با آن خدمتی کرد نه اینکه همین مدرک بلایی شود بر جان و تیری در چشم ایشان ، که اگر دختر باشند پسر ها بیم این دارند که توقعات خانم دکتر را نمیتوان برطرف ساخت و اگر پسر باشند می دانند هیچ جا حلوایی برایشان نمی پزند که به واسطه مدرک ، کاری دهند در خورشان.
امید است زمانی به فکر رفتن به مقاطع بالاتر باشیم که لااقل بدانیم میتوانیم با آن مدرک اندکی مفیدتر باشیم حداقل برای خانواده ، نه دردی افزون بر درد خانواده ها ، ان شاءالله.
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.