گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» به نقل از ماه نامه خیمه، دانشگاه سیستان و بلوچستان: با نگاهي گذرا به عمده تحولات منطقه در دهه هاي اخير ، نه تنها نقش و تاثيرگذاري عنصر گفتمان انقلاب اسلامي را در بطن و متن اين تحولات مشاهده ميکنيم بلکه متوجه روند روز افزون تاثيرگذاري گفتمان انقلاب بر ملت هاي آزادي خواه و عدالتخواه خواهيم شد. مثال اين ادعا ، بيداري اسلامي نشات گرفته از انقلاب اسلامي و فروپاشي حکومت هاي استبدادي وابسته به غرب در شمال آفريقا و خاورميانه و همچنين ظهور جنبش 99 درصدي در مرکز تفکرات ليبرال دموکراسي (آمريکا) است . بديهي است امروزه چشم اميد تمامي مستضعفان جهان به انقلاب اسلامي ايران دوخته شده است . اين امر در کنار روند قدرت يابي روز افزون جمهوري اسلامي در سطح جهان ، باعث شده است نظام سلطه با محوريت آمريکا درصدد تخريب،تهديد و تغيير اين گفتمان برآيد. لذا شناخت و آشنايي با گفتمان انقلاب اسلامي و و ديگر گفتمان هاي مقابل ، براي کساني که مي خواهند در پرتو بصيرت حرکت کرده و در بزنگاه هاي انقلاب مثمر ثمر باشند امري لازم و ضروري است.
در اين يادداشت با تمرکز بر نوشتار «گفتمان انقلاب اسلامي» اثر ارزشمند محقق فرزانه حضرت حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ علي سعيدي شاهرودي ابتدا به بررسي و معرفي گفتمان انقلاب اسلامي ، شاخص ها و معيار هاي آن خواهيم پرداخت و سپس در يادداشت هاي بعدي ضمن معرفي ساير گفتمان هاي مقابل ، معياري براي تشخيص حقانيت گقتمان هاي مطرح در جهان ارائه خواهيم کرد.
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني (ره) گفتمان جديدي در قالب گفتمان انقلاب اسلامي ايران به ملت هاي آزاده و جهانيان عرضه شد. گفتماني که با تکيه و تاکيد بر اسلام ناب و با بهره گيري از مکتب حيات بخش اسلام از همان ابتدا به دنبال نفي استکبار و حمايت از مستضعفان و مظلومان جهان بود و با پروراندن شعار «نه شرقي و نه غربي» در دل خود ، آواي معارف ناب مکتب اسلام را در سطح منطقه و جهان طنين انداز کرده بود.
گفتمان انقلاب اسلامي با کنار زدن گفتمان هايي چون : گفتمان روشنفکري ليبراليستي ، گفتمان ملي گرايي ، گفتمان چپ مارکسيستي ، گفتمان التقاطي و ... (که در يادداشت بعدي مفصلا شرح داده خواهند شد) تبديل به گفتمان غالب جامعه ايران گشت.
گفتمان انقلاب اسلامي که در زمره ي گفتمان هاي ديني قرار مي گيرد با مجاهدت ها و مبارزات امام خميني (ره) محقق گرديد . امام خميني (ره) گفتمان انقلاب اسلامي را که ريشه در گقتمان نبوي و علوي دارد به عنوان يک عالم ديني و فقيه جامع الشرايط در قالب انقلاب اسلامي و حاکميت ديني تجلي مي بخشد. «مهم ترين دست آورد انقلاب اسلامي احياي گفتمان ديني و بازگشت دين به عرصه حاکميت و تجلي آن در قانون اساسي ، ساختار و نظام کشور و تبلور آن در نگرش و عملکرد مديران و ايجاد زمينه رشد و ارتقا فضايل و از بين رفتن ناهنجاري ها و منکرات در جامعه بوده است» ص33
نميتوان اين واقعيت را ناديده گرفت که انقلاب اسلامي ايران و امام خميني(ره) دو پديدهي جداييناپذيرند فلذا براي آشنايي بيشتر با گفتمان انقلاب اسلامي بايد به آرا و نظرات امام خميني (ره) رجوع کرد. ايشان از ابتداي نهضت انقلاب بر چند محور تاکيد ويژه داشتند از جمله : اسلاميت انقلاب ، ضرورت حاکميت دين در همه ي عرصه ها ، عدالتخواهي ، صلحطلبي، عزتطلبي و اقتدار، استقلالطلبي، آزاديخواهي، معنويتگرايي و آرمانگرايي و واقعبيني.
امام خميني (ره) مي فرمايند : ما نهضت را براي آن کرديم که اسلام و قوانين اسلام و قرآن و قوانين قرآن در کشور ما حکومت کند. و هيچ قانوني در مقابل قانون اسلام و قرآن عرض وجود نکند، و نخواهد کرد. نهضت اسلامي است و نهضت اسلامي محتوايش بايد اسلامي باشد و احکام اسلام در سرتاسر کشور بايد جاري شود و تمام قشرها اسلاميشود. ملت ما براي اسلام خون خود را داد و براي اسلام ادامه ميدهد نهضت خود را صحيفه امام ج 9 ص 166
ايشان در جاي ديگر مي فرمايند : «من ميل دارم که همه باورشان آمده باشد که اين نهضتي که از اول تا آخرش ـ قريب پانزده شانزده سال، طول کشيد و زحمتها کشيده شد، ... همه براي اسلام بود.» صحيفه امام ج 9 ، ص 450
بنابراين امام خميني (ره) مهم ترين رکن انقلاب را اسلاميت آن مي دانند. گفتمان انقلاب اسلامي ايران در نگاه امام خميني ( ره) داراي معيارها و اصولي است که منطبق بر معيار هاي پيامبر اعظم (ص) مي باشد. از آنجايي که ايشان به عنوان ولي فقيه و فقيه جامع الشرايط در راس انقلاب قرار داشتند ، گفتمان نبوي و علوي را بنا به مقتضيات روز و شرايط جامعه تبيين ، تطبيق و عملياتي مي کردند. برخي از مولفه هاي اصلي گفتمان امام (ره) عبارتند از :
1-خدامداري و خدامحوري
باور خدا به عنوان مبدا هستي ، اعتقاد به حضور ذات باري تعالي در همه ي لحظه هاي زندگي ، نقش ذات باري تعالي در زندگي بشر و اداره امور انسان در بعد مديريت و قانون گذاري از معيار هاي گفتمان امام (ره) است. امام (ره) در اين خصوص مي فرمايند : «انقلاب اسلامي بر مبناي اصل توحيد استوار است که محتواي اين اصل در همه ي شئون جامعه سايه مي افکند . در اسلام تنها معبود انسان و بلکه کل جهان ، خداست ، که همه ي انسان ها بايد براي او يعني براي رضاي خدا عمل کنند ... ضوابط و معيار هاي متعالي الهي و انساني ، مبناي پيمان ها و يا قطع روابط است» صحيفه امام ج 5 ص 81
2-تکيه بر اسلام به عنوان منشور حاکميت
امام راحل خلاف نگرش هاي سکولاريستي که معتقد به دين حداقلي بوده و دين را در قلمروي فردي و خصوصي تعريف مي کنند ، اعتقاد داشتند که دين مجموعه زندگي بشر را در همه ابعاد پوشش مي دهد.
امام (ره) مي فرمايند : « آنچه در اين حکومت اسلامي مطرح است اسلام و احکام مترقي آن است. بر ملت عظيم الشان ايران است که در تحقق محتواي آن بر جميع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در راس تمام واجبات است که انبيا عظيم از آدم تا خاتم (ص) در راه آن کوشش و فداکاري جان فرسا نموده اند» وصيت نامه امام ص 10
بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در همين رابطه مي فرمايد: « ما خواستار جمهوري اسلامي مي باشيم؛ جمهوري فرم و شکل حکومت را تشکيل مي دهد و اسلامي يعني محتواي آن فرم که قوانين الهي است» صحيفه نور ج 4 ص 157
3-تمرکز بر ولايت فقيه در تداوم ولايت ائمه (ع)
گر چه ولايت فقيه از ابداعات و اختراعات حضرت امام (ره) نبوده است ، اما به طور قطع مي توان ايشان را بزرگترين احياگر اصل ولايت فقيه دانست. حضرت امام (ره) مساله ولايت فقيه را در امتداد خط امامت و ولايت امامان معصوم (ع) دانسته و در اين باب مي فرمايد : « امروز فقهاي اسلام از طرف امام (ع) ، حجت بر مردم هستند . همه ي امور و کارهاي مسلمين به آنان واگذار شده است ، در امر حکومت و تمشيت امور مسلمين ... هر کس تخلف کند ، خداوند به او احتجاج خواهد کرد ، همان طور که حضرت رسول (ص) حجت خدا بود و همه امور به او سپرده شده بود و هر کس تخلف مي کرد بر او احتجاج مي شد» کتاب البيع ج 2 ص 476
ايشان در فراز ديگري مي فرمايند : « در عصر غيبت ولي امر و سلطان عصر (عج) نائبان عام آن حضرت که فقهاي جامع الشرايط فتوي و قضا هستند ، جانشينان آن حضرت ( در اجراي سياست و مسائل حکومتي و ساير اموري که بر عهده امام است.) مي باشند جهاد ابتدايي استثنا است.» تحرير الوسيله ج2 ص112
همچنين جاي ديگر مي فرمايند :« حکومتي که شعبه اي از ولايت فقيه رسول ا... است ، يکي از احکام اوليه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعيه حتي نماز و روزه و حج است» صحيفه نور ج 2ص170
4-پيوستگي بين دين و سياست
از ديدگاه ايشان اسلام مجموعه کاملي است که از طرف پروردگار عالم توسط انبيا الهي براي بشر ارائه شده و اين مجموعه با پوشش همه ابعاد زندگي بشر تضمين کننده سعادت انسان است. ايشان مي فرمايند :« اسلام براي تمام زندگي انسان از روزي که متولد مي شود تا موقعي که وارد قبر مي شود دستور و حکم دارد .» صحيفه نور ج 1 ص 66
ايشان پيرامون جامعيت اسلام مي فرمايند :« اسلام دين سياست است و با تمام شئوني که سياست دارد ، اين نکته براي هر کس که کمترين تدبري در احکام حکومتي ، سياسي ،اجتماعي و اقتصادي اسلام بکند ، آشکار مي گردد. پس هر که را گمان بر اين باشد که دين از سياست جداست نه دين را شناخته و نه سياست را.» تحريرالوسيله ج 1 ص 234
بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران ، موضوع تفکيک بين دين و سياست و جداکردن رهبري سياسي از رهبري ديني را انحرافي دانسته که پس از رحلت پيامبر (ص) در حرکت اسلام پيش آمد و در عصر کنوني، ره آورد استعمار و دشمنان اسلام به شمار مي آورند.
ايشان در اين رابطه مي فرمايند : « اين را که ديانت بايد از سياست جدا باشد و علماي اسلام در امور سياسي و اجتماعي دخالت نکنند را استعمارگران گفته و شايع کرده اند . اين را بي دين ها مي گويند . مگر زمان پيامبر اکرم (ص) سياست از ديانت جدا بود ؟! اين حرف ها را استعمار گران و عمال سياسي آن ها درست کرده اند تا دين را از تصرف امور دنيا و از تنظيم جامعه مسلمانان بر کنار سازند .» ولايت فقيه ص 16
احزاب ، گروه ها و شخصيت هايي که معتقد به تفکيک دين از سياست و عرفي سازي حکومت هستند از گفتمان امام (ره) خارج و در مسير انحرافي قرار دارند.
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.