به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، رجوع به اندیشههای امام و رهبری در خصوص تشکیل مجلس و چگونگی رأی دادن در انتخاب فردی اصلح و تشکیل مجلسی کارآمد و در تراز انقلاب اسلامی بسیار کمک کننده خواهد بود، لذا اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با بازخوانی نظرات امام و رهبری در این خصوص به رسیدن به گزینه اصلح یاری گر قشر دانشجو و مردم فهیم جامعه خواهد بود. اولین قسمت از این مجموعه در خصوص «مجلس قبل از انقلاب و تفاوت ان با مجلس حاضر در نگاه امام خمینی» پیش روی خوانندگان محترم قرار دارد.
ما نمیخواهیم یک مجلس اعیان درست کنیم. مجلس سنا را، مجلس اعیان به آن میگویند. ما میخواهیم اعیان را از بین ببریم، آدمشان کنیم آنها را. آن اعیانی که در مجلس سنا نشستند و آن قدر خیانت به مملکت ما کردند، آن مجلس را ما اصلاً بستیم درش را. مجلس شیوخ و مجلس اعیان و مجلس سنا؛ اینها یک دسته مفتخواری بودند. پیرمردهای آخر عمرشان بعد از همه خیانتها، پیرمردهایی بودند که آنجا میرفتند جمع میشدند و – عرض میکنم – شاید رفیقش هم که نشسته بود راجع به اینکه دوایش چه است یا غذایش چه است صحبت میکرد و پول این ملت را میخورد. این را درش را بستند، تمام شد دیگر. ما مجلس سنا نداریم. مجلس شورا داریم. مجلس شورا هم نمیخواهیم از طبقه بالا درست بشود. مجلس شورا میخواهیم از آدمها، آدمهایی که متوجهاند به اینکه به این ملت چه گذشته است در پنجاه و چند سال و در طول نظام شاهنشاهی، و لااقل در این مواردی، در این مدتی که دیدهاید خودتان. این آدمهایی که میبینند اینطور بر این ملت گذشته است، اشخاص را هم میشناسند در شهرهای خودشان، در روستاهای خودشان، میشناسند اینها را، و دیدند اینها در طول این مدت چه کردهاند. آنها مخفی آن وقت کار نمیکردند، علناً مردم را اذیت میکردند.
آن اشخاص را کنار باید بگذارند و یک اشخاصی که امین هستند، اشخاصی که معروف است پیششان به امانت، به دیانت، به خدمت به مردم، آنها را تعیین میکنند، باید هم تعیین بکنند. مجلس ان شاء الله مستقر بشود. قانون اساسی ان شاء الله قانون اساسیمان به رأی گذاشته میشود. تقریباً نزدیک به تمام شدنش است. به رأی گذاشته میشود. بعد از اینکه ما ملاحظهاش کردیم و تصدیقش کردیم، به رأی گذاشته میشود. (۱)
این خارجیها آنقدری که از انسان میترسند از چیز دیگر نمیترسند. همۀ عالَم دست آنهاست، اما اگر چهار تا انسان در یک جایی پیدا بشود، زندگی آنها را تباه میکند. و لهذا کوشش میکنند که در این مملکتهایی که میخواهند از آن استفاده کنند انسان در آن پیدا نشود. کوشش میکردند که ـ از زمان رضا خان که من همۀ آن را یادم هست ـ کوشش میکردند که در مجلس شورای ملی، انسان نباشد در سرتاسر اداره و نمیدانم، وزارتخانهها و اینها، یک انسان مُهَذَّبی که اسلامی باشد و کار از او بیاید نباشد و لهذا تقریباً همۀ مجلسها اینطوری بوده، تقریباً نه، تحقیقاً. بودند بعضی از افراد صحیح و همانها اسباب زحمت شدند. الآن هم همان مسائل هست؛ یعنی آنها باز هم چشم طمعشان به اینجاهاست، آن ذخایری که ممالک شرق دارد، ایران دارد، نمیگذارد آنها راحت باشند، خصوصاً که ایران وضعیت جغرافیائیاش هم یک وضعیت حساسی است. (۲)
این قدم آخری است که ملت ما باید با شایستگی هر چه تمامتر این قدم را بردارند. و توجه داشته باشند که دورههای سابق که دورۀ طاغوت بود، برای انتخابات در عین حال که انتخاباتی در کار نبود، لکن کارهای طاغوتی انجام میگرفت. و حالا باید همۀ آقایان متوجه باشند که دولت اسلامی است. جمهوری اسلامی است و مجلس، مجلس اسلامی است. و باید اخلاق همه در انتخابات، همه اخلاق اسلامی باشد. و افرادی را انتخاب کنید که متعهد به اسلام، شرقی و غربی نباشند. بر صراط مستقیم انسانیت و اسلامیت باشند. و من امیدوارم که این مرحله را هم به شایستگی و به طوری که دلخواه همۀ ملت ماست، و دلخواه ماست عمل بکنند. و وکیلهایی که آراسته هستند به اخلاق خوب، متعهد هستند به اسلام، وفادار هستند به کشور خودشان، خدمتگزار هستند به شما و به کشور، آن اشخاص را انتخاب کنند و در مجلس بفرستند، که انشاءاللّه این قدم آخر هم با شایستگی برداشته بشود، و ایران انشاءاللّه سروسامان پیدا بکند، و از آن فشارها و اختناقها که خارج شده است تا آخر خارج باشد. من دعاگوی همه هستم، و در این چند روز آخر عمر به همۀ شما دعا میکنم، و هر چه خدمت از من برآید با حالی که دارم مضایقه ندارم و خدمتگزار همه هستم. (۳)
ملت ما از مجلس زمان رضاشاه و محمدرضا پهلوی، یک خاطرات تلخی دارد. من قبل از زمان رضاخان هم یاد دارم بعضی از دورههای انتخابات را، و حاضر بعضی حوزههای انتخاباتی هم بودهام. از آن زمانی که من یادم است تا حالا، مجلس شورای ملی یک لفظی بوده است که بیمحتوا. مجلس شورای ملی معنایش این است که ملت اشخاصی را خودشان تعیین کنند، و آنها هم به شور بنشینند و مصالح کشور خودشان را تعیین کنند. قبل از آمدن رضاخان، زمان احمدشاه، امر انتخابات با خانها بود و مالکین بود و گردن کلفتهای هر منطقه.
آن وقت دولت آن نفوذ را نداشت. لکن شاهزادههایی که دارای ملک بودند، و خانهایی که دارای قدرت بودند، و قلدرهایی که در اطراف کشور بودند، آنها رعیتهای خودشان را، مردم خودشان را با زور میآوردند پای صندوقها، و هر چه آنها میگفتند آنها هم عمل میکردند. در زمان رضاخان، آن وقت که قدرت پیدا کرد، و در زمان محمدرضا مجلس باز به ملت کار نداشت. مجلس شورای ملی نبود. آن اول را باید بگوییم مجلس خانها، و این را بگوییم مجلس شاهنشاهی. هم سِنایش، هم شورایش. مردم هیچ دخالتی نداشتند. و مردم هم که میدیدند که کاری از آنها نمیآید، کنار مینشستند.
میدیدند که اشخاصی را که میبرند در مجلس، یک اشخاصی هستند که خود آنها ساختهاند و مصلحت مملکت تو کار نیست. حرف البته همیشه بود. همیشه حرف و ثناخوانی و ترقیات. هم در زبان محمدرضا بود و هم در زبان آنهایی که او تعیین کرده بود. اگر الآن صورت مجلسهای آن وقت پیدا بشود، میبینید که سر تا ته مجلس به ثنا و مدح محمدرضا و کسانی که به او مربوط بودند میگذشت. در آن زمان مسئولیت ملت نداشت. برای اینکه، قدرت نداشت و تحت سلطۀ خانها در آن وقت و تحت سلطۀ آن دو نفر، رضا و محمدرضا در این دوره، و ملت هم هیچ کاری از او نمیآمد و نمیتوانست. نَفس هم نمیتوانست بکشد. از این جهت هر مسئولیتی پیش خدا و پیش نسلهای آینده متوجه میشد، بر خانها و بر وکلای خانها در آن زمان بود، و بر رضاخان و محمدرضا و وکلای منصوب از قبال اینها در این زمان بود. این مال آن زمان. (۴)
من در بعضی مجالس زمان رضاخان رفتهام در مجلس به عنوان تماشاگری و مجالس دیگری هم که از آن زمان تا اخیر بوده است شنیدهام. آنجایی که من دیدهام، مجلس، مجلس شورا نبوده است، مجلس مبارزه بین افراد در آمال خودشان بود؛ جنگ و نزاع بود. حتی بعض اشخاص که اشخاص صحیحی بودند و در خارج از مجلس حدود را حفظ میکردند، در مجلس که وارد میشدند مثل اینکه ملزم میشدند به اینکه نظیر آنهای دیگری که بهطور غیر اسلامی رفتار میکردند، گاهی هم بعضی از آنها منحرف بشوند. مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکرین، آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام. (۵)
مجلس هم یکی از چیزهایی است که در جمهوری اسلامی هست، و در نظام شاهنشاهی مشروطه به اصطلاح هم بود. مجلسهای سابق را شما یک مقداریش را دیدهاید؛ و من هم خیلیش را دیدهام. آیا مجلس سابق و رؤسای مجلس سابق مثل مجلس حالاست ومثل رئیس مجلسِ حالاست؟! آیا وضع مجلس و وضع افرادی که در مجلس هستند و شخصیتهای مردمی که الآن در مجلس هست و شخصیتهای طاغوتی که در مجلس سابق بود یکطور است و [به] همان طاغوتها ملت ایران رأی دادهاند و آوردهاند به یک مقامی رساندهاند، و آنها هم مشغول همان کارهایی هستند و جعل همان قوانینی هستند که در زمان شاه سابق بود؟! مجلس جمهوری اسلامی عین مجلس رژیم شاهنشاهی است با عوض کردن یک کلمه؟!
به جای اینکه بگویند مجلس شورای ملی شاهنشاهی آریامهری، ما اسمش را گذاشتهایم مجلس شورای اسلامی، جمهوری اسلامی؟! مطلب این طوری است در نظر ملت؟! یا این کسی که قلمش را دست گرفته و آن کنار نشسته و چون ضرر برده است از جمهوری اسلامی، میخواهد همان سلطنت شاهنشاهی باشد یا شبیه آن تا بتواند این هم استفادههایی که آنها میکردند و رفقای آن عصرش میکردند حالا بکنند؟ ملت ما همهشان جمع شدهاند با هم رژیم شاهنشاهی را از بین بردند، و یک رژیم شاهنشاهی دیگر درست کردند؟! این اهانت به یک ملت نیست؟ اینکه با آراء ملت [درست] شده است. رئیس جمهورش با آراء ملت شده است. مجلس شورایش به آراء ملت شده است.
وزرایش با آراء ملت شده است. آیا ملت ما همه سرشان همین درد میکرد که یک جوانهایی را بدهند و یک معلولین و مجروحین را به جا بگذارند، و یک رژیم شاهنشاهی را به یک رژیم شاهنشاهی تبدیل کنند؟! آیا ملت ما اینطور هستند که خودشان با دست خودشان جوانهایشان را، خونشان را بدهند و رژیم شاهنشاهی را با یک اسم دیگری برپا کنند؟! مسئله این طوری است که این آقایان مینشینند و کاغذ و قلم را ضایع میکنند، و خودشان را هم مُفْتَضح میکنند! آیا رئیس مجلس امروز ما مثل رؤسای مجلس سابق است؟! حتی آن رؤسای مجلسی که خیلی هم به قول خودشان ملی بودند، لکن از اشراف بودند و از طبقاتی بودند که دارای زندگیهای کذا و کذا و نوکرها و اوضاع طاغوتی عظیم. آیا مسئله این طوری است که اینها میگویند؟! (۶)
تمام کارهایی که از بعد از مشروطه انجام گرفت، و انحرافاتی که بتدریج پیدا شد تا زمان رژیم پهلوی که به اوج خودش رسید، یکی از عمال بزرگ که باید بگوییم که مادر عمال بود مجلس بود. مشروطه را منحرف کردند، مجلس را مجلس قلدری کردند، ملت را از اینکه رأی بدهند محروم کردند و این مال این دوره سابق قبل از این دوره نیست، بلکه به طور قطع اکثر دورهها اینطور بود، منتها یک دفعه تعیین وکلا با خانها بود و آن اشخاصی که نفوذ داشتند در کشور، در هر منطقه و مردم دخالت نداشتند، و اگر دخالت داشتند چشم و گوش بسته بودند.
رعیتها را جمع میکردند و میآوردند پای صندوق، و به آن طوری که به آنها دستور داده بودند رأی میدادند بدون اینکه بفهمند چه دارند میکنند، رأی چی هست و چه کار دارند انجام میدهند. فقط همان خان میدانست که برای منفعت او و برای منفعت دولتها اینها دارند رأی میدهند، و اصلاً کاری به اینکه کشور به کجا برسد در کار نبود، کاری به این کار نداشتند. بعد هم که زمان رضاخان پیش آمد و ما بعد رضاخان که اکثراً میدانید، و همه هم در آخر، در این دورههای آخر میدانید که آن بلاهایی که به سر ملت آمد، مادرش مجلس بود. یعنی عدهای را اینها خودشان لیست میدادند، و به طوری که محمدرضا اقرار کرد – منتها میگفت زمان قبل، مقصودش زمان پدرش بود – لیست را از سفارتخانه میآوردند که اینها باید تعیین بشوند. بعد از زمان ایشان هم بدتر از آن وقت بود، وکلای ما را باید امریکا یا قبل از او انگلستان تعیین کند، و مردم و دولت ایران و هیچ کس هیچ نظری در این باب نداشت.
کلا با دستور آنها، با اسم و رسم تعیین میشد مگر بعضیها که در تهران نمیشد که غیر او بشود که یک اقلیت بسیار نادر بود، البته بتدریج اینطور شد تا زمان اینها که به اوج خودش رسید، تمام بدبختیها در حکومت از مجلس سرچشمه گرفت. هر کاری میخواستند انجام بدهند، هر امر فاسدی را که میخواستند انجام بدهند دیکته میکردند و میآوردند مجلس، و مخالف و موافق هم به حسب صورت درست میکردند، و بعد هم همان طوری که دیکته شده بود رأی میدادند. و خدای تبارک و تعالی خواست که آن وضع، هم وضع خان خانی و هم وضع دخالت سفارتخانهها در ایران برچیده بشود.
در این دورهای که انتخابات شد بحمدالله بهطور اکثریت قاطع، مردم دخالت داشتند و خانی دخالت نداشت، آنجایی هم که دخالت داشت در مجلس رد شد. (۱) و در آتیه هم چنانچه ان شاء الله این ملت به همینطور در صحنه حاضر باشند با تعیین وکلایی که متعهد بر همه جهات اسلام و مصالح کشور هستند، تعیین کنند، امید است که در آتیه هر سال بهتر از سال قبل بشود. و بحمدالله در این دوره هم که چهرههای بسیار نورانی در مجلس هست، و اشخاص متفکر و فقیه و امثال اینها در مجلس هست، و یک سال هم مانده است تا به آخر برسد.
من امیدوارم که در این سال جدیت بیشتر بشود برای رسیدگی به امور کشور و محرومین کشور و مستضعفین. و اگر مجلس در این سال جدید همّ خودش را صرف کند در اینکه مسائل مشکل را اسلامی کند، و با دقت، همان دقتهایی که اهل علم در مسائل علمی دارند. مسائل علمی همان طوری که آن دقتهای بسیار ارزنده را لازم دارد، مسائل سیاسی کمتر از آن نیست؛ برای اینکه، مسائل سیاسی، مقدرات کشور، در دست آنهایی هست که این مسائل را میخواهند تفکر کنند. آقایان در فکر این معنا نباشند که زیاد طرح بدهند و زیاد از مجلس بگذرد؛ در فکر این باشند که خوب طرح بدهند و خوب از مجلس بگذرد.
یعنی همان طوری که بنای اهل علم است که در هر مسئلهای دقت میکنند، جستجو میکنند و مباحثه میکنند، مجادله میکنند، در این مسائل هم باید اینطور باشد که سروته مطلب به طور کافی مورد بررسی قرار بدهد، مورد دقت قرار بگیرد، و با دقت و همت زیاد مسائل نمایندگان مجلس شورای اسلامی پس از رسیدگی به نحوه برگزاری انتخابات در آن شهر، چون تشخیص دادند که بیشتر آراء مردم با زور و جبر به صندوقها ریخته شده است، به اعتبار نامه خسروخان رأی منفی دادند و آن را ردّ کردند. خسروخان قشقایی بعداً به جرم جاسوسی برای سازمان جاسوسی امریکا به حکم دادگاه انقلاب اسلامی به مرگ محکوم و تیرباران شد.
طرح بشوند، در مجلس که آمد یک مسئله پخته از حیث جهات مختلف باشد که راهگشا باشد برای این کشور و مشکلات این کشور. و در این چند سالی که گذشت من تشکر میکنم از زحمات پر ارزش آقایان که زحمت کشیدند و مشکلات زیادی که بود در داخل مجلس و در خارج مجلس و آنها را پشت سر گذاشتند، و الآن با قدرت کافی دارند انجام وظیفه میدهند. مجلس این سال با مجلس سالهای سابق فرق دارد، مجلس این سال قدرتش بیشتر است، یعنی آنهایی که کارشکنی میکردند برای مجلس و برای همه ارگانهای دولتی و اصل اساسش کارشکنی برای اسلام بود، آنها یا رفتند و فرار کردند یا منزوی شدند. و بحمدالله امروز مجلس با دل راحت و با قامت مستقیم میتواند که مسائلی که پیش آمده و پیش خواهد آمد در این سالی که سال آخر است، بهطور شایسته حل کنند تا اینکه این مجلس الگو بشود برای مجالس دیگر. و اگر در سال آتیه فرض کنید غیرآقایان یک دسته دیگری آمدند، بدانند که باید چه بکنند، و اینها چه کردند و آنها هم باید دنباله این، باید چه کار بکنند.
و بالاخره مجلس است که اساس یک کشور را به صلاح میکشد یا اساس یک مجلس را رو به فساد میبرد. و مجلس بود که در رژیم پهلوی آن همه فساد ایجاد کرد و آن همه خیانت کرد، و همین مجلس است که در زمان کنونی این همه خدمت کرده است و در صدد خدمت است. من نمیخواهم بگویم که کارها تمام شده و همهاش هم صد در صد تمام است، اما وقتی ما مقایسه بکنیم افراد این مجلس را با افراد دوره رضاخان – به استثنای نادر – و دوره محمدرضا تقریباً بیاستثنا، اگر ما مقایسه کنیم و همان افراد را ببینیم که سابقهشان چی است و چه زندگی کردند و چه هستند، کافی است که ما به ارزش این مجلس پی ببریم، از آن جنس که در سابق بود هیچ الآن نیست در مجلس. اگر فرض کنید یک کسی باشد که با وضع شما یک مخالفی بیاورد، لکن این اختلاف سلیقه است، نه این است که واقعاً انحرافی باشد که آنها داشتند که در سابق بود.
سابق انحراف بود، یعنی منحرفین را میآوردند سر کار، دستور بود، نمیتوانستند خلاف او را هم بکنند، و اگر در بینشان یکی دو نفر بود که مخالفت میکردند، در اقلیت بودند که صداشان به جایی نمیرسید، امروز عکس است، بحمدالله همه آقایانی که در مجلس هستند، اینها وابسته به شرق و غرب نیستند و خدمت میخواهند بکنند ولو اختلاف سلیقه داشته باشند. (۷)
منابع:
۱- صحیفه امام خمینی؛ جلد ۱۰؛ صفحات ۵۱۵ تا ۵۲۹
۲- همان، جلد دهم، صفحه ۶۴ الی ۷۳
۳- همان، جلد دوازردهم،
۴- همان، جلد دوازردهم، صفحه ۷
۵- همان، جلد ۱۲» صفحه ۳۴۴
۶- همان، جلد ۱۴ – صفحه ۱۲۵
۷- همان، جلد ۱۷ – صفحه۴۷۰