به گزارش خبرگزاری دانشجو از اهواز، طب سنتی، باور درمانی ای است که عمری به اندازه حیات بشری دارد. بشر از آن روزگار که قدرت درک و ارزش حیات را متوجه می شود برای افزایش طول حیات و حفظ سلامت خود دست به طب و طبابت می زده است.
محیط و ابزار محیطی اولین امکانات طبی بشر بود و رفته رفته این طب با تجربه و آزمون و خطا روبرو تکامل یافت. ایران اسلامی قبل از اسلام نیز به دلیل فرهنگ رشد یافته و مترقی که داشته همواره بر طب و طبابت پرداخته و بر حفظ سلامت خود کوشا بوده است که دوران زردتشتی یکی از دوره های است که باورهای درمانی رشد مناسبی داشته است.
این سبک درمانی با ورود اسلام و آموزه های دینی اسلام گام های متعالی را سریعتر طی می کند و به دلیل اهمیت والایی که اسلام به سلامت و پاکی می داده طب و طبابت به شغلی شریف تبدیل گشته و حکیمان حاکمان جامعه می شوند.
این سیر پیشرفت طب سنتی با ظهور طب صنعتی و رایج رو به افول می گذارد و اندک اندک مردم از طب سنتی به طب متداول امروزی رویگردان می شوند و رفته رفته طب سنتی به کنجی خزیده و در عطاری ها و بیانات شفاهی بزرگان می ماند؛ ولی دنیا امروز متوجه اشتباه خود گشته و به دلیل عوارضی که طب متداول دارد به سمت طب سنتی رجعت کرده است.
برای بررسی ابعاد و جوانب طب سنتی در ایران گفتوگویی را با فروغ نامجویان، رئیس دانشکده طب سنتی ایرانی –اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اهواز انجام دادیم.
ضمن سلام و از وقتی که در اختیار خبرگزاری دانشجو قرار دادید تشکر می کنیم. یکی از سوالهای اساسی که ذهن انسان را درگیر میکند این است که با وجود پیشرفتهای که در هرساله در حوزه طب رایج وجود دارد چرا شاهد گرایش مردم به طب سنتی هستیم؟
توسعه طب مکمل و سنتی به شکل ویژه از سال ۲۰۰۲ مورد توجه دنیا قرار گرفت و از سوی سازمان بهداشت جهانی توسعه طب بومی هدف گزاری شد.
از شاخصهای مهمی که برای این توسعه طراحی شد عبارت بود از توسعه طب بومی به خاطر ویژگیهایی چون قابلیت دسترسی راحت و آسان، با کیفیت بالا، هزینه پایین به طوری که ضمن همخوانی با فرهنگ آن منطقه، مورد پذیرش عمومی باشد.
به شاخصه بومی بودن طب سنتی اشاره کردید آیا این در هر سرزمینی بوده است؟
بله هر سرزمینی به لحاظ فرهنگ سلامتی و ظرفیتهای که دارد انواع روشهای درمانی خاص خود را دارد.
این سبکهای درمانی گاهی به شکل مکتوب ثبت شده و گاهی به شکل شفاهی بین مردم جاری است که هر چند در شکل شفاهی این آسیب وجود دارد برخی باورها و خرافات غلط به آن رخنه کند.
مثلا طب سنتی در چین که سابقه دیرین دارد به شکل طب سوزنی است، در کشور هند این به شکل طب آیوورا است و در ایران نیز طب ایرانی – اسلامی است.
درباره طب بومی ایران بفرماید؟ چگونه و از کجا شکل گرفت؟
ایران باستان یکی از پیشروهای طب بوده است و این در آموزههای دین زردتشت نیز وجود داشته است و در آن دوران که وقتی در غرب علت بیماریها را به ارواح خبیث نسبت میدادند در ایران طب پیشرفتهای مرسوم بوده که علت امراض و پیشگیری از ابتلا را میدانستند.
در ایران باستان جندی شاپور ایجاد شد و چون ظرفیتهای فرهنگی و علمی مردم آن دوره بالا بود به سرعت مورد پذیرش و روی آوردن دانشمندان جهان قرار گرفت و جندی شاپور جایگاه والایی پیدا کرد.
به جندی شاپور اشاره کردید، چرا جندی شاپور بعد از یک مقطع تاریخی درخشان افول پیدا کرد؟
جندی شاپور سالهای سال در مباحث علمی روزگار خود درخشان و ممتاز بود و یکی از اقدامات ارزشمند در جندی شاپور باستان تربیت حکیم بود و حکیمانی که علم ریاضی و نجوم میدانستند تربیت میکردند؛ ولی متاسفانه با شروع نهضت ترجمه جندی شاپور از رونق افتاد.
درباره واژه طب سنتی ایرانی اسلامی بفرماید؟ این در طول تاریخ چه تکاملی یافته است؟
آنچه امروزه به نام طب سنتی ایرانی- اسلامی میشناسیم در واقع همان طب رایج ایران باستان است که بعد از اسلام به دلیل اهمیتی که اسلام به بهداشت و سلامتی میداد و آموزههای دینی آن تقویت کننده سلامت و فرهنگ سلامت بود به رشد و بالندگی رسید.
بعد از اسلام یک دگردیسی اصلی در باورهای طبی مردم رخ داد و ایجاد طب اسلامی بود یعنی طب سنتی منطبق با علم آن زمان با اسلام سازگاری یافت و بسیاری از خرافات و روشهای درمانی که برگرفته از عملی مکروه و یا حرام بود؛ حذف شد.
به تقویت درمان و طب بعد از اسلام اشاره کردید، اسلام چه دگردیسیهایی به طب سنتی زمان افزود؟
بعد از اسلام طب سنتی با تقویت این باور که شفا از سوی خدا است و در حرام شفا وجود ندارد؛ بیش از بیش رشد کرد و بین مردم پذیرش پیدا کرد.
در اسلام یکی از سرفصلهای مهم بحث اخلاق پزشکی و رعایت حق بیمار بود که اسلام به آن اهمیت بخشید.
همچنین بعد از اسلام توسعه و پیشرفت بزرگی در علم طب رخ میدهد و به سرعت به واسطه اهمیت علم در اسلام دانشمندان و حکیمان زیادی تربیت میشود و این بیشک بدون اتصال به منبع الهی ممکن نبود و در سایه همین آموزهها بوعلی سیناها تربیت شدند.
با این سابقهای درخشانی که طب سنتی در کشور دارد در مقایسه با کشورهای دیگر به نظر رشد خوبی در عرصه طب سنتی رخ نداده است؟
برخی در کشور متاسفانه با وجود اهمیت و پیشرفتهایی که در طب سنتی و بومی رخ داده هنوز به عنوان یک علم مشخص به آن نگاه نمیکنند و شاهد برخی خرافههای غلط در این طب بین مردم هستیم.
درباره علل رکود طب بومی سنتی در ایران بفرماید که چرا رکود در این طب بومی ایرانی رخ داد؟
از زمانهای قدیم دانش طب وجود داشته است که نیازهای درمانی مردم زمان خویش را حل میکرده است و طب با توجه به اهمیت حفظ جان انسانها اغلب در هر دورهای جزو علوم پیشرفته زمان خود مطرح بوده است.
با ورود دانش جدید در حوزه پزشکی طب طبیعی در بین مردم کم رنگ شده و مردم به سمت طب جدید روی آوردند.
در ایران هم این اتفاق حدود ۱۰۰ سال پیش رخ داد و متاسفانه علی رغم وجود سابقه طولانی مدت طب سنتی بومی در کشور با ورود طب جدید طب سنتی از بین مردم حذف شد.
طب سنتی در ایران با ورود طب جدید امکان حضور در دانشگاهها را پیدا نکرد و این عدم حضور باعث شد آرام آرام طب سنتی در فرهنگ سلامت مردم کمرنگ شود.
چرا طب سنتی نتواسنت همپای طب جدید حضور و رشد داشته باشد؟
با ورود طب جدید؛ طب سنتی به حاشیه رانده شد، ولی همیشه حکیمها و عطاریها با حضور علنی و یا غیرعلنی خدمات طب سنتی را در بین مردم عرضه میداشتند.
یکی از علتهایی که طب سنتی ایرانی نتوانست با طب جدید همگام حرکت کند عدم اجازه ورود آن به دانشگاهها بود.
طب جدید از بدو ورود به شکل رسمی وارد دانشگاههای ایران شد؛ ولی به طب سنتی بومی اجازه داده نشد تا خود را همگام با علم جدید به روز کند.
اکنون یکی از کشورهای قوی در حوزه طب سنتی چین است و این به خاطر این است که از ۷۰ سال پیش در دانشگاههای معتبر چین، طب سنتی به عنوان یک علم تدریس میشود و مورد آزمایش و اثبات قرار گرفته است.
در کشور ایران متاسفانه با ورود طب جدید طب قدیم به طور کامل مورد بیمهری قرار گرفت و چون نتوانست با علم زمان خویش ارتقا دهد از رونق افتاد.
در حالی که طب سنتی ایران اسلامی ماحصل سالها تجربه و ازمایش بود و کتاب قانون ابن سینا ۵۰۰ سال مرجع رسمی طب دنیا بود؛ ولی از زندگی ایرانیها کنار گذاشته شد.
برای احیای طب سنتی ایرانی اسلامی در ایران و در خوزستان چه اقداماتی لازم است؟
دلسوزان فرهنگ طب ایرانی اسلامی سالهاست در تلاشند تا این فرهنگ طبی مبتنی بر وحی و اعتقادات دینی را احیا کنند.
سال ۷۸ اولین دانشکده طب سنتی در کشور راه اندازی شد و امروزه در بیش از ۲۰ دانشکده، طب سنتی در کشور به پزشکان تدریس میشود و این علم رو به گسترش است و به نوعی شاهد موجی مردمی به سمت طب سنتی هستیم.
درباره چگونگی ورود طب سنتی به دانشگاه بفرماید؟ چگونه بالاخره طب سنتی توانست در سرکلاس ها حاضر شود؟
اولین جرقههای حضور طب سنتی در دانشگاه تهران زده شد و بعد از آن در دانشگاههای دیگر ایجاد شد و در خوزستان نیاز مضاعفی احساس میشد.
در خوزستان به دلیل تنوع قومی و قبیلهای که وجود داشت و اعتقادات و فرهنگهای متفاوت سلامت، به لحاظ پیشینه و باورهای طب سنتی غنی بود.
در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نیز دانشکده طب سنتی ایرانی – اسلامی در سال ۹۲ راه اندازی شد و با توجه به امکانات دانشکده داروسازی این دانشکده شروع به کار کرد.
دانشکده طب سنتی اسلامی – ایرانی با رشته داروی سازی سنتی شروع شد و دو دوره دانشجوی Ph. D داروسازی پذیرش کرده است.
با توجه به تکمیل زیرساختهای دانشکده به لحاظ تکمیل کادر هیات علمی و تایید وزارت بهداشت انشالله از سال آینده در رشته طب سنتی هم دانشجو پذیرش میشود.
در حوزه طب سنتی یک کلینیک طب سنتی در دانشگاه در حال راه اندازی است که این کلینک میتواند نوید توسعه این فرهنگ سلامت در خوزستان باشد.
سلامت کده طب سنتی چه خدماتی ارائه میدهد؟
سلامتکده طب سنتی با هدف ارائه خدمات طب سنتی کام بزرگ دیگری است که به شکل واحد در سراسر کشور از جمله در دانشگاه علوم پزشکی اهواز در حال راه اندازی است که اقدامات اولیه صورت گرفته است.
امیدواریم با راه اندازی این مجموعه طب سنتی در ترویج سبک زندگی سالم مبتنی بر اعتقادات و باورهای بومی و دینی را ترویج و توسعه دهیم.
خیرین سلامت نیز در کمک به توسعه این طب سالم و دینی ورود داشتهاند و امیدواریم با این کمکها در دو سال آینده شاهد تکمیل ساختمان جدید دانشکده طب سنتی در دانشگاه علوم پزشکی اهواز باشیم.
در حوزه پژوهش در بخش طب سنتی چه اقداماتی صورت گرفته است؟
در حوزه پژوهش نیز با توجه به ظرفیتهای بالای خوزستان با همکاری معاون پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور، طرحهای تحقیقاتی مناسبی در دانشگاه در حال پیگیری است.
کتابخانه طب سنتی ایرانی – اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اهواز به لحاط کتب جدید و قدیمی کتابخانه مجهزی است و بسیاری از نسخ ارزشمند طبی در این کتابخانه وجود دارد و اکنون بیش از ۲۰۰۰ جلد نسخه کتب ارزشمند در این بخش به دانشجویان خدمات ارائه میدهد.
دانش طب سنتی در خوزستان چه جایگاه و ظرفیتی دارد؟
در معرفی مفاخر خوزستان خصوصا در حوزه طب نیاز بسیار شدیدی در استان احساس میشود. در زمینه معرفی یکی از چهرههای برجسته طب سنتی کشور علی بن عباس اهوازی در اولویت است.
وی که خوزستانی است متاسفانه در خوزستان مورد شناخت و تکریم قرار نگرفته است گرچه کتاب کامل «الصناعه الطبیه» یا همان کتاب «الملکی ابن عباس» یکی از گنجینههای ارزشمند طب سنتی است که مرجع معتبر علمی در دنیای غرب بوده است و برخی معتقدند اگر کتاب قانون ابن سینا نبود. هیچ کتابی جای آن را نمیگرفت.
طب سنتی به لحاط ارائه یک سبک درمانی هنوز در ابتدای راه است و این نیازمند آموزشهای لازم است.
سبک درمانی بومی را چه مسائلی تهدید میکند؟
طب ایرانی یک علم است و مردم باید برای استفاده از خدمات طب سنتی به متخصص تحصیل کرده طب سنتی مراجعه کنند و آگاه باشند که هر کسی با ادعای درمانهای طب سنتی صلاحیت درمان در این حوزه را ندارد.
بررسیها موجی از برگشت مردم به سمت طب سنتی را نشان میدهد و نوعی از شوق و اشتیاق احساس میشود و در این بین برخی از سودجویان در حال سواستفاده کردن هستند.
مردم در رجوع به این باور درمانی به چه مسایلی باید توجه داشته باشند؟
ببینید تفاوت عمده و مهم طب رایج با طب سنتی در این است که مردم نباید اشتباه کنند طب سنتی یک شب یا در عرض چند ساعت بهبودی ایجاد نمیکند بلکه اساساً این علم به دنبال بهبود کیفیت زندگی است.
متاسفانه مردم اکنون برای درمان کم حوصله شدند و سریع میخواهند بیماری ناعلاج، علاج شود و برخی از این سو استفاده کرده و به مردم دروغ میگویند و هزینههای گزاف از مردم دریافت میکنند، در حالی که اساسا طب سنتی باید ارزان و سهل الوصول باشد.
مبنای درمانی در طب سنتی چیست؟
مبنای طب سنتی بر پیشگیری است و اگر سبک زندگی و کیفیت زندگی بهبود پیدا کند خود به خود بسیاری از امراض از انسان دور میشود و این باوری است که دنیای مدرن نیز اکنون با واژههایی مانند خود مراقبتی در حال حرکت به سمت آن است.
درمان بر مبنای سبک زندگی در طب سنتی زمان بر است؛ چرا که ریشه اصلی برخی بیماریها به دلیل انحرافات در سبک زندگی است و باید به مرور این سبک زندگی اصلاح شود.
در دورههای قبل حکیمان برای درمان بیماریها روزها با بیمار زندگی میکردند تا سبک زندگی بیمار را متوجه شوند و براساس آن درمان کنند؛ ولی امروز در عرض ۱۰ دقیقه نسخه بیمار پیچیده میشود و البته در بخش طب سنتی هم همین است، سریع بدون اطلاع از سبک زندگی، زالو، حجامت و دم نوشی برای بیمار تجویز میشود که صحیح نیست.
اکنون شاهد هستیم خیلی به عنوان طب سنتی فعالیت میکنند آیا این باعث خدشه وارد شده به باور مردم به طب سنتی نمیشود؟
برای درمان مناسب در حوزه طب سنتی باید درمانگر طبق قوانین کشور پزشک باشد یعنی دارای مدرک پزشکی باشد و سپس طب سنتی را در دانشگاه آموزش دیده باشد.
در غیر اینصورت حتما سلامت بیمار مورد تهدید قرار میگیرد. پزشک طب سنتی باید مومن و معتقد باشد، در غیر اینصورت به خاطر عدم انطباق با خصوصیات شایسته پزشک سنتی مردم از وی روی گردان میشوند.
آینده پیش روی طب سنتی را در کشور چگونه میبنیند؟
در کشور ایران طب سنتی را در چارچوب طب مکمل به همراه طب رایج باید توسعه و ترویج دهیم تا درمان با کیفیت مناسبی صورت گیرد و پزشک و بیمار انتخاب های بیشتری برای درمانشان داشته باشند.
طب سنتی اکنون در مرحله گذر است و مردم در حال روی آوردن به طب سنتی هستند؛ چرا که روح مردم دنبال ارامش است و این از مفرق باورها و اعتقادات صورت میگیرد که عجین شده با طب سنتی است.
پیش بینیها نشان میدهد در ۱۰- ۱۵ سال آینده طب سنتی در ایران به جایگاه مطلوبی برسد و پزشکان و داروخانههای دانشگاهی طب سنتی رواج پیدا کند و این طب در کنار طب جدید مشکلات مردم را حل کند.
وضعیت طب سنتی را در خوزستان چگونه ارزیابی میکنید؟
خوزستان به لحاظ طب سنتی ظرفیت بالای دارد و از طرفی مردم خوزستان علاقمندی بالای به طب سنتی دارند، چون سالها این طب در خوزستان و در کنار مردم بوده است و برای همین تقاضا در خوزستان بیشتر است.
از سوی دیگر منابع طب سنتی از جمله گیاهان دارویی و موثر در طبیعت خوزستان بسیاز زیاد است و بویژه بسیاری از گیاهان دارویی شهرهای دزفول و شوش ماده موثره بالای دارند.
یکی از نگرانیهای ما در خوزستان همین اشتیاق مردم است؛ چرا که برخی از این شوق مردم سواستفاده میکنند که این باعث تهدید سلامت بیماران و همچنین بدنامی طب سنتی میشود.
امیدواریم با توسعه علمی طب سنتی و تربیت دانشجویان طب سنتی و داروخانهها و کلینکهای سلامت و با تربیت نسل درمانگران را پر توان برای طب سنتی در کشور و مخصوصا خوزستان از سلامتی مردم این مرز و بوم حفاظت کنیم.