گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشاط و شادی مقوله های روحی و فطری است که در نسل بشر اشتراک دارد.
شادی به لحاظ ریشه ای چون ریشه در فطرت بشری دارد همواره انسانها براساس گفتمان و نوع زاویه دید و جهان بینی که دارند از شادی تعریف می کنند. برخی معتقدند انسان شاد محور زندگی سالم است و بر این اساس باید همه چیز در اخیتار شادکردن بشری باشد و برهمین نوع نگاه مجوز موسیقی، اختلاط و بی بند و باری را صادر می کنند.
در دانشگاه ها این زاویه دید به شکل ترویج موسیقی و اردوی مختلط طراحی می شود و برخی این برنامه ها را وسیله برای تهیج شادی در دانشجویان قلمداد میکنند و ممانعت از برگزاری اردو و برنامه مختلط را به نوعی سرکوب شادی می دانند.
برای بررسی عمیق و علمی مقوله نشاط و شادابی گفت و گویی را با سید اسماعیل هاشمی، دانشیار روانشناسی صنعتی و سازمانی دانشگاه شهید چمران اهواز ترتیب دادیم.
با سلام و تشکر در ابتدا درباره شادی توضیح می دهید؟ به لحاظ علم روانشناسی شادی و نشاط چه تعریفی دارد؟
بنده هم خدمت شما و کلیه مخاطبین عرض سلام و ادب دارم و از اینکه این فرصت را در اختیار اینجانب قرار دادید تا در خدمت شما و مخاطبین باشم، تشکر می کنم.
در روانشناسی از واژه شادکامی (happiness) برای اشاره به آنچه در بین عموم به شادی و نشاط گفته می شود، استفاده می شود.
از نظر این علم دو نوع شادکامی وجود دارد: یک نوع از شادکامی محصول رویدادهایی است مانند ازدواج، اشتغال، موفقیت، و به طور کلی امکانات مالی و رفاهی که در زندگی هر فرد پدید می آید که به آن وجه عینی شادکامی اطلاق می شود.
نوع دیگر شادکامی زاییده حالات درونی، ادراکات، برداشت ها و تصورات افراد است که به آن شادکامی ذهنی یا احساس شادکامی گفته می شود. این نوع از شادکامی مولد شور و نشاط و حرکت و پویایی در زندگی است.
آیا در شادی و شادابی می شود تفکیک قائل شد به شادی حلال و حرام؟ یا نه اصلا نشاط یک بحث روحی و روانی مشترک بین همه انسان هاست و در جنس بشر یکسان است و قابل محدود کردن و تفکیک نیست؟
شادی و نشاط همچون همه رفتارهای انسان نمی تواند بدون معیار، ضابطه و حد و مرز باشد؛ زیرا بر اساس جهان بینی الهی، هدف نهایی خلقت انسان، رسیدن به كمال و سعادت حقیقی است.
از نظر علم روانشناسی بین خوشی و لذت که معمولا آنی و موقتی هستند با شادکامی که حالتی دیرپا و ماندگار در انسان است تفاوت وجود دارد. خوشی و لذت الزاما با شادکامی همراه نیستند.
مثلا مصرف الکل و مواد مخدر هر چند با خوشی زودگذر همراه است اما در بلند مدت نه تنها موجب نشاط و شادی نمی شود بلکه موجب تغییر حالت روانی و حتی بیماری های جسمی می شود.
به همین منوال پدیده های شوم و مخربی مانند دزدی، اختلاس، ارتشاء، انتقام جویی و نظایر آن هر چند در کوتاه مدت موجبات رضایت خاطر افراد را فراهم می آورند؛ اما در بلند مدت با پیامدهای نامطلوبی همراه خواهند بود.
دین اسلام چه نسبتی با شادی دارد؟ آیا در قران و احادیث به بشاشیت توصیه ی شده است؟
از نظر اسلام شادی واقعی، آن نوعی است که انسان را به خدا نزدیکتر کند.
قرآن در این ارتباط میفرماید: "قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُون" ای پیامبر! به مؤمنان بگو که به دلیل قرار گرفتن در دایره فضل و رحمت پروردگار شاد باشند و چنین توفیقی از هر آنچه تا کنون به دست آورده اند، بهتر است.
این معنا از شادی با معنایی که در روانشناسی از شادکامی وجود دارد همسان است. از دیدگاه روانشناسان شناخت ها، عواطف و رفتارهایی صحیح اند که انسان را به کمال برسانند و موجب رشد شخصیت فرد شوند.
همچنین قرآن، زمانی که وعده الهی، مبنی بر نصرت و پیروزی رومیان اهل کتاب بر مشرکان مجوس، محقق میشود، میفرماید: «بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاء وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ
در مدت چند سال فرمان ، فرمان خداست ، چه پیش از پیروزی و چه بعد از آن و در آن روز مؤمنان شادمان می شوند، به یاری خدا خدا هر کس را که بخواهد یاری می کند ، زیرا پیروزمند و مهربان است»روم/5-4
در احادیث هم به شاد بودن و هم شاد کردن تاکید شده است.
امام رضا علیه السلام در این باره می فرماید: بکوشید اوقات شبانه روز شما چهار ساعت [بخش] باشد: ساعتی برای عبادت و مناجات با خدا؛ ساعتی برای تأمین معاش؛ ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان آگاه سازند و در باطن به شما خلوص دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذتها اختصاص دهید و با این بخش از زندگی، قادر خواهید بود آن سه بخش دیگر را به خوبی انجام دهید.
علی علیه السلام، شادی و نشاط را حالتی عاطفی می داند و آن را به «فرصت» تعبیر می کند: «مواقع شادمانی، فرصت است.» آن حضرت حتی برای زمان هایی که غم و اندوه به طور طبیعی به سراغ انسان می آید، سفارش می کند که گشاده رو باشیم، چنان که می فرماید: «شادی مؤمن در چهره اش و اندوهش در دلش است»
از امام صادق (ع) روایت شده است که رسول خدا (ص) فرمود: کسى که با سخن محبت آمیز، برادر مسلمان خود را مورد لطف و محبت قرار دهد و غم و غصه او را برطرف سازد، تا زمانى که به این کار مشغول است در زیر سایه رحمت گسترده خداوند قرار خواهد داشت».
در بحث گریه، به لحاظ علم روانشناسی خود گریه می تواند آرامش بخش باشد؟ یا دعا و راز و نیاز چطور؟ آیا می تواند نشاط بیاورد؟
یکی از روش های بهبود وضعیت خلقی و عاطفی افراد پس از برخورد با شکست ها، مصائب و ناراحتی ها، برون ریزی هیجانات منفی است. گریه ابزار سودمندی است که انسان به آن مجهز است.
مطالعات علم روانشناسی نشان داده است که معمولا پس از گریه افراد وضعیت عاطفی آرام و مثبتی را تجربه می کنند. گریه با تنظیم تنفس و آهسته تر کردن آهنگ تنفس به برقراری آرامش فرد کمک می کند.
با وجود این، نباید این شائبه ایجاد شود که گریه در هر حال پیامدهای مثبت به همراه دارد. تحقیقات حاکی از آنند که گریه برای برخی افراد، برخی زمان ها، برخی مکان ها و برخی موضوعات سودمند هستند.
به عبارتی بسته به اینکه چه کسی گریه می کند، کی گریه می کند، کجا گریه می کند، و چرا گریه می کند، نتایج متفاوتی خواهد داشت.
مشاهده شده است افراد واجد اختلالات روانی در مقایسه با افراد سالم کمتر از گریه سود می برند و کمتر پس از گریه به لحاظ عاطفی بهبودی پیدا می کنند.
همینطور افرادی که از حمایت اجتماعی کافی برخوردارند بیش از افراد فاقد این حمایت ها پس از گریستن آرامش پیدا می کنند.
گریه های معنوی مانند عزاداری و گریستن بر ائمه و مصائبی که بر آنها رفته است نیز بر تسکین عاطفی و بهبود خلقی عزاداران تاثرات مثبت به جا می گذارد.
می توان گفت بهطور کلی گریستن نوعی بیان آزادانه احساسات و تسکین بخش است زیرا سرکوب احساسات منفی مانند خشم و اندوه و خودداری از گریستن با افزایش بیماریهای روان تنی و آسیبهای جسمی و روحی همراه است.
در بحث دانشگاه، کار فرهنگی شادی بخش در حوزه جوانان و دانشجویان باید چه خصوصیاتی داشته باشند؟
چون قشر دانشجو برهه حساسی از عمر خود را در دانشگاه سپری می کند یعنی زمانی که اوج شکوفایی استعدادها و پتانسیل های فرد است، توجه به رشد همه جانبه استعدادهای این قشر نیز اهتمام ویژه ای طلب می کند.
کار فرهنگی شادی بخش به این امر مهم کمک می کند. فعالیت های شادی بخش باید مطابق با مختصات فطری نوع انسان باشد.
معمولا فطرت انسانی به دنبال حظ شناختی و معنوی است. بنابراین برنامه های فرهنگی نیز باید در این راستا حرکت کنند.
ایا بین دین داری و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد؟
به لحاظ نظری باید بین دینداری اسلامی با پیشرفت از هر نوع و من جمله پیشرفت تحصیلی رابطه جود داشته باشد.
دلیل آن هم این است که در آموزه های دین اسلام تاکید زیادی بر دانش اندوزی و کسب معرفت شده است. روایاتی نظیر «ز گهواره تا گور دانش بجوی» و «علم را یاد بگیرید ولو در چین باشد» گویای این مساله است.
لیکن در عمل و بر اساس تحقیقات انجام شده نتایج ضد و نقیض به دست آمده است؛ به نحوی که برخی یا رابطه ای بین این دو گزارش نداده اند و یا رابطه ضعیفی گزارش شده است، البته برخی تحقیقات هم روابط قوی بین این دو گزارش داده اند.
گرچه این مقوله هنوز به بررسی های علمی بیشتری نیاز دارد و روش بررسی، تعریف این مفاهیم، نمونه آماری مطالعه شده و جهت گیری مذهبی پژوهشگران این پژوهش ها باید مورد واکاوی قرار گیرد، اما به نظر من از آنجایی که علم اندوزی فقط مورد تاکید مذهب گرایان و دینداران نیست؛ بلکه افراد کمتر دیندار نیز بر اهمیت علم صحه می گذارند و بر فراگیری آن تاکید دارند، موجب تناقض در نتایج تحقیقاتی شده است که این رابطه دینداری و پیشرفت تحصیلی را بررسی کرده اند.