گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی* آیا تا به حال به این فکر کرده اید که اقتصاد ایران براساس چه الگویی مدیرت و اداره میشود؟
از شروع انقلاب 57 تاکنون که 37 سال میگذرد، هیچ الگویی در نهادهای تصمیم گیری به صورت رسمی ارائه نشده است اما این به این معنا نیست که اقتصاد ایران بی الگو و هدف بوده است.
پس از روی کار آمدن لیبرال های خارج درس خوانده ای همچون بازرگان و بنی صدر، الگوی نظام لیبرالی و بازار آزاد، مد نظر مسئولین بود که با استعفای بازرگان و عزل بنی صدر و فرار وی، هیچگاه در کشور اجرا نشد.
پس از آن و در زمان نخست وزیری مهندس موسوی، الگوی اقتصاد بسته ی دولتی یا شبه کمونیستی اجرا میشد، که همان کپنی کردن اقلام و دولتی کردن آن بود.
این مسئله دولت را به شدت درگیر کرده و زیر فشار قرار می داد تا جایی که یکی از دلایل پذیرش قطعنامه ی 598، عدم بودجه ی مورد نیاز برای اداره ی جنگ اعلام شد و رسماً گستردگی بیش از حد دولت، فشار سنگینی به نظام وارد می کرد.
پس از اتمام جنگ و پذیرش قطعنامه در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، اقتصاد تغییر جهت 180 درجه ای کرد و پس از این هاشمی به ژاپن سفر کرد و اوضاع آنجا را دید ؛ که ژاپن در دنیا همانند سیب زمینی موضع دارد اما بسیار پیشرفته است، به همین جهت در فکر ژاپن اسلامی افتاد و دید اقتصاد آزاد یا لیبرال زمانی رقم میخورد، که "سیاست خارجی" بدون ایدئولوژی رقم بخورد یعنی موضع بر سر منافع مشترک باشد نه اعتقاد انقلابی.
لذا موضع هاشمی استکبار ستیز و انقلابی، 180 درجه تغییر کرد ؛ که این تغییر را میتوان به وضوح در مصاحبه ها و اعلام نظرهای وی دریافت که دیگر خبری از استکبار ستیزی و قیام مستضعفین علیه مستکبرین نیست، خبری از جنگ فقر و غنا نیست.
آخر این موضوعات مانع دسترسی ایران به بازارهای جهانی می شد، لذا دولت کلید حل مشکلات اقتصادی را در توان داخلی و استفاده از ظرفیت درونی نمی دانست بلکه خود را بچه مایه داری می پنداشت که با پول هنگفت نفت میتواند همانند عربستان و قطر و بحرین و کویت و ...، مصرف کننده ی بهترین کالاهای غربی باشد.
ساخت و سازش را بهترین شرکت های معماری جهان انجام دهند، هواپیما هایش را از آمریکا خریداری کند، نفتش را شرکت های خارجی استخراج کنند و او فقط پولش را به جیب بزند و خرید کند و هیچ نیازی به مدیرت داخلی و ساخت و ساز و تولید و ... ندارد.
مانند فرد مایه داری که حتی سفره ی غذایش هم دیگران باید برایش پهن کنند، و این به ظاهر ساده ترین، راحت ترین و بهترین راه برای رسیدن به رفاه و مادیات است.
در این زمان همه ی شرایط موجود است و تنها یک چیز مانع آن شده ؛ و آن هم آرمان های انقلاب و اسلام، که حامی مستضعفین جهان است و استکبار را نمیپذرد.
حاضر است با دنیا تعامل کند اما کسی زور نگوید و استقلالش خدشه دار نشود، از محرومین دفاع کند زیرا این انقلاب برای شکم و رفاه نبود، برای سوار بنزهای غربی شدن نبود، برای لبخند در مقابل جنایت کار ترین دولت دنیا نبود، برای این نبود که از اسلام فقط تسبیح و مهرش بماند، ولی هیچ رنگی از اسلام ناب محمدی (ص) نداشته باشد مانند عربستان که ته مظاهر دین را در آورنده اند.
شب تا صبح قرآن میخوانند و طواف میکنند و نماز میخوانند بعد، با مقامات آمریکایی مشروب میخورند و می رقص اند و غرق در کالاهای لوکس خارجی زندگی میکنند و میگویند گور پدر مستضعفین و محرومین دنیا.
به ما چه! ما که جیبمان پر است و شکممان پر، دیگر چکار داریم چه میشود.
هر چه آنها بگویند ؛ ما که دار و ندارمان از آنهاست، اگر یک روز خدایی نکرده از ما ناراحت شوند دیگر آب هم برای خوردن نداریم و ما فقط باید ببینیم دستور چیست، حمایت از داعش یا پایین آوردن قیمت نفت.
حالا همه چیز کاملاً واضح است، یا اسلام ناب محمدی (ص) که همان آرمان های انقلاب است یا اسلام آمریکایی که ورژن اصیلش در عربستان است.
چه باید کرد، بیخیال آرمان و مستضعفین و اسلام و آخرت شد و در آغوش شیطان رفت، یا تا آخرین نفس پای آرمان ها ایستاد و متکی به توان خود بود؟
الگوی اقتصاد مقاوتی یعنی الگوی روی پای خود ایستادن و مستضعفین را در آغوش گرفتن و پناه محرومان عالم شدن و الگوی اقتصاد لیبرالی یعنی الگوی در آغوش غرب رفتن و بی خیال آرمان شدن ؛ یعنی همه ی مشکلات با وزارت امور خارجه حل شدن به شرط دیپلمات بودن نه انقلابی بودن.
چقدر شرایط الان شبیه الگوی اقتصاد مقاوتی است؟
در آغوش کری جان میرویم و از غرب خرید میکنیم و آنها لیستی از دستوراتشان را برای اجرای مو به مو در قالب برجام به ما ابلاغ میکنند.
فعلاً هسته ای، بعد حقوق بشر و ... .
راستی کتاب امنیت ملی و نظام اقتصاد ایران را دیده اید که می گوید: "الگوی مطلوب، الگوی مینارد کینز و نئو کیزی هاست، و می دانید نویسنده ی این کتاب کسی نیست جز حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی!
احمد محمدزاده- فعال دانشجویی خوزستان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.