گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام دولابی، استاد حوزه و دانشگاه و چهره نام آشنای قرآنی کشور که در بسیاری از برنامه های تلویزیونی قرآنی به عنوان کارشناس حضور داشته است، در روزهای اخیر خود را در معرض انتخاب مردم استان زنجان قرار داد و توانست اعتمادها را جلب کرده و به عنوان نماینده مردم استان زنجان در مجلس خبرگان انتخاب شود.
در حاشیه حضور وی در دانشگاه زنجان، گپ و گفتی پیرامون چرایی حضور حجت الاسلام محمد حاجی ابوالقاسم دولابی در زنجان و برخی مسائل مهم مرتبط با مجلس خبرگان انجام داده ایم...
بحثی سالها قبل مطرح شد که البته ختم به خیر شد؛ اما در همین ایام هم عده ای مجددا این مسئله را طرح کردند و آن مقوله شورای رهبری است. نظر حضرتعالی درباره شورای رهبری چیست؟
اولا شورای رهبری غیرقانونی است و در قانون اساسی تاکید شده رهبری یک نفر باشد. از این گذشته طرح نظریه شورای رهبری داراي یک پیش فرض است که به این پیش فرض توهین به نخبگان سراسر کشور است. این پیش فرض این است که ما شخصی را که توانایی مديریت کشور را داشته باشد، سراغ نداریم. ما در حوزههاي علميه نوابغ فراوان، علمای بصیر و با تقوایی داریم که اداره کشور از عهده این افراد خارج نیست.
همان طوری که بعد از حضرت امام کسی نمی توانست تصور کند مقام معظم رهبری به این خوبی بتوانند از عهده رهبری بر بیایند. من طرح نظریه شورای رهبری را مثل این میدانم که كسي بگويد ما یک مدیر لایق نداریم تا ریاست جمهوری را به دست بگیرد؛ بنابراین شورای ریاست جمهوری تشکیل بدهیم.
علاوه بر این، شورای رهبری خلاف روح حاکم بر قران و سنت است. روح حاکم بر قرآن نظام توحیدی است. خدا یکی، پیامبری که امام باشد در هر دوره ای یکی، در باره ائمه معصومین هم همین مطلب برقرار است. اساسا طرح رهبری شورایی در فرهنگ قرآن و سنت جایگاهی ندارد. از این گذشته بر اساس رويه عقلایی هم طرح شوراي رهبری یک طرح مضحک و غیرقابل پذیرش است.
کجای دنیا یک جریان مدیریتی به يك گروه سپرده ميشود؟ اصلا مديريت گروهی امکان پذیر است؟ یک وقتی میگوییم یک هیات مدیره ای باشد که مدیر عاملی را انتخاب بکند خب این درست است در این جا هیات مدیره ناظر بر مدیر عامل است که این همان مجلس خبرگان ما است؛ اما اينكه گروه بخواهد اداره كند اساسا نشدني است. از طرفی کندی در تصمیم گیری در زمان های حساس و همچنین اختلافات درونی شورا موجب آسیب رساندن به کشور است.
در قرآن کریم هم خداوند به پیامبر اکرم دستور داده است که در عین اینکه بايد مشورت کند؛ اما تصمیم گیرنده خود اوست. در سوره آل عمران فرموده است و «شاورهم فی الامر» اما بلافاصله فرموده است «فاذا عزمت فتوکل علی الله». مشورت كن، اما تصميم گيرنده خودت هستي و با توكل بر خدا اقدام كند.
برخی انتخاب رهبر را متناظر با کشف رهبر می دانند. این مسئله یعنی باید رهبر به دل مجلس خبرگان بنشیند؟ منظور از این مسئله را بیان کنید؟
امام زمان (عج) در زمان غیبت، مردم را به فقها ارجاع دادند. در مسئله اداره امور کشور هم این چنین است. با توجه به تعدد فقها که در سئوال قبل مطرح کردم، طبعا باید یک نفر که بهترین است را برای این کار مشخص کنیم و کارها را به دست او بسپاريم. امام زمان در زمان غیبت، مردم را به فقيه عادل ارجاع داده اند که اگر مردم به سمت او بروند، میتواند خواسته های امام زمان را عملی کند و اگر مردم نرفتند مانند امیرالمومنین (ع) خانه نشین خواهد شد.
از آنجا که افراد مجلس خبرگان، نمایندگان مردم و از قشر نخبگان هستند و میتوانند در بین علما برترین را پیدا کنند و با توجه به شرايطي كه گفته شد، فردی را که امام زمان به عنوان ولی مورد نیاز نصب کرده اند، كشف كنند. بنابراین فقها کسی را که بیشترین حد نصاب شرایط را در خود دارد، پیدا می کنند که این منصوب شده از طرف امام معصوم به نصب عام هست و سپس فقها مجلس خبرگان با معرفی این فرد به جامعه در جهت مقبولیت فردی که مشروعیت خود را از امام زمان گرفته، حرکت می کنند.
برخی اوقات مشاهده می شود که برخی اعضای خبرگان بر خلاف قانون عمل میکنند و گاها رفتارهایی انجام می دهند که مشکلات فراوانی را برای کشور به وجود می آورد. خود مجلس خبرگان چه کاری در رابطه با این افراد باید انجام دهد.
قاعدتا در مجلس خبرگان هم مانند مجلس شورای اسلامی باید یک نظارتی بر اعضای خود وجود داشته باشد و اگر افرادی از چارچوب شرح وظایف مجلس خبرگان و از حدود مصرح در قانون عدول کرد، زمینه ای برای عزل وجود داشته باشد و این طور نباید باشد که اگر کسی تبدیل به عنصر مخالف احكام برخاسته از قرآن و حدیث شد، اکثریت اعضا مجلس خبرگان سکوت کنند و این مسئله بماند تا تایید صلاحیت های دور بعد خبرگان صورت پذیرد.
به همين منظور لازم است تا در خود مجلس خبرگان ساز و کاری برای این مسئله اندیشیده شود؛ البته گاهی اوقات بزرگان برای جلوگیری از عدم تنش و از آنجا كه مطمئن هستند این عده قلیل نمی توانند فعالیت چشمگیری برخلاف اهداف انقلاب داشته باشند، ممکن است سکوت بکنند. این گونه افراد باید مورد عزل از شورای نگهبان قرار گیرد.
قانون برای همه افراد کشور مساوی است؛ اما رهبری میتواند با حکم حکومتی برخی اقدامات فرا قانونی را انجام دهد. آیا این یک دوگانگی و پارادوکس ایجاد نمیکند؟
خود قانون این اجازه را به رهبری داده است تا در برخی موارد که ضرورت ایجاد می کند حکم حکومتی صادر کند و این مسئله دارای اشکال نیست؛ اما ممکن است کسی به قانون ایراد وارد کند. اینجا باید توجه کنیم که مجلس خبرگان ناظر بر شرایط رهبری است. همچنین برآمده از رای مردم است و نظارت دارد بر احکام رهبری که در چارچوب شریعت باشد. وقتی خبرگان بر عدالت، فقاهت و اجتهاد رهبری نظارت میکند یعنی رهبری باید در چارچوب قرآن و حدیث حکم حکومتی را بدهد و این حکم راه حلی است برای برون رفت از بن بست ها و در چارچوب قرآن و حدیث. همین قانون هم برگرفته از قانون اساسی است که برگرفته از فقه است و رهبری هم موظف است فقه را در کشور پیاده کند.
سئوال دیگری که از خدمت شما داشتیم مربوط به جریانی موسوم به جریان فتنه است نظر شما راجع به وجود یا عدم وجود چنین جریانی چیست؟ با توجه به اینکه بعضی افراد مجلس خبرگان هم هیزیمی برای گر گرفتن آتش آن اتفاقات شدند.
فتنه به معنای غبار آلود شدن فضا و سخت شدن تمايز حق از باطل است. وقایع سال 88 را یقینا از مصادیق فتنه میدانیم؛ زیرا بسیاری از دشمنان و برخی از دوست نمایان شرايط را به گونه ای رقم زدند که امر بر برخی مردم مشتبه شده و قدرت تصمیم گیری از برخي از مردم گرفته شد و منجر به هم ریختگی نظام جامعه و تضعیف اقتدار كشور در نظام بین الملل شد و در قرآن کریم و در سوره بقره آیه 218 فرموده است و الفتنه اکبر من القتل. زیرا در فتنه خون های زیادی ریخته می شود.
متاسفانه برخی اعضا مجلس خبرگان هم موثر در جریان فتنه بودند و این ناشی از عدم بصیرت و ناآگاهی نسبت به شرایط منطقه و جایگاه ولایت فقیه و ویژگی های مقام معظم رهبری و ضرورت های کشور است.
در همان ایام من در یکی از کشورهای اسلامی بودم که بسیاری از مسلمانان آن کشورها نگران اوضاع ایران بودند؛ زیرا به جمهوری اسلامی دل بسته بودند.
این دروغ بزرگی که با عنوان تقلب مطرح شد و به تعبیر مقام معظم رهبری سبب لعن عاملان آن در آسمان را فراهم کرد، لطمات زیادی را به کشور وارد ساخت. بسیاری از این تحریم ها حاصل اقدامات زشت این آقایان بود.
نظر شما راجب دانشجویان و جنبش دانشجویی انقلابی چیست؟ و اینکه اعتقاد دارید این دانشجویان در مقابل اتفاقات به وجود آمده در سطح کشور چگونه باید رفتار کنند؟
دانشجویان نقش به سزایی در آینده کشور دارند و در همه ابعاد خصوصا ابعاد فرهنگی باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند. تقاضای من از دانشجویان این است که ضمن هوشمندی و آگاهی از جریانات سیاسی، بازیچه دست احزاب سیاسی قرار نگیرند. دانشجویان باید در چارچوب ها و خط مشی های کلان انقلاب اسلامی فعالیت گسترده ای داشته باشند و باید جایگاه امروز انقلاب اسلامی در هندسه جهان را درک بکنند و تاثیرگذاری انقلاب اسلامی بر آرایش قدرت در جهان را خوب لمس بکنند. وقتی به این موقعیت بی بدیل که در طول تاریخ این کشور وجود نداشته واقف شوند، متوجه می شوند به جای اینکه به مسائل خرد و دعواهای جناحی درگیر شوند باید به مسائل کلان و مواردی که مورد هجمه قدرت های استکباری قرار گرفته است بپردازند.
به عقیده من همه دانشجویان می توانند در تقابل با نظام سلطه که امروز بزرگترین چالش مستضعفان و مظلومان جهان است افسران جنگ نرم باشند.
حال که شما به عنوان نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان انتخاب شدید، چقدر با مردم زنجان و اقشار مختلف بخصوص دانشجویان ارتباط خواهید داشت؟
مسلما اگر کسی به عنوان نماینده مردم در خبرگان انتخاب شود، خود به خود در خواست هايی از طرف اقشار مختلف خواهد داشت. حال اگر این فرد اساسا روحیه تبلیغی نداشته باشد این درخواست ها به جايي نخواهد رسید. بنده از کسانی هستم که کنار فعالیت های علمی فعالیت های فرهنگی فراوانی داشته و دارم. طبعا پس از انتخابات زمينه براي حضور پررنگ تری ايجاد خواهد شد و حتی اگر رای نمی آوردیم هم متناسب با تقاضای اقشار، حضور پیدا می کردیم؛ اما حال که توفیق الهی نصیب ما شده است از موضع بالاتری نسبت به این تقاضاها پاسخ خواهیم داد.