گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی* یکی از اشتباهات رایجی که امروزه در تحلیل رفتار اشخاص، گروه های سیاسی، احزاب و حاکمیت های سراسر دنیا به وضوح در برخی یادداشت ها و اظهار نظرها قابل مشاهده است، مقوله تحلیل «رفتار» اعم از کنش(action) و واکنش(reaction) به جای تحلیل «فکر» است؛ به این معنا که بررسی و تحلیل تفکری که منجر به رفتار یا رفتارهای خاصی شده است، جای خود را به صِرف نگاه به مختصات آن رفتار فارغ از نگاه کلان و از بالا می دهد.
در علم روانشناسی به اثبات رسیده است که رفتارها ناشی از طرز تفکرهاست؛ اما متاسفانه این موضوع در امر تحلیل های سیاسی به کرات مورد غفلت واقع میشود.
با دقت در این نگره می توان به روشنی دریافت که تحلیل «رفتار» بدون تکیه بر تحلیل «فکر» درصد خطای بالایی را در پی خواهد داشت (حداقل در تحلیل رفتارهای آینده)، بالعکس اگر یک تحلیل مبتنی بر «فکر» حاکم بر فاعلِ رفتار باشد، توانایی پیش بینی رفتارهای آینده را نیز دارد و درصد خطای آن نیز به مراتب پایین تر خواهد بود.
مقصود کلام نگارنده این نیست که تحلیل گران خود را از تکیه بر داده(data ) بی نیاز بدانند – که صد البته این نوع تحلیل به مقدار کافی نمی تواند مفید فایده باشد - بلکه منظور آن است که باید با نگاه درست و موشکافانه به تعدادی از رفتار(data)های فاعلِ مورد تحلیل، طرح کلی ذهن او را انتزاع کرده، سپس به ترسیم جایگاه او – مثلا در امور سیاسی – پرداخت و نهایتا کنش های او را بر اساس این طرح کلی تفسیر کرد.
سئوالی مهم و البته تعیین کننده ای که در این بین مطرح است آن است که برای کشف «فکر» حاکم بر فاعل، کدام دسته، کدام شرایط زمانی و مکانی و بالاخره چه تعداد از رفتارها را باید به عنوان جامعه آماری مورد نظر انتخاب کرد، البته پاسخ تفصیلی به این پرسش مجال دیگری می طلبد لیکن به طور اجمال به دو مورد اشاره میشود: از ملاک های انتخاب جامعه آماری رفتارها، کنش ها و واکنش های فاعل در «بزنگاه های موقعیتی» است که شاید به جرأت بتوان گفت بهترین مبنای انتخاب جامعه آماری برای کشف طرز «فکر» فاعل – دست کم در مسائل سیاسی – ملاک مذکور می باشد. به عنوان مثال، در رصد حوادث و شخصیت های دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع)، شخصیتی به نام عبدالله بن قیس مشهور به ابوموسی اشعری به وضوح در حال نقش آفرینی است، وی به عنوان فرماندار تحت امر امام(ع) در کوفه، در آستانه جنگ جمل مردم را از پیوستن به سپاه امیرالمؤمنین(ع) باز می دارد و در این بزنگاه تاریخی چهره ای صلح طلب از خود بروز می دهد.
در ماجرای جنگ صفین و رویدادهای پس از آن، وی طرفین این جنگ (أمیرالمؤمنین(ع) به عنوان نماد جبهه حق و معاویه به عنوان نماد جبهه باطل) را مورد سرزنش قرار داده و در هیچ کدام از دو سپاه حضور نمی یابد و خود را در این بزنگاه تاریخی درگیری حق و باطل شخصیتی فراجناحی و مرضی الطرفین معرفی می کند. پس از شکست مفتضحانه او در جریان مذاکرات با عمروعاص، با نامه عتاب آمیز امام علی (ع) مواجه شده و به این ترتیب نام وی در تاریخ به عنوان فردی که حفظ جایگاه «شیخوخیت» خود را بر انجام تکلیف مقدم می داند و در عین حال به میزان کافی نیز «ساده لوح» است، ثبت می کند.
ملاک دیگر در گزینش جامعه آماری رفتارها، سیر کنش ها و واکنش های یک فاعل در یک «بازه ی زمانی مشخص» (مثلا در دوران مسئولیت یا امثال آن) می باشد. قرآن کریم در آیه چهارم از سوره قصص به معرفی شخصیت فرعون پرداخته و او را فردی مستکبر، سلطه گر و برتری جو(علا فی الارض)، تفرقه افکن(و جعل أهلها شیعا) و مستضعِف گروهی از مردم(یستضعف طائفه منهم یذبح أبنائهم و یستحیی نسائهم) ترسیم می کند و در پایان آیه، طرح کلی حاکم بر فکر او را که عبارت است از فساد و افساد استنباط می کند(إنه کان من المفسدین).
... و اما در زمان حاضر نیز تحلیل رفتارهای مسئولین کشور(اعم از مردم و صاحبان مناصب) را نباید از این قاعده مستثنی دانست. متأسفانه اغلب شاهد آن هستیم که به جای ریشه یابی رفتارها(مدلول) که نمود عینی تفکرات(دال) هستند، صرفا به انتقاد از انجام فلان رفتار در یک زمان و مکان خاص پرداخته می شود که طبعا یک فرد با این گونه تحلیلی، مثلا در قبال رفتاری متناقض با رفتار قبلی کاری جز سکوت یا در تشکیک در موضع حال حاضر خود نمی تواند انجام دهد؛اما اگر تفکر اساسی حاکم بر فاعل کشف گردد، تحلیل رفتارهای حال و حتی پیش بینی رفتارهای آینده کار دشواری نخواهد بود چه اینکه تحلیل های رفتار محور خطر افتادن در دام تقلیل گرایی(reductionism) را امکان می بخشد.
حسن احمدی ماژین، فعال سیاسی دانشگاه ایلام
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.