به گزارش خبرگزاری دانشجو از اهواز، «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» شعاری برخاسته از نیازهای امروز و فردای ایران. شعار هر سال که از سوی امام خامنه ای مشخص می شود، در واقع اولویت و جهت گیری اصلی سال را مشخص و معین می کند.
اقتصاد مقاومتی و این فهم که که اقتصاد امروز تنها سلاح دشمن است برای مردم آشکار شده است و اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات عامه مردم شده است که این نتیجه سال ها تاکید و گفتمان سازی شخص مقام معظم رهبری است.
اقتصاد مقاومتی امروز دیگر به حرف و حدیث و سخنران نیز ندارد، اقتصاد مقاومتی امروز به اقدام و عمل نیاز دارد و پرداختن و نشستن پای صحبت سیاسیون و نظریه پردازان برای تحلیل و تجزیه اقتصاد مقاومتی وقت کشی است.
نسخه اقتصادی و بنیادی و عملیاتی اقتصاد مقاومتی که چندین سال است مقام معظم رهبری برآن اصرار دارند و از هیچ کمکی دریغ نمی کنند، حوزه دانش بنیان و شرکت های دانش بنیان است که آرام و بی سرو صدا در تلاش و تکاپو هستند تا ایده و اراده ایرانی را در خدمت تولید ملی به کار گیرند.
برای معرفی و فهماندن دانش بنیان و اقتصاد دانش بنیان گفت و گویی با بابک مختاری، رئیس پارک علم و فناوری خوزستان انجام دادیم.
مثل هر علمی، حوزه دانش بنیان نیز نیازمند تعریف است، تعریف شما از دانش بنیان چیست؟ به نظر حوزه دانش بنیان در بدنه جامعه درست تبیین نشده است؟
وقتی از دانش بنیان و حوزه دانش بنیان حرف به میان می آید، متاسفانه برخی این را برداشت می کنند که دانش بنیان یعنی یک سری علوم و فنون نوین و تکنولوژیک که دور از دسترس است و فوق پیشرفته که تا کنون وجود نداشته است.
دانش بنیان به نوعی همین را شامل می شود، ولی همه حوزه دانش بنیان این نیست و به شکل ساده در هر حوزه و بخشی که ما مزیت داشته باشیم را شامل میشود مثل صنعت فرش که هنوز دانش بنیان به آن وارد نشده است.
یکی از کاربردهای دانش بنیان این است که ما بتوانیم از آخرین دستاوردهای علمی در راستای ایجاد ارزش افزوده برای محصولات جدید یا محصولات قدیمی بهره بجوییم.
البته این را اضافه کنم اگر در این مزیت افرینی محصول جدید و مبتکرانه باشد یک پروسه خاص خود را دارد و اگر محصول یا صنعت قدیمی باشد باید به سمت نوآوری و افزایش بهره وری و مزیت آفرینی باشیم مثلا شما بخش کشاورزی را در خوزستان در نظر بگیرید، یکی از مزیت های مهم در خوزستان است؛ اما به دلیل شیوه های منسوخ آبیاری و یا مبارزه با آفات خیلی صرفه اقتصادی را ندارد که با بهبود این روش های می توان حداکثر سودآوری را ایجاد کرد.
شما ضایعات بخش کشاورزی را در نظر بگیرد این ها را باید با استفاده از دانش بنیان به ثروت تبدیل کنیم.
بین دانش بنیان و اقتصاد مقاومتی چه تناسبی وجود دارد؟
اقتصاد مقاومتی یک مدل اقتصادی است که درون زاست و این اقتصاد درون زا برای اینکه بتواند زایش داشته باشد و ارزش افزوده ایجاد کند باید دانش بنیان شود و دانش بنیان شدن قلب اقتصاد مقاومتی است.
فرقی که اقتصاد دانش بنیان با سایر اقتصاد های متداول دارد، این است که اقتصاد متداول از مزیت های موجود بیشترین استفاده را می کند؛ اما اقتصاد دانش بنیان علاوه بر حداکثر بهره وری دنبال خلق مزیت های جدید است.
آفرینش مزیت های جدید فرصت های اشتغال و تولید ثروت بالای بالا و بکری ایجاد می کند که تاکنون وجود نداشته است. شما عرصه های بین الملل را ببینید که برخی کمپانی ها صرفا یک برنامه نرم افزاری دارند که میزان تولید ثروت این شرکت نرم افزاری برابر با کل درآمد سالیانه کشور ما در بخش فروش نفت 40 دلاری است؛ این درصورتی است که همین شرکت نرم افزاری برای همه برنامه نرم افزار خود کمتر از 100 دلار هم هزینه نکرده است.
در کشور ما هم همین مزیت ها وجود دارد؟
بله خیلی هم هست. ما باید تفکر دانش بنیان را وارد بخش های مختلف کنیم و از فرایندهای اداری تا فرایندهای صنعتی همه را باید دانش بنیان کنیم وگرنه صنعت و سیستم اداری ما نمی تواند در حوزه اقتصاد مقاومتی تحرک بخشی کند.
کشور ما از نظر وضعیت کسب و کار در دنیا در رده 118 دنیا است و یکی از این رتبه این است که هر کسی بخواهد در کشور ما کسب و کار راه اندازی کند، حداقل از 5-6 سازمان مختلف باید مجوز کسب کند و در هر سازمان هم به طور معمول 3-10 ماه طول می کشد تا فرایند صورت گیرد.
باید این ها را منظم و ساماندهی کنیم تا اشتغال توسعه پیدا کند و برای این منظور به نظرم باید این سازمان تجمیع شود تا یک فرایند ساده و یکپارچه این مجوزها در سریع ترین زمان مجوزها صادر شود.
الان در کشورما حدود 10 سال است بسیاری از خدمات از جمله فرایند صدور کارت ملی و گذرنامه الکترونیک شده است و به بخش خصوصی واگذار شده است که هم سرعت بالارفته و هم فساد هم کمتر شده است و مردم هم راضی هستند.
این یکپارچه سازی به نظر شما در کدام بخش های فعلی در کشور امکان پذیر است؟
بله شما ببینید چرا همین را در بخش صنایع کوچک انجام نمی دهیم؟ چرا سیستم مالیاتی و پرداخت مالیات همین کار را انجام نمی دهیم؟ چرا هنوز سیستم مالیاتی ما بر مبنای ممیزی است و چرا به راحتی براساس الکترونیکی کردن سیستم ها نظارت نمی کنیم و مالیات اخذ نمی کنیم؟
برگردیم به دانش بنیان، چرا دانش بنیان بعد از این همه تاکید امام خامنه ای وارد بازار کار و اقدام نشده است؟
دانش بنیان از نظر زمانی و مکانی تبدیل به گفتمان شده است و در سال های پیش از سوی مقام معظم رهبری تبدیل به گفتمان شده است؛ اما ساختار اقتصادی و اداری کشور خیلی پذیرای سیستم و فرایندهای دانش بنیان بر نیست. صنعت ما صنعت دانش بری نیست و یعنی اینکه یک ایده صورت گیرد و این ایده تبدیل به پدیده شود و روی آن طراحی انجام شود و در کارخانه تبدیل به صنعت شود.
متاسفانه روند صنعت در کشور ما معکوس است؛ یعنی بجای اینکه ما در کشور علم و دانش داشته باشیم و این تبدیل به ثروت کنیم روند معکوس شده است و 80 درصد کارخانه را از بیرون وارد کردیم؛ درحالی که مراحل پیش از ایجاد کارخانه دانش بر است وگرنه خود کارخانه نیاز به دانش ندارد و بیشتر نیاز به اپراتور دارد تا دانش و صنعت.
در دنیا کشورهای موفقی داریم که با دانش بنیانی توانسته باشند به قله های پیشرفت برسند؟
کشور چین یکی از الگوهای موفق در این بخش است. کشور چین از سال 1989 با چند اقدام اساسی تغییرات بنیادین را در کشور شروع کرد.
این کشور قبل از هر کدام اساسی روی علم خود سرمایه گزاری کرد و علم و فناوری را توسعه داد و سپس بخش های دیگر را توسعه داد و در واقع فناوری و تکنولوژی را مبنای توسعه سایر بخش ها قرار داد.
چین سپس بخش های کشاورزی و صنعت و اقتصاد خود را مورد ترمیم و بازسازی قرار داد و وقتی اینها را مورد مورد ترمیم قرار داد نیاز به دانش داشتند که نیاز اینها را از توسعه بخش فناوری خود تامین کرد.
در کشور ما در بخش علم و فناوری پیشرفت خوبی داشتیم و یا در صنایع دفاعی که تحریم شده بودیم، توسعه خوبی داشتیم؛ اما در صنایع سنگین و سبک مشکلات زیادی داریم و جالب است برخی شرکت های دانش بنیان کشور ما که محصولات مناسبی تولید می کنند چون صنایع از بیرون وارد می کنند حاضر نیستند از شرکت های دانش بنیان داخلی خرید می کنند.
برای رسیدن به شرکت های دانش بنیانی موفق چه بخش های باید فعال شود؟
ببیند ما در صنایعی مثل صنعت نفت به خود متکی نیستیم و باید صنایع پایین دست مثل پتروشیمی را توسعه دهیم ببینید این صنایع 100 درصد وارداتی هستند و لیسانس خارج هستند و یا در بخش های مثل اسباب بازی که از بخش های هستند که می تواند مزیت زا باشد هنوز ورود نکردیم.
یکی از هنرهایی که می تواند چرخ اقتصاد دانش بنیان را فعال کند، این است که ما باید وارد برند سازی باشیم مثل خوزستان را باید یک برند مشخص داشته باشد و همه محصولات تولیدی خوزستان را بایک برند واحد عرضه کنیم.
صنعت خودرو به نظر این مشکل را داریم ما نمی توانیم خودرو مونتاژ شده پژو یا رنو را به نام ایرانی عرضه کنیم ما باید به سمت خودرو با کیفیت و صدرصد ایرانی برویم و این شدنی است و چطور ما می توانیم موشک که کاملا تحریم است را بسازیم ولی یک موتور خودرو را نمی توانیم؟
دانشگاه ها یکی از نقاط مهم و اثرگزار در عرصه دانش بنیان هستند ولی به نظرم هنوز به آن چابکی و باور در عرصه دانش بنیان نرسیدند چرا دانشگاهها که باید مهد دانش بنیان باشند به این حوزه اعتماد ندارند؟
برای رسیدن به فرهنگ دانش بنیان در عرصه گفتمانی باید دانشگاه ها دانش بنیان شوند و دانشگاه دانش بنیان این نیست که در دانشگاه فقط و فقط علم های به روز در آن آموزش داده شود؛اما قبل از اینها باید مدیریت و فرایندها دانش بنیان شوند و قبل از اینکه هر دانشی در جامعه عرضه شود در دانشگاه ها تست شده باشد.
شرکت های دانش بنیان به عنوان یک نهاد جوان که تغییرات را راحت و عمیق می پذیرد باید در دانشگاه ها راه اندازی کرد و خیلی از تکنولوژی ها را راه اندازی کنیم ولی دانشگاه ها وارد نسل سوم نشدند.
یک باور در حوزه دانش بنیان این است که همه اختراعات دانش بنیان هستند نظر شما چیست؟
یکی از فرایندهای غلط در کشور در بخش اختراعات است که این بخش اختراعات ما با آن دچار شده و در کشور هم مدام به آن دامن زده می شود و آن این است که بیشترین اختراعات کشور توسط افراد حقیقی و یا در دانشگاه ها و یا فارغ التحصیلان تولید و ایجاد می شود؛اما در کشورهای پیشرفته این توسط شرکت های بزرگ و کوچک صورت می گیرد و جالب است بدانیم تعداد اختراعات کشور ایران و شرکت سامسونگ در سال 2013 با هم برابر بود.
اختراعات چون از سوی شرکت ها صورت نمی گیرد و افراد مخترع هستند گاها این اختراعات با نیازهای صنایع همخوانی ندارد؛ بنابراین به تولید انبوه نمی رسد.
وابستگی به نفت و برداشتن پول نفت از سوی صنایع باعث شده این شرکت ها مولد و بهره ور نباشند و ببینید الان درصد بیکاری در استان های نفت خیز به این دلیل از سایر استان ها بیشتر است.
یکی دیگر از مزیت ها کشور ما سواحل هستند ما می توانیم بیش از 80 درصد تفریحات سالمی که مردم به خاطر آن به کشورهای منطقه سفر می کنند در همین هندیجان و قشم و بندرعباس انجام دهیم ولی وابستگی به نفت اجازه این کار را نمی دهد.
یکی از دیگر مزیت های ما در حوزه هواپیمایی است اگر ما حوزه هواپیمایی و صنعت گردشگری هوایی را توسعه دهیم می توانیم از این بخش درآمدزایی کنیم.
به نظر شما چه تغیراتی در حوزه دانشگاه ها برای حرکت به سوی دانش بنیان شدن نیاز داریم؟
رشته ها تحصیلی و سرفصل های دانشگاهی با نیاز امروز جامعه همخوانی ندارد. شما ببینید گرایش های کشاورزی ما در 40 سال گذشته هیچ تغییری نداشتند. مثلا چه لزومی دارد دانشجو چهار سال در دانشگاه باشد؛ در حالی که می توان دروه را کوتاهتر و تخصصی تر کرد.
خیلی از رویکرد دانشگاه های ما عمومی است؛ درحالی که چرا ما نباید دوره های تخصصی گیاهان زینتی و یا گیاهان داروی و مدیریت بازرگانی ویژه خاورمیانه داشته باشیم.
دانشگاه های پیام نور و علمی و کاربردی با این رویکرد ایجاد شدند؛ اما این دانشگاه ها مثل بقیه دانشگاه دنبال جذب دانشجوی بیشتر هستند و امروز در دانشگاه صنعتی شریف بیش از 40-50 درصد دانشجو در بخش دانش بنیان فعال هستند و کسی دنبال کار دولتی نیست.
در سال های آینده با این وضعیت شیب منفی دانشجو کاهش قیمت نفت دانشگاه ها مجبور هستند برای سرپا نگهداشتن خود و پرداخت حقوق هیئت علمی ها به سمت تولید و دانش بنیان حرکت کنند.