اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه« خبرگزاری دانشجو» یادداشت دانشجویی؛* اواسط اردیبهشت ماه امسال، کنکور کارشناسی ارشد برگزار شد. کنکوری با تعداد بسیاری شرکت کننده که به امید تحصیل در مقاطع بالاتر در کنکور شرکت کرده بودند. افرادی از قشرهای مختلف؛ از دانشجویان دهه هفتادی، تا متولدین دهه پنجاه، شصت و برخی از متولدین دوران قبل انقلاب. از بیکار و دانشجو گرفته تا کارمند و شاغل. برخی متاهل و برخی مجرد.
برخی دارای کارت پایان خدمت و برخی نیز دارای معافیت تحصیلی. اما سوال اینجاست، آیا تمامی افراد علاقه مند به تحصیلات تکمیلی، با توجه به اهداف تعیین شده از وزارت علوم مبنی بر ایجاد مقاطع بالاتر و با توجه به رفع نیازهای کشور وارد دوره تحصیلات تکمیلی می شوند، و یا صرف مدرک گرایی و دستیابی به مدرک دانشگاهی، این گروه را علاقه مند به تحمل رنج و سختی تحصیل می کند؟ شرایط کشور به چه گونه ای رقم خورده است که گرایش این چنینی به مدرک گرایی و میل به تحصیل در مقاطع بالاتر در بین عموم جامعه شکل گرفته است؟
آیا هدف از ایجاد مقاطع تحصیلات تکمیلی، به غیر از تخصصی کردن و تعمیق دانش در حوزه های مورد نیاز کشور می باشد؟ هزینه ی گزاف ایجاد مقاطع تحصیلات تکمیلی، تامین هزینه ی ایجاد آزمایشگاه ها، کارگاه ها، و تجهیزات مورد نیاز پژوهشی و آموزشی برای رشته های فنی و مهندسی، ایجاد فضاهای مورد نیاز و لازم برای تحقیق و پژوهش دانشجویان رشته های علوم پایه و علوم انسانی، تامین هزینه های اساتید و دانشجویان، ایجاد فضاهای آموزشی متعدد از دانشگاه های سراسری و ملی گرفته تا تاسیس دانشگاه های آزاد و پیام نور، دانشگاه های غیر انتفاعی و صرف سرمایه انسانی بسیار، از جمله وقت گران بهای دانشجویان که بهار عمر خویش را صرف تحصیل در مقاطع بالاتر می کنند.
در ازای چه نتیجه ای بر همگان تحمیل می شود؟ آیا صرف چنین هزینه ی گزافی، نتیجه ای دلخواه برای کشور داشته است؟ در حالی که بسیاری از دانشجویان، بدبین به بازار کار بوده و امید چندانی به وجود فرصت های شغلی مناسب متناسب با رشته ی تحصیلی خویش ندارند، چرا همچنان بر تحصیل در مقاطع بالاتر اصرار می ورزند؟
تربیت خیل عظیم نیروهای تخصصی، با توجه به نبود پشتوانه کافی حمایتی از سوی دستگاه های دولتی و عدم توانایی بخش خصوصی برای جذب تمامی این نیروها، نه تنها برای کشور مزیت آن چنانی ندارد، بلکه کشور را با بحران جدی مواجه می کند.
وجود مراکز تحصیلی متعدد، باعث افت کیفیت شده و با توجه به کمیت بالای خروجی مقاطع تحصیلات تکمیلی، بخش عمده ای ازین افراد از کیفیت تحصیلی بالایی برخوردار نیستند، در حالی که با مدرک کارشناسی ارشد و دکتری در انتظار ایجاد فضای مناسب برای کار هستند.
مبنای دانشگاه، بر اساس آموزش استوار است. اما صنعت کشور، به گروه عمده ای از جوانان نیاز دارد که از تجربه ی بالای صنعتی برخوردار بوده و توانایی این امر را داشته باشند تا با تلفیق دانش دوران تحصیل خویش، و تجربه، مشکلات صنعتی کشور را حل کنند.
اما آنچه به دانشجویان دوره های فنی و مهندسی کشور در غالب دروس دانشگاهی عرضه می شود، تناسب چندانی با نیاز های صنعتی کشور ندارد. این عدم توازن، نه تنها باعث حل شدن مشکلات صنعتی و یا پیش برد اهداف صنعتی کشور نمی شود، بلکه گروه عمده ای را راهی بازار کار می کند که با وجود اینکه در دانشگاه، زحمات عمده ای چه به لحاظ فراگیری مجموعه مباحث ارائه شده در غالب واحد های دانشگاهی و چه به لحاظ انجام پروژه ها و پایان نامه های پربار علمی کشیده اند، اما از نیاز های صنعت باخبر نبوده و در زمینه هایی تخصص یافته اند که با توجه به عقب ماندگی صنعت، شاید تا سال ها نتوانند از تخصص خویش برای نیازهای صنعتی کشور استفاده کنند.
این امر سبب می شود، این نیروی انسانی،کارایی لازم را برای صنعت نداشته باشد و این شکاف عظیم بین دانشگاه که بر روی مرز دانش در حرکت است، و صنعت کشور که در بسیاری از حوزه ها از تکنولوژی های قدیمی استفاده میکند، به پلی برای تبدیل آرزوی دانشجو به کابوس آینده ی شغلی بدل شود.
مهرداد گنجی، مسئول سابق فرهنگی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان