گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- یادداشت دانشجویی*؛ طی سالیان اخیر و با تسریع روند امام زدایی و تحریف و استحاله اندیشه معمارکبیر انقلاب حضرت روح الله همواره استکبار درصدد بوده بتواند بوسیله بریده شدگان از انقلاب به ظاهر انقلابی نما یا به عبارت بهتر تکنوکراتان عاشق آمریکا به همراه امپراطوری رسانه ای که چون ریشه های درختی در همه جا گسترده شده ، انقلاب را از اساس تهی کند و می داند که این کار با دو وسیله انجام می شود ابتدا سست کردن ارزش ها و باورهای اعتقادی مردم و جوانان و دوم تحریف حقایق امام و انقلاب.
همه ما داستان مرد یهودی که به ظاهر مسلمان شده و در حقیقت به دنبال ضربه به اسلام بوسیله جعل روایات پیامبر بود را شنیده ایم. امثال کعب الاحبارها و ابو هریره ها که می گفت : هرکس پیاز عکه را درمکه بخورد بهشت بر او واجب می شود . این قبیل سخنان منتسب به پیامبر فقط برای تقلیل شخصیت پیامبر و دلسرد کردن مردم از پیامبری بود که چنین حرف های پست و نازل می زند و بدین وسیله درصدد بودند مانع از گسترش تفکر اسلام شوند.
این شیوه یعنی جعل اسناد و تاریخ در طول زندگی بشر در بیشتر مواقع تاثیرش را گذاشته و تفکر اشتباهی را به مخاطب القا کرده است که در این بین رسانه متصل به سرویس جاسوسی انگلیس نیز سعی کرده از این قافله دروغ پردازی ها جا نماند.
طی روزهای گذشته رسانه دروغ پرداز BBC در ادامه دروغ هایش در برنامه «شصت دقیقه» با تبلیغات فراوان مدعی شد به اسنادی دست یافته دال بر «تماسهای سری آیتالله خمینی با دولتهای جان اف. کندی و جیمی کارتر».
این مستند در حقیقت برنامه ای بود برای تبلیغ انقلاب سفید محمدرضا و تقلیل جایگاه امام خمینی در سال های 41و 42 به یک روحانی معمولی و فاقد جایگاه مرجعیت . اما بر کسی پوشیده نیست آثار مخرب انقلاب سفید شاه و تراز علمی و فقهی حضرت امام با وجود مرجع اعلمی چون آیت الله بروجردی که البته در حال حاضر این بحث ما نیست.
اسناد ادعایی در 2 بخش است: بخشی مربوط به تماس ادعایی ۱۵ آبان ۱۳۴۲ امام با سفارت آمریکا و بخشی مربوط به دوران انقلاب.
در خصوص مکاتبات دوران انقلاب امام در پاریس دکتر ابراهیم یزدی وزیرخارجه دولت موقت توضیح داده اند که «این سخن نادرستی است. آقای خمینی پیام شخصی برای کارتر نفرستاد بلکه این کارتر بود که پیام فرستاد و ایشان به پیام او جواب داد» و آنچه در گزارش بیبیسی آمده درواقع خلاصه ناقصی از پنجمین و آخرین پیام مبادلهشده است و مسله تازه ای نیست که کسی بخواهد آن را کشف کند!
در این سند آمده است که امام خمینی گفته اند ما با آمریکا مشکل خاصی نداریم در حالی که در متن اصلی پیام اینگونه آمده است که ما با مردم آمریکا مشکل خاصی نداریم. اما در خصوص تماس سری امام خمینی با آمریکا در حقیقت هیچ سند مکتوبی نیست بلکه تنها ادعایی است که در سال 42 امام از طریق فردی به نام خلیل کمره ای پیامی شفاهی را فرستاده اند که ما با منافع آمریکا مشکلی نداریم.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا رابطه میرزا خلیل کمرهای با امام خمینی در این حد از صمیمیت بود که وی واسطه پیام «سری» ایشان برای رئیسجمهوری آمریکا شود؟
همچنین به فرض پذیرش مراجعه آقای کمرهای به سفارت آمریکا و انتقال پیام امام به ایشان، آیا واقعاً ایشان حامل پیام شفاهی امام خمینی بوده یا نظرات شخصی خود را بیان کرده است؟ آنچه این قرینه را تقویت میکند علاقه مرحوم کمرهای به نگارش نامه به شاه و نیز به رؤسای جمهوری آمریکاست بخصوص نامه فتح بی غرور به ریچارد نیکسون.
طبق این هیچ دستخطی از حضرت امام مبنی بر چنین قولی وجود ندارد و آن ادعا در حقیقت در یکی از بولتن های سازمان سیا آمده است و صرفا یک جنجال آفرینی و هیاهویی است که در ایام نزدیک به رحلت حضرت امام برای کمرنگ کردن اصول و خطوط قرمز حضرت امام در خصوص آمریکا و فرستادن این موج به مردم است که ببینید حتی امام خمینی هم با ما مشکل نداشته است و از همین طریق بدنبال سست کردن باورهای مردم نسبت به امام خمینی و اصول انقلابی بوده است.
نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد همان است که رهبر انقلاب در 14 خرداد بیان کردند آمریکا که از هیچ جرم و جنایتی در حق ملت ایران ابایی ندارد چگونه می خواهد از جعل سند ابایی داشته باشد.
بدون شک تمام این ادعا ها و اسناد دروغ و جعلی جملگی در زمره پرژه استحاله انقلاب است که از دوره اصلاحات شروع شد سپس با وقفه ای در دوره نهم و دهم ریاست جمهوری به شکلی عجیب و سریع پس از انتخابات سال 92 توسط برخی مسئولین داخلی و بنگاه های دروغ پراکنی در خارج مجددا کلید خورد که نمونه های آن را طی این سه سال اخیر همگان مشاهده کرده اند و لزومی به توضیح نیست.
مرتضی محمد پور-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است