به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ استاد رحیمپور ازغدی طی نشستی در بنیاد علمی-فرهنگی حیات با موضوع "برائت از کفار "گفت: آنچه امروز تحت عنوان بنیادگرایی بهخصوص از نوع وهّابی و تکفیری مطرح است ظاهراً شبیه صدور انقلاب اسلامی است که البته روشهایش در برخی مبانی و اهداف کاملاً متفاوت است.
وی در ادامه در مورد دیدگاه غربیها نسبت به وهابیت گفت: غربیها اینها را بهعنوان جریان اصلاحطلب اسلامی تلقی میکنند، خیلی جالب است که این جریان متحجّر وحشی، خشن و جامد در عمل و سطحی در نظر اسلامِ منهای حق را بهعنوان یک جریان اصلاحی و پروتستانهای جهان اسلام و بهعنوان جریان روشنفکر و احیاگر معرفی میکنند.
این استاد دانشگاه در مورد تقسیمبندی جهان در نگاه تکفیریها گفت: در نگاه اینها یا دارالاسلام داریم یا دارالحرب؛ تکفیری ها معتقدند کل جهان دارالحرب است و ما با همه ملتها، مکاتب، مذاهب و دولتها حتی اگر سر جنگ با ما نداشته باشند باید بجنگیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه « جنگ با همه در نگاه قرآن و سنت پیامبر و فقه شیعه وجود ندارد» گفت: طبق آیات و روایاتی که عرض خواهم کرد ما از یک اسلام جهادی رهاییبخش و جهانی سخن میگوییم اما نه با روشها و رویکردهای تکفیری و وهابی.
استاد رحیمپور با بیان اینکه «منظور ما از جهاد غلبه بر دیگران نیست و اگر اینگونه فکر کنیم این آموزۀ اسلامی نیست و طاغوت است.» گفت: حتّی اگر بگویید غلبۀ عقیدۀ من بر عقیدۀ دیگران، این هم درست نیست. ولی اگر گفتید غلبۀ حق بر باطل، عدل بر ظلم، توحید بر شرک و اینکه من در این میان کارهای نیستم، بلکه وسیله و ابزاری هستم که در ارزشها، روشها و اهداف همان ضوابطی که خداوند اعلام کرده را رعایت میکنم، آنوقت این درست است.
وی در ادامه بحث جهاد دفاعی و جهاد هجومی را مطرح کرد: جهاد ابتدایی (هجومی) که انبیاء و اولیای الهی در برابر کفّار و مشرکین داشتند به معنای دقیق دفاع است؛ منتهی نه دفاع از سرزمین، لازم نیست به سرزمینت حمله کنند تا دفاع صورت بگیرد، بلکه منظور دفاع از انسان، دفاع از عدالت و توحید است. این یعنی جهاد ابتدایی که نوعی جهاد دفاعی است.
استاد رحیمپور با طرح این سؤال که «آیا در دوران پیغمبر تمام نبردهای ایشان فقط دفاعی بوده است؟» اظهار داشتند: به معنای دفاع از سرزمین خیر، واقعاً همهاش فقط دفاعی نبوده است. در یک مواردی بدون اینکه سرزمین مسلمین تهدید فیزیکی شود درگیری شروعشده است، آنوقت اینجا باید پرسید این درگیری بر سر چه بود و به چه روشی انجام شد و به چه نتیجهای انجامید؟ آیا این درگیری برای مجبور کردن دیگران، مسیحی، یهودی و ... به اسلام بود؟ خیر، نه قرآن چنین فرمانی داد و نه در سنّت پیغمبر چنین چیزی هست.
وی در ادامه افزود: پیامبر مأموریت الهی داشت در حد توان با ظلم و کفر و شرک در سراسر عالم مبارزه کند. پیامبر مأموریت داشتند توحید و قسط و عدالت را بهزور ایجاد کنند، ولو اینکه قدرتها، سران قبایل، سرمایهداران و مأمورین بتخانهها نگذارند؛ معلوم است که آنها نمیگذارند و نمیخواهند، چون منافعشان در این است. پیامبر مأمور بود بشریت را آگاه کند و از دست اینها نجات دهد و با اینها دربیفتد، یعنی جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی هردو با هم.
استاد رحیمپور با بیان اینکه «غرب مظهر جنایت و تحمیل است و هرجای دنیا رفتند با شمشیر رفتند» گفت: غربی ها آن موقع که مذهبی بودند بهزور دیگران مسیحی میکردند و وقتی خودشان بیدین و اومانیستی شدند، دیگر به مذهب خیلی کاری نداشتند و بهزور میگفتند باید فرهنگ، لباس، سبک زندگی و ادبیات ما همه جا حاکم باشد، غارت منافعتان کافی نیست! این ها تا این حد خشن و هجومیاند؛ بعد میگویند اسلام گفته جهاد، اسلام دین شمشیر است و جهاد ابتدایی دارد. بله آقا، جهاد ابتدایی و شمشیرش برای توست، برای اینکه تو را آدم کنند چون تو زبانی جز شمشیر نمیفهمی و فقط با شمشیر با مردم حرف میزنی و جواب شمشیر هم با شمشیر است.
او ادامه داد: ما نمیگوییم هرکس مثل ما فکر نمیکند باید با او بجنگیم و نابودش کنیم یا مجبورش کنیم و یا روابطمان را با همۀ دنیا قطع کنیم و با همه بجنگیم، خیر اما اینها را میگوییم: ای مؤمنین، ای جامعۀ دینی لاتَتَّخِذُوا الکافِرینَ اَولِیاءَ مِن دونِ المُؤمِنین، یکوقت با هیچ گروهی از کافران بیش از گروهی از مؤمنان احساس نزدیکی نکنید، بعضیها قلبشان برای آمریکاییها و انگلیسیها و ... بیشتر میتپد تا برای مردم خودمان! و با منتقدان ولو طرف مسلمان است و همدین با کینه و نفرت حرف میزنند.
رحیم پورازغدی در ادامه بیان داشت: آنها را بهجای مؤمنین به ولایت نگیرید و جای کافر و مؤمن را عوض نکنید. سورۀ ممتحنه: یا ایّها الذین آمنوا لا تتّخذوا عدوّی و عدوّکم اولیاء؛ اینها دشمن من هستند و دشمن شمایند و به خاطر مسلمانی شما با شما دشمن هستند، اگر شما دینتان را عوض کنید و بگویید دین هیچ و انقلاب هیچ، دیگر با شما دشمن نخواهند بود، اینها با مکتب دشمن هستند، با شما دشمن هستند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی پیرامون روابط بین اهل حق و اهل باطل عنوان کرد: خداوند می گوید، چرا با کسانی که دشمن من و شمایند پیوند و اتّحاد برقرار میکنید؟ چرا با اینها ائتلاف میکنید؟ چرا با او درد دل میکنید علیه برادر مسلمانتان؟ چرا اجازه میدهید در سرنوشتتان دخالت کنند و با او مشترکاً تصمیمگیری میکنید؟ آیه 57 سوره مائده: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَتَتَّخِذُواْ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَکُمْ هُزُوًا وَ لَعِبًا مِّنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاء؛ ای مؤمنین، کسانی که دین شما را مسخره میکنند، کاریکاتور میکشد توهین میکند، فیلم میسازد توهین میکند، چرا به اینها لبخند میزنید و اظهار دوستی میکنید؟ چه با بخشی از آنها که اهل کتاباند و مسیحی و یهودی و... هستند و به اسلام و قرآن و خداوند و ارزشهای الهی توهین میکنند و چه با آنها که کفّارند و میگویند ما خدا و پیغمبر را قبول نداریم. فاصله را حفظ کنید!
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «چطور هم مسلمانید و هم خود را جامعۀ دینی میدانید و هم با کسانی که اتَّخَذُواْ دِینَکُمْ هُزُوًا وَ لَعِبًا ارزشهای الهی شما را مسخره میکنند و توهین میکنند دوستی میکنید؟» گفت: آشتی با آمریکا و صهیونیسم یعنی چه؟ آنها با اسلام و خدا مسئلهدارند، چرا ولایت اینها را میپذیرید. بله اگر کفّاری باشند که دین و ارزشهای شما را مسخره نمیکنند و توهین نمیکنند با آنان تجارت عادلانه داشته باشید، ولی ولایت، دوستی، همکاری با کسانی که اینطور برخورد میکنند و عناد دارند درست نیست، باید بااحتیاط و حسابشده برخورد کنید.
وی در ادامه عنوان کرد: خود غربیها بعضیهایشان از ما متعصّب تر و محکمترند، طرف دین ندارد ولی اجازه نمیدهد به ارزشهایش توهین کنید. رئیسجمهور ما رفت فرانسه ، اینطرف رئیسجمهور ما گفت شراب سر میز نباشد، فرانسه حاضر نشد به احترام ایران شراب نگذارد! حاضر نشد و گفت خیر، با پروتکل ما شام میخوریم، باید شراب هم سر میز باشد. مجلس شام را به هم زدند، میخواهم بگویم آنها پای ارزشهای مادیشان محکم ایستادند.
استاد رحیمپور در پایان در مورد چگونگی مقابله با جریان کفر بیان داشتند: مقاومت جواب میدهد به شرطی که قوی باشید. سعی کنید برنامه مطالعاتی داشته باشید، خیلی از شماهای نوعی تنبل هستید. ما بچه مسلمانهای متدین کتابخوان کم داریم. مقابله با کار فرهنگی، فرهنگی است، اگر استدلالی هست استدلالی است، هرکدام برحسب خودش. اگر تبلیغاتی و ترویجی است یعنی با فیلم و پویانمایی و کارتون و بازیهای رایانهای هست، جوابش هم باید همین باشد. اگر وارد مراحل سختافزاریتر میشود مقابلهاش هم همینطور است وگرنه اصلاً بحث حرام و حلال نیست، بحث موفق بودن و نبودن است. اصلاً فکر کنید کاری حلال است شکست میخورید، باید متناسب با آن باشد. اگر طرف از طریق نظریهپردازیهای بهاصطلاح آکادمیک و روشنفکری است، شما باید از همان طریق قوی شوید و جوابش را بدهید. اگر دارد با فیلم و رسانه و ... الگوسازی میکند شما هم باید از همان طریق وارد شوید. نهی از منکر یعنی این.