گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، انگلستان روزهای داغی را پشت سر میگذارد. با رای مثبت مردم به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ، انگلستان در تلاطم امواج سهمگین سیاست داخلی و بین المللی افتاد. استعفای نخست وزیر و طرح مجدد استقلال اسکاتلند و ایرلند شمالی در کنار اجازه نیافتن دیوید کامرون برای حضور در اجلاس سران اروپا دورنمای مه آلودی را برای ساکنان جزیره به همراه آورد. در جنجالهای کر کنندهی این روزها حرکتی سریع برای برکناری جرمی کوربین رهبر حزب کارگر شکل گرفته که تعجب همگان را برانگیخته است.
شوک دموکراسی
«بریگزیت» شوک بزرگ دموکراسی برای بریتانیا بود. تلاش دولتمردان برای متقاعد کردن مردم راه به جایی نبرد و زلزلهی سیاسی ارکان قدرت در انگلستان را به لرزه درآورد. اعضای حزب کارگر که عموماً مخالف این جدایی بودند پس از اعلام نتایج قطعی تیغ تیز انتقادات را به سمت رهبر حزب نشانه رفتند و بی کفایتی او در ترغیب مردم را یکی از عوامل شکل گیری «بریگزیت» نامیدند.
بخش عمدهی وزرای دولت در سایه با استناد به همین دلیل از سمت خود کناره گیری کرده ، خواهان کناره گیری کوربین از ریاست حزب شدند. اعضای پارلمان نیز در یک رای گیری غیر الزام آور کوربین را فاقد صلاحیت برای ریاست حزب معرفی کردند. برخی از اعضای کابینهی در سایه و تعدادی از سیاستمداران سابق این حزب با اعلام آمادگی به عنوان رقیب کوربین خواهان تعیین رهبر جدید برای حزب شده اند. علی رغم تمام فشارها کوربین با استناد به آرای مردم که او را به عنوان رهبر حزب برگزیده اند عنوان کرد هرگز استعفا نخواهد داد.
کوربین در پس فشارهای همه جانبهی سیاست مداران حزب کارگر در یک پیام ویدیویی تمام اعضای حزب کارگر را به اتحاد دعوت کرد و عنوان کرد پس از برگزاری همه پرسی تعداد اعضای حزب کارگر با رشد چشم گیری مواجه بوده که در تاریخ بی سابقه است . او گفت این زمانی است که تمام اعضا باید با اتحاد برای نجات انگلستان قدم بردارند.
کوربین در جواب به اتهام بی کفایتی در همه پرسی خروج از اتحادیه اروپا با استناد به آمار رسمی اعلام کرد بیش از 65 درصد اعضای حزب کارگر به بقا در اتحادیه اروپا رای داده اند و اتهامات مطرح دروغهای سیاسی بیش نیست چرا که او تمام تلاش خود برای جلب نظر مردم را انجام داده بود. ( کوربین موافق خروج از اتحادیه بود اما بر اساس خواست اکثریت حزب کارگر برای عدم جدایی انگلستان فعالیت و موضع گیری مینمود.)
این فشارها در حالی بر کوربین وارد میشود که در یک سال گذشته که رهبری حزب در اختیار او بوده حزب کارگر موفقیتهای بسیاری در برابر حزب محافظه کار داشتهاست. تقریبا در تمامی انتخاباتها این حزب به پیروزی دست یافتهاست. با فشار این حزب قوانین مالیاتی و حمایتی بسیاری به نفع طبقه متوسط و ضعیف انگلستان تغییر یافته و محبوبیت این حزب به شدت سیر صعودی داشته که دلیلی بر کارآمدی رهبری کوربین است .
حزب کارگر اکنون بیش از 450 هزار عضو رسمی دارد در حالی که این حزب در دوران تونی بلر و در اوج محبوبیت خود 440 هزر عضو رسمی داشت و این یعنی اقبال عمومی به حزب کارگر که بسیاری آن را مدیون کوربین میدانند.
سوال اصلی این است که چرا سیاست مداران بر خلاف نظر مردم و بدون توجه به موفقیتها به دنبال کنار زدن جرمی کوربین از صدر حزب کارگر هستند؟
رهبر نامطلوب در زمان مطلوب
صعود جرمی کوربین به راس حزب کارگر محصول یک فرآیند دموکراسی مستقیم بود که مردم به این شخصیت صلح طلب و مردم گرا رای اعتماد دادند. اکثریت جوانان و گروههای غیر فعال و انزوا طلب سیاسی با حمایت از کوربین به صحنهی سیاسی آمدند و او را بر گزیدند. این اتفاق چنان عجیب بود که رسانهها به او لقب پدیده دادند.
انتخابات عمومی بعدی برای انتخاب نخست وزیر در سال 2020 برگزار خواهد شد و اکنون زمان مناسبی است که حزب کارگر با فشار بر حزب رقیب خواهان برگزاری پیش از موعد انتخابات شود و قدرت را از رقیب خود باز ستاند چرا که از لحاظ سیاسی حزب محافظه کار در مقام ضعف قرار دارد و حزب کارگر در مرکز محبوبیتهای سیاسی قرار دارد.
پیش از این درخواست اما باید کوربین از سر راه برداشته شود چون کوربین میتواند تمام این آرزوها را بر باد دهد و علت آن را باید در موضوع جنگ عراق و انتشار قریب الوقوع گزارش کمیتهی چیلیکات جستجو کرد.
سالها پس از جنگ عراق که با دلایل واهی شکل گرفت و خسارات غیر قابل جبرانی مانند افراط گرایی و داعش را بر منطقهی غرب آسیا بجا گذاشت ، کمیتهی چیلیکات به عنوان مسئول بررسی نقش تونی بلر نخست وزیر وقت انگلستان در جنگ عراق قرار است گزارش جامع خود را منتشر کند.
جرمی کوربین از مخالفین سر سخت ورود انگلستان به جنگ عراق بود و در آن زمان عضوی از جریان اجتماعی ضد جنگ محسوب میشد. در صورت انتشار این گزارش و روشن شدن نقش بلر در فریب افکار عمومی این امکان وجود دارد که کوربین جنگ ستیز با استفاده از قدرت خود بلر را به پای میز محاکمه بکشاند. محاکمه بلر و عیان شدن واقعیتها میتواند به وجههی کنونی حزب کارگر و محبوبیت آن آسیب وارد کند چرا که بیانگر دروغ گویی این حزب در دوران تصدی ست نخست وزیری است.
برخی از چهرههای سرشناس حزب کارگر با هشدار نسبت به این اتفاق گفته اند که انتشار گزارش چیلیکات و عیان شدن دروغ گویی بلر در آن زمان میتواند محبوبیت بدست آمده برای حزب را کاهش داده ، اعتماد کنونی مردم را نابود کند. این افراد تاکید داشتند که کوربین باید بجای پیگیری علایق ضد جنگ خود به فکر منافع حزبی باشد و از هرگونه اقدام عجولانه خودداری کند.
ترس از اقدامات کوربین در برابر بلر باعث شده که لابیهای قدرت در حزب کارگر عجولانه به دنبال برکناری رهبر فعلی باشند چرا که سیاست مداران سنتی و لابیهای قدرت در حزب کارگر معتقدند در این زمان مهم و مطلوب برای حزب ، کوربین نامناسب ترین رهبر قابل تصور است و کنار رفتن او یک واقعیت غیر قابل مذاکره است.
تاکید مخالفین بر استعفای کوربین از آن روست که برگزاری انتخابات مجدد برای تعیین رهبر حزب ممکن است به شکست سنگین این گروه منجر شده و پایگاه کوربین را تقویت نماید و این در تناقض با منافع گروههای صاحب قدرت در حزب کارگر است.
کوربین ؛ ناهمگون با جریان قدرت
علاوه بر مخالفان درون حزبی در نمای کلی ، سیستم سیاسی و تقسیم قدرت انگلستان نیز با افکار و باورهای کوربین مشکل دارد.
کوربین کسی است که سیاست مداران انگلیسی او را بارها نالایق برای هدایت حزب کارگر نامیدند چرا که معتقدند باورهای مردمی و صلح طلبانهی او برای جامعهی سیاسی ضرر داشته و توازن سیاسی انگلستان را بر هم میزند. به همین دلیل هم سخنرانیهای انتقادی کوربین در برابر دولت بارها توسط اعضای مجلس مجلس بر هم خوردهاست. در آخرین نمونه سخنرانی انتقادی کوربین نسبت به سیاستهای کامرون با فریاد ( استعفا- استعفا) هم حزبیهایش روبرو شد که او را به استعفا از رهبری حزب ترغیب میکردند.
هر چه بیشتر کوربین در راس قدرت حزب باقی بماند هر چند اقبال عمومی بیشتر خواهد بود اما احتمال دارد نظم تاریخی لابیهای قدرتمند و نظام سیاسی در این کشور به نفع عموم مردم بر هم خورده و روابط قدرت دچار دگرگونی شود.
بی شک نه ماه پیش اهمیت و قدرت جرمی کوربین برای این افراد چندان مخاطره آمیز نبود اما افزایش اقبال عمومی به او و کاهش محبوبیت حزب محافظه کار باعث شده تا خطر افکار کوربین بیش از پیش نمایان شود.
نوع نگاه کوربین به مختلف مانند توزیع ثروت ، قوانین مالیات ، آموزش و مسکن ، تامین اجتماعی ، روابط خارجی ، اسرائیل ، حماس و حزب الله همواره این سیاست مدار را مورد تنفر جریان اصلی قدرت در انگلستان نمودهاست. در آخرین اتهام ، سخنان کوربین در ارتباط با رفتار اسرائیل و داعش توسط این جریان مصداقی از یهودی ستیزی تعبیر شده و کوربین متهم به دشمنی با نژاد یهود شدهاست.
جریان اصلی که قدرت و ثروت را در این کشور کنترل میکند شاید در ابتدای کار گمان میبرد حضور این سیاست مدار می تواند به عنوان سوپاپ اطمینان جامعه عمل کند و مانع تکرار اعتراضات مردمی شود. اعتراضات عمومی که با الهام از جنبش 99 درصد در این کشور به دنبال برقراری تساوی برخورداری در میان تمامی گروه های جامعه بود.
اما بازی سیاست چنان چرخید و اوضاع چنان تغییر کرد که کوربین تهدید اصلی سیستم فاسد سیاسی شده و اکنون یا باید بازی درون تقسیم قدرت کنونی را بپذیرد و همگون شود و یا از سیستم کنار گذاشته ، تسویه شود.
فرجام
کوربین به عنوان یک پدیدهی ناهمگون با سیستم سیاسی و تقسیم قدرت در بریتانیا اکنون در جایگاهی است که میتواند با یک مصالحهی سیاسی و پذیرش سنتهای غیر عادلانهی تقسیم قدرت مرزهای نفوذ و اقتدار خود را تثبیت کند و بدون هیچ رقیبی منتظر تصدی پست نخست وزیری در آیندهای نه چندان دور باشد.
مردم اما منتظر هستند تا کوربین برای اولین بار با پایبندی به شعارهای اصلی حزب منافع مردم را در اولویت قرار دهد و به مبارزه با نظام تقسیم ثروت و قدرت در این کشور برود. آنچه پیش روست تصمیمی است که آیندهی جرمی کوربین را خواهد ساخت.