نقد فیلم «دختر» / چگونه «میرکریمی» به تکرار افتاد؟
یادداشت؛
فیلم ‌«دختر» و «خیلی دور خیلی نزدیک» مشترکات بسیاری دارند؛ سفر در کویر، طوفان شن، تمام شدن بنزین، در جست‌و‌جوی گمشده و...
برچسب ها
تعداد نظرات: ۳
باراباس M . I . S
Germany
يکشنبه ۲۰ تير ۱۳۹۵
من فکر می کنم صحنه ی آخر بخصوص وقتی همه جواب میدن که اگه بریم برمیگردیم/ برنمیگردیم و دختره می مونه ما رو یاد یه فیلم دیگه میندازه و این بده واسه یه فیلمساز که آدم یاد یه فیلم دیگه بیافته یعنی چی : - نادر از سیمین - ... و این بده ((((( مسعود فراستی )))))
محسن
Iran (Islamic Republic of)
پنجشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۵
نقد منصفانه ای نبود. تحول درونی دختر را بارها در فیلم میبینیم. از میان صحبت کردنها با عمه, لاک زدنها و رفتار مادر و خواهر وی. بیننده مانند نقش پدر تا پایان فیلم به میل درونی دختر پی میبرد. بعلاوه ماجرای فرار نبود و قصد بازگشت داشت و حتی فرار تهران به پایگاهی غیر از خانواده نبود و رفتارها از یک دختر خجالتی باورپذیر بود. مراجعه به پلیس هم یک واکنش طبیعی به گم شدن دختر بود و توالی اتفاقها منطقی بود. برای مثال باز کردن بسته چاقوها به زیبایی نشان میداد که مدتها مهمانی به این خانه سر نزده. اینکه کارگردان تشابه در کارهایش دیده شود خیلی طبیعی است چون از یک خط مشی فکری پیروی میکند. فیلم دختر با وجود نقایصش داستانی تاثیر گذار داشت و خسته کننده نبود.
حامد
Iran (Islamic Republic of)
يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵
فیلم زیاد خوبی نبود. بازی فرهاد اصلانی و مریلا زارعی عالی بود. فیلم یک سوتی هم داشت که من ندیدم جایی گفته بشه، زمانی که ستاره عزیزی برای گرفتن کارت پرواز به کانتر مراجعه میکنه و کارت ملیش رو میده، مسئول کانتر اون رو به اسم ماهور الوند صدا میزنه یعنی اسم و فامیل واقعیش
ارسال نظرات
captcha
آخرین اخبار