آخرین اخبار:
کد خبر:۵۲۷۷۲۹
دیدار جمعی از فعالان و اعضای دبیرخانه جشنواره عمار با مادر شهیدان خالقی‌پور؛

گلایه مادر شهید از تخریب جعبه آینه‌های شهدا/ آرزوی مادر سه شهید برای جشنواره عمار

مادر شهیدان خالقی‌پور خطاب به دست‌اندرکاران جشنواره عمار گفت: حرف‌هایی که می‌گویم امیدوارم باعث روحیه گرفتن شما شود، تا من هم بتوانم سر سوزنی به عمار کمک کرده باشم.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛  دو هفته پیش و در آخرین روز ماه مبارک رمضان، حاج محمود خالقی‌پور، جانباز دفاع مقدس، به دیدار سه پسر شهیدش(داوود، رسول و علیرضا) رفت، به همین مناسبت جمعی از فعالان جبهه فرهنگی انقلاب و اعضای دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار  با حضور در منزل شهیدان خالقی‌پور با مادر این شهیدان دیدار و گفت‌وگو کردند.

 

مادر شهیدان خالقی‌پور، در ابتدای این دیدار با اشاره به فوت مرحوم حاج محمود خالقی‌پور گفت: تا زمانی که مرحوم زنده بودند، نبودن فرزندانم را متوجه نمی‌شدم ولی اکنون احساس می‌کنم که آنها تازه به شهادت رسیدند.

 

این همسر جانباز، بیان کرد: مرحوم خالقی‌پور، حدود دو ماه و نیم در بیمارستان بستری بود تا اینکه شب آخر ماه رمضان و قبل از روز عید فطر فوت کردند. نمی‌خواستیم مردم را اذیت کنیم به همین خاطر قصد داشتیم روز بعد از عید، مراسم تشییع را برگزار کنیم اما وقتی روحانی محل این کار را درست ندانستند، روز عید مراسم تشییع را برگزار کردیم که مردم زیادی حضور داشتند که انتظارش را نداشتیم.

 

خاطره دیدار با رهبر انقلاب

وی با اشاره به دیدارشان با رهبر انقلاب بیان کرد: وقتی مقام معظم رهبری خطاب به مرحوم به زبان ترکی، حالش را پرسیدند، مرحوم جواب دادند من نصف جانم را برای انقلاب تقدیم کردم. رهبر انقلاب هم که از این جواب خوششان آمده بود، مرحوم را بغل کردند و گفتند همین نصف جان شما بیشتر از جان همه ما ارزش دارد که مرحوم هم این خاطره را برای همه تعریف می‌کردند.

 

این مادر شهید در ادامه به بیان خاطراتی از سه فرزند شهید و همسر جانبازش پرداخت و اظهار داشت: در زمان قبل از انقلاب، حاج آقا(مرحوم خالقی‌پور) کارت بازرگانی داشتند و با سفر به کشورهای خارجی لوازم التحریر برای کشور می‌آوردند و در این سفرها، مرا هم همراه خودشان می‌بردند.

 

عمار در مسیر انقلاب است

وی ادامه داد: بواسطه این سفرها بود که متوجه شدم افراد خارجی چندان شناختی از مردم ایران ندارند حتی در میان کشورهای عربی و مسلمان هم به این صورت است، به عنوان مثال، وقتی همراه با حاج آقا به سفر حج رفته بودیم، افرادی که از کشورهای دیگر آمده بودند، ایرانی‌ها را «مجوس» می‌دانستند.

 

این مادر شهید افزود: حاج آقا علی رغم اینکه سواد کمی داشتند و خیلی کم، می‌توانستند عربی و انگلیسی صحبت کنند، با این افراد همراه می‌شدند و ایران را برای ‌آنها معرفی می‌کردند.

 

مادر شهیدان خالقی‌پور در همین راستا، با اشاره به آیه 54 سوره آل عمران(وَ مَكَروا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ) افزود: انقلاب اسلامی، ایران و مردمش را به دنیا معرفی کرد، اما در حال حاضر هم برخی کشورها به خاطر مخالفت با انقلاب اسلامی، ایرانی‌ها را تروریست می‌نامند در حالی که خودشان این گروه‌های تروریستی را ایجاد می‌کنند که البته بعد از مدتی دامن خودشان را می‌گیرد.

 

وی خطاب به حاضران اظهار داشت: کاری هم شما در جشنواره عمار می‌کنید، بسیار ارزشمند است، چرا که شما هم تلاش می‌کنید تصویری درست از ایران را نشان می‌‍‌دهید.

 

نگذارید شهدا فراموش شوند

این مادر شهید با بیان اینکه جشنواره عمار، بیان درد و دل‌های مردم است و این بسیار ارزشمند است، ادامه داد: شما در نقاط دور و روستاهایی که دسترسی به آنها سخت است، به سراغ پدر و مادر شهدایی می‌روید که به انقلاب اسلامی و مردم ایران عشق می‌ورزند و آنها را برای مردم معرفی می‌کنید.

 

مادر شهیدان خالقی‌پور افزود: افرادی مثل «ننه عصمت» و «خاله سکینه» و هنچنین هر کدام از پدران و مادران شهدا، به اندازه یک کتاب، حرف برای گفتن دارند، خاطرات و گفته‌های این پدران و مادران شهدا که برای مردم تأثیرگذار است باید جمع‌آوری شود، نباید طوری بشود که چند سال دیگر، فرزندتان درباره شهدا فقط این را بداند که تنها یک جنگی شده است و عده ای هم شهید شدند.

 

این مادر شهید تاکید کرد: نشان دادن حرف‌های ساده مادران شهدا و حتی لالایی‌هایی که اینها برای فرزندان شهیدشان می‌گفتند، برای مردم لذت‌بخش است و در این صورت است که می‌توان بجای جشنواره، از عنوان «عشقواره» استفاده کرد.

 

اگر «جنگواره» نباشد، عمار معنا ندارد

مادر شهیدان خالقی‌پور ادامه داد: عمار باعث شد تا علاوه بر مردم خانواده‌های شهدا هم با یکدیگر آشنا شوند. چندی پیش خانواده شهیدی آمده بودند که به آنها گفتم به جشنواره عمار می‌روید که گفتند دعوت نکردند. من هم جواب دادم که جشنواره عمار، اصلا دعوتی نیست بلکه عمار، مردمی است و همه می توانند حضور داشته باشند.

وی در ادامه با بیان تعبیر «جنگواره» بجای جشنواره برای عمار، خاطرنشان کرد: شما و همه دست‌اندرکاران عمار، باید به جای 24 ساعت، 25 ساعت کار کنید چراکه اگر برای شما، «جنگواره» نباشد، جشنواره عمار برای مردم معنایی پیدا نمی‌کند.

 

چادر همت به کمر می‌بندم

مادر شهیدان خالقی‌پور در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شهادت فرزندانش بیان کرد: زمانی که پیکر رسول و علیرضا را که همراه با هم در عملیات مرصاد به شهادت رسیده بودند، 40 روز پس از پایان جنگ، آوردند، برخی می‌گفتند این خانواده دیگر نمی‌تواند تحمل کند، سه پسرشان شهید شده است.

 

وی در همین راستا ادامه داد: وقتی این حرفها را شنیدم نتوانستم تحمل کنم و میکروفون مسجد را گرفتم و گفتم «اماما، سرت سلامت، دو تا از بسیجی‌های ناقابل و کوچکت از زیر کرکره شهادت رد شدند اما هنوز خانواده خالقی‌پور از پا ننشسته، هنوز همسرم زنده است، وقتی این هم به شهادت برسد، امیرحسین، نوه دوساله‌ام را برای آزادی قدس پرورش می‌دهم که ان‌شاءالله قدس را آزاد می‌کند، اگر او هم به شهادت برسد، چادر همت به کمر می‌بندم با چنگ و دندان، تا آخرین قطره خونم و نفسم با دشمنان می‌جنگم.» وقتی این سخنان را گفتم مردم هم به وجد آمدند و شعار دادند.

 

چیزی ندیدم جز زیبایی

این مادر شهید اظهار داشت: شهادت و از دست دادن جوان برای پدر و مادر خیلی سخت است و در زمان شهادت سه پسرم، هر بار نحوه خبر شهادت و نحوه شهادت آنها را به من می‌گفتند و من هم به مرحوم که خودشان هم از سال 60 تا 67 در جبهه ها حضور داشتند و مدتی هم در لبنان بودند، اطلاع می‌دادم.

 

وی با اشاره به حضورش در برنامه «دوست دارم مادر» ادامه داد: در پاسخ به یکی از سوالات مجری این برنامه گفتم، وقتی فرزندانم شهید شدند، گفتم «الهي رضا به رضاک تسليم لامرک» و به حضرت زینب(س) اشاره کردم علی‌رغم همه سختی‌هایی که کشیدند، در مقابل طاغوت زمانشان گفتند «چیزی ندیدم جز زیبایی».

 

جعبه آینه فرزند شهیدم را شکستند

این مادر شهید تصریح کرد: من چهل سال داشتم که سه فرزندم به شهادت رسیدند، محبت مادر به فرزند، تنها محبت بی‌آلایش است، اما خدا خودش داده بود و گرفته است. من هم با تکیه بر اوست که این چنین صبر کردم و حتی در مراسم فرزندانم هم گریه نکردم چرا که با گریه من، دشمنان و منافقان خوشحال می‌شوند. اگر به تعداد موهای سرم هم پسر داشتم در این راه فدا می‌کردم.

 

مادر شهیدان خالقی‌پور در ادامه با اشاره به تخریب مزار شهیدان به بهانه یکسان‌سازی بیان کرد: این مزارهای شهدا و جعبه آینه‌هایی که وجود دارند نمادهایی برای خانواده های شهدا هستند.

 

وی افزود: تاکنون سه- چهار بار جعبه آینه فرزند شهیدم را شکسته‌اند و وسایلی را که در آن گذاشته بودم بردند به همین خاطر دیگر، جعبه آینه مزار شهید را قفل نمی‌زنم و هر بار که به قطعه شهدا می‌روم می‌دانم که دوباره آن وسایل را برده‌اند.

 

بیا جیبم را بزن

این همسر جانباز، در بخش دیگری از سخنانش، به بیان خاطراتی از مرحوم حاج محمود خالقی‌پور پرداخت و گفت: آروزی مرحوم این بود که در مسجد فوت کند، در ایامی که مرحوم به علت بیماری نمی‌توانستند در مسجد حاضر شوند، یک نفر اجیر کرده بودند که هر روز، ایشان را به مسجد می‌برد و وقتی برمی‌گشتند برای اینکه حق الزحمه‌اش را بدهند، به آن فرد می‌گفتند بیا جیب مرا بزن.

 

آرزوی مادر سه شهید

وی ادامه داد: خمس مالی ما، همزمان با روز تولد علیرضا است و مرحوم همیشه نگران این بودند که خمس‌مان دیر نشود، یک بار هم وقتی برای پرداخت مالیات مراجعه کرده بودند، یکی از افراد بهشان گفته بود که مالیات شما زیاد می‌شود می‌توانیم با برخی کارها مالیاتت را کم کنیم که مرحوم با عصبانیت گفته بودند که «می‌زنم دهنت، تو می خواهی من دزدی کنم». 

 

مادر شهیدان خالقی‌پور در پایان با آرزوی موفقیت و عاقبت‌بخیری برای جمع حاضر اظهار داشت: حرف‌هایی که می‌گویم علاوه بر اینکه برای خودم یادآوری است، امیدوارم برای شما هم باعث روحیه گرفتن و تقویت آن شود، تا من هم بتوانم سر سوزنی به جشنواره عمار کمک کرده باشم.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار