به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این جمله را فراوان شنیدهایم که عشق به اهل بیت (ع) حد و مرزی نمیشناسد. هر کس به اندازه توانایی و ذوق خود به ائمه اطهار ابراز علاقه خود را نشان میدهد، یک نفر با بذل جان، دیگری با اموال خود، آن یکی با قلم خود و یکی دیگر هم با هنر خود این عشق و ارادت را بروز میدهد. در این میان؛ هستند افرادی که با شیوهای منحصربه فرد دلدادگی و عشق خود به خاندان مطهر اهلبیت(ع) را بروز میدهند؛ دکتر «صاحب جواد الحکیم» یکی از آنهاست. او هفت سال پیش به همراه جمعی از شیعیان لبنانی تصمیم گرفت طولانیترین تابلوی جهانی درباره امام حسین (ع) را تهیه کند و در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برساند. به همین منظور، پارچهنوشتهای تهیه شد تا توسط میلیونها شیعه و محب اهل بیت(ع) امضا شود. این اقدام مورد توجه کشورهای عربی، اسلامی و حتی اروپایی و آمریکایی قرار گرفت، تا آنجا که دکتر حکیم به عنوان سفیر صلح سازمان ملل از سوی «پاپ ژان پل دوم» رهبر اسبق کاتولیک های جهان، مدال صلح جهانی دریافت کرد.
حکیم که ظاهری متین و برخوردی صمیمی دارد، درباره انگیزه خود به ماهنامه زائر میگوید: در این حرکت به دنبال آن هستم تا جهانیان را با مظلومیت امام حسین (ع) آشنا و بر حق بودن ایشان را بیان کنم. چراکه این امام همام مظلومانه به شهادت رسید و بی رحمانه با خاندان ایشان برخورد شد. برخوردی که تا کنون در طول تاریخ با هیچ خانواده اسیر شده ای صورت نگرفته است. از این رو با این کار در پی آن می باشم تا حق ضایع شده این خاندان را نشان دهم و تبلیغات سوء رسانههای اسلام ستیز را بی اثر کنم. لذا به این منظور تا کنون به کشورهای بسیاری از جمله آلمان، سوئد، انگلیس، بیروت سفر کرده ام.
او درباره دلیل انتخاب حرم امام رضا (ع) در ایران برای اهتزاز پرچمش و جمع آوری دلنوشتههای زائرین بر روی آن اظهار میدارد: ایران منطقهای ممتاز و مشهد در آن همچون نگینی برجسته است. بی شک در ایران نقاط بسیاری وجود دارد، اما مشهد و صحن و سرای حضرت علی بن موسی الرضا (ع) با تمام نقاط جهان متفاوت است. در این بارگاه دل ها می شکند و اشک ها جاری می شود و زائرین آن مهمان ملائکه هستند. مأمنی است که زبان از توصیف آن عاجز و تنها دلدادگان می توانند حقیقت آن را درک کنند برای همین در سرتاسر ایران این نقطه را برگزیدم.
حکیم که در سالهای قبل از انقلاب در نجف پزشک امام خمینی (ره) بوده است، درباره نخستین تشرفش به حرم سلطان خراسان با اشکانی حلقه زده در میان چشمان و بغضی آکنده در صدایش میگوید: هیچ گاه نمیتوانم آن لحظه را فراموش کنم. از دور نوری هویدا بود که هر چه نزدیکتر به بارگاه میشدم آن نور در روح و جانم رسوخ می کرد. هر لحظه نفسم بیشتر میگرفت تا اینکه به گنبد معظم حضرت رسیدم و آنگاه بود که بغضم دیگر دوام نیاورد و اشکانم جاری شد. هیچگاه در طول عمرم چنین حسی نداشتم. بی اختیار اشک میریختم. در آن لحظه دو درخواست از خدا کردم و حضرت رضا را واسطه قرار دادم؛ یا در راه خدمت به اهل بیت علیهم السلام شهید شوم یا اینکه روی سجاده در حال عبادت و به عشق به ائمه بمیرم.
این دلداده علی بن موسی الرضا (ع) که دیگر اشکانش بی اختیار جاری و شانه هایش می لرزد، بیان داشت: من هیچ گاه با امام رضا(ع) با معامله رفتار نکرده ام. نیامدهام به صحن و سرایش تا از او مطاع بطلبم و یا نیازهای دنیویام را برآورده نمایم. آمده ام به عشق خودش و به خاطر ارادتی که به او دارم و برای همین از کیلومترها فاصله راهی حرم ایشان شده ام. این بارگاه مقدس است و نمی شود با نگاه کاسبکارانه به آن وارد شد. او مرا طلبید و من اکنون به پابوسش آمده ام.
حکیم می گوید: این امامی که در اینجا روزانه هزاران نفر به زیارتش میآیند دیگر غریب نیست، بلکه غریب ائمه بقیع هستند که بارگاهشان همچنان در محاصره است. حضرت رضا (ع) بارگاهش مطاف فرشتگان و زیارتگاه عاشقانی هست که آزادنه و فارغ از هیچ سختگیری به آن راه می یابند و حتی تا چند قدمی ضریحش رفته و آرامش جان از او این مکان مقدس کسب می کنند، اما ائمه بقیه اکنون در غربت به سر میبرند و مسلمانان بسیاری از نعمت زیارت آنان محروم هستند.