به گزارش خبرنگار فضای مجازی خبرگزاری دانشجو؛ پرویز امینی، یکی از جامعه شناسانی است که برخلاف فضای مرسوم سیطره یافته بر عموم شخصیت های دانشگاهی ارتباط قابل توجهی با پدیده های فرهنگی، هنری، ادبی و بررسی نقش و تأثیر آنان بر محیط اجتماعی ایرانیان دارد. تحلیل هایی که پیش از این، از او در تحلیل آثار سینمایی، تلویزیونی و... منتشر شده است نشان می دهد که او یکی از آکادمیسین هایی است که در فضای تئوریک محدود نشده و نقدهای او به واسطه اینکه مصرف کننده تولیدات و محصولات فرهنگی است، جنبه انضمامی می یابد.
امینی اخیراً در کانال تلگرام خود مطلبی کوتاه درباره فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی نوشته و وعده داده که بعد از اکران عمومی این فیلم به تحلیل جامعه شناسانه و محتوایی آن خواهد پرداخت. به تعبیری او معتقد است که «فروشنده» به مثابه یک «آنتراکت» در کارنامه سینمایی فرهادی بوده و فیلم معمولی و متوسطی است که موضوعیت خود را مدیون شهرت و آوازه فرهادی است و همین مسأله به مانند کانتکسی بر مواجهه مخاطب با این فیلم اثر خواهد گذاشت. متن نوشته کوتاه او را در ادامه می خوانید:
اخیرا امکانی پیش آمد تا فیلم «فروشنده» فرهادی را ببینم. درباره محتوی و فضای جامعه شناختی فیلم در زمان اکران صحبت می کنم اما در یک نگاه کلی به فیلم به نظرم فیلم فروشنده به ما هو فیلم و قطع نظر از جهت گیری محتوایی، یک فیلم «معمولی» یا به تعبیری یک فیلم «متوسط» از یک فیلمساز مشهور است. این معمولی و متوسط بودن را با دو گزاره زیر می شود روشن تر توضیح داد:
1) اگر فیلم فروشنده در تیتراژ و عنوان بندی خود نامی غیر از فرهادی به عنوان سازنده داشت و یک نام ناآشنا در سینما پای این اثر را امضا کرده بود (مثل سعید روستایی سازنده فیلم «ابد و یک روز»)، بعید بود در این حد که الان موضوعیت پیدا کرده است، شاخص می شد. مثلا اگر در جشنواره فجر گذشته (94) اکران می شد بعید بود اتفاقی که برای فیلم «ابد و یک روز» از یک فرد غیر آشنا در سینمای ایران اتفاق افتاد، برای فروشنده اتفاق بیافتد. در واقع فیلم فروشنده بیش از آن که موضوعیت خود را مدیون فیلم به ما هو فیلم باشد، مدیون شهرت و آوازه فیلمساز است که به مانند کانتکسی بر مواجهه مخاطب با فیلم موثر است.
2) فیلم فروشنده یک فیلم متوسط و معمولی است از این جهت که در مقایسه با سایر کارهای فرهادی حتی «رقص در غبار» به عنوان اولین فیلم فرهادی و علی الخصوص و دست کم در مقایسه با «درباره الی»، «جدایی نادر و سیمین» و حتی «گذشته»، فیلم کم بنیه تری از نظر قصه پردازی و کششهای داستانی و گنگ از نظر مدعیات فکری است.