گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، روحانی دیروز پس از 3 سال تکیه زدن بر مسند ریاست جمهوری این، راهی ونزوئلا شد تا برای اولین بار به این منطقه از جهان پا بگذارد. وزیر خارجه او هم 1 ماه پیش برای اولین بار در دوره وزارتش به آمریکای لاتین رفته بود. منطقهای که روزگاری به آن حیاط خلوت آمریکا میگفتند، در دوران رئیس جمهور سابق به کانون احمدینژاد و رفقا تبدیل شده بود اما دولت جدید تصمیم گرفت، از مزایای ارتباط با مهد انقلابهای بولیواری صرف نظر کند. آیا پس از 3 سال نگاه روحانی به آمریکای لاتین عوض شده است؟ سیاست نگاه به غرب دولت یازدهم چه بر سر روابط اقتصادی ایران با این منطقه آورد؟
ایران در آمریکای لاتین
روابط ایران و کشورهای آمریکای لاتین هر چند دارای سابقه طولانی است اما میتوان ادعا نمود تحول استراتژیک در این روابط در دوران دولت نهم و دهم اتفاق افتاد. در این دوران ارتباط شخصی و محکم رئیس جمهوری ایران با سران انقلابی و آمریکا ستیز برخی کشورهای آمریکای لاتین باعث شد تا ایران وارد حیاط خلوت سنتی ایالات متحده شود. حضور مداوم و پر رنگ ایران در آن زمان باعث نگرانیهای عمیق ایالات متحده پیرامون منافع خود در این منطقه شده بود و همواره از طرق مختلف بدنبال قطع این ارتباط دو سویه بود.
تهدید و تطمیع مقامات این کشورها و حتی انجام یک کودتای ناموفق در ونزوئلا برای برکناری هوگو چاوز رئیس جمهور انقلابی این کشور از جمله اقداماتی بود که ایالات متحده انجام داد تا بتواند ایران را از حیاط خلوت خود دور کند اما این سیاستهای ایالات متحده نبود که ایران را از آمریکای لاتین دور نمود بلکه سیاست گذاری و نوع نگاه دولت جدید در ایران زمینه ساز دوران فترت روابط استراتژیک با کشورهای این منطقه شد. دوران فترتی که به نظر میرسد یخهای آن با سفر شش روزهی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به شش کشور آمریکای لاتین در حال آب شدن است.
فرصتهای ایران در آمریکای لاتین
آمریکای لاتین را میتوان از جهات مختلف به عنوان فرصت برای جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قرار داد که به بررسی بخشی از این ویژگیها خواهیم پرداخت .
1- ظرفیتهای اقتصادی:
منطقه آمریکای لاتین حدود 600 میلیون نفر جمعیت دارد که به جز برزیل پرتغالی زبان تمامی کشورها از زبان مشترک اسپانیولی استفاده میکنند. این کشورها بدلیل برخورداری از منابع زیرزمینی چون نفت و گاز و معادن مختلف در کنار گسترش صنایع پیشرفته همواره از قدرت اقتصادی مناسبی برخوردار بوده اند.
سه دولت بزرگ اقتصادی آمریکای لاتین عبارتند از برزیل ، آرژانتین و مکزیک که همزمان بیشترین جمعیت این منطقه را نیز به خود اختصاص دادهاند و ونزوئلا بیشترین منابع نفتی این منطقه را در دست دارد. پرآبترین رودخانههای دنیا، سرسبزترین جنگلها و حاصلخیز ترین زمینها در این منطقه قرار دارند. تولید ناخالص آمریکای لاتین در سال 2014، 7/ 4 تریلیون دلار بوده است.
برزیل به عنوان یکی از اعضای مهم و تاثیرگذار بریکس(BRICS ) بخش مهمی از آینده اقتصاد جهانی را در اختیار دارد اما بحرانهای بین المللی مالی سبب شدهاست که این کشورها دوران افول اقتصاد خود را تجربه کنند و این برای جمهوری اسلامی ایران فرصت مناسبی است با ایجاد روابط مشترک اقتصادی بتواند مسیر توسعه مشترک را ترسیم نماید.
ایران در سالهای 1388 تا 1392 روابط گسترده اقتصادی با کشورهای منطقه داشتهاست که عموماً معطوف به صادرات کالاهای تولیدی و خدمات فنی و مهندسی به کشورهای منطقه بودهاست به عنوان مثال همکاری ایران با ونزوئلا در زمینه طرح توسعه صنعتی محور آبپوره- اورینوکو، ساخت 70 هزار واحد مسکونی، همکاریهای آب و برق، فرآوردههای خون و انتقال فناوری، کمکهای ایران به ونزوئلا شامل ساخت کارخانه مهمات، کارخانه مونتاژ خودرو و کارخانه سیمان.
از سال 1392 با سیاستهای دولت جدید میران روابط تا 75 درصد کاهش یافت و روابط چند صد میلیون دلاری با این منطقه به 5 میلیون دلار تقلیل یافت که نتیجه آن حضور پررنگ برخی رقبای منطقهای و بین المللی ایران در این کشورها بوده است.
توسعه این همکاریهای اقتصادی با محوریت صادرات کالاهای تولیدی ، خدمات فنی و مهندسی و سرمایه گذاریهای مشترک صنعتی میتواند زمینه ساز رشد و توسعه مشترک ایران و کشورهای آمریکای لاتین در دوران کنونی باشد.
2- افکار انقلابی و روحیه استکبارستیزی
تفکرات انقلابی در آمریکای لاتین سابقهای طولانی دارد. نتایج تاریخی استعمار برای کشورهای این منطقه گسترش روح استقلال طلبی و مقابله با زورگویی است. این کشورها دههها برای استقلال خود جنگیده اند و به همین دلیل روحیه انقلابی و استقلال ، بخشی از هویت تاریخی ملل آمریکای لاتین را تشکیل میدهد. این روحیه در مقیاس جهانی بخشی از جریان ضد استکباری تلقی میشود که در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد با تاکید بر آن روابط فکری عمیقی بوجود آمده بود.
سیاست دولت یازدهم بدلیل گرایش به اروپای غربی و ایالات متحده این کشورها را نادیده انگاشته بود و با امید داشتن به همکاری و بازیگری درون نظام جهانی سلطه تاکیدی بر بسط افکار انقلابی و ضد استکباری نداشتهاست و به همین دلیل روابط میان ایران و کشورهای آمریکای لاتین به شدت افول نموده ، ایالات متحده قدرت بیشتری در آمریکای لاتین بدست آورده است.
خیانت و خلف وعدههای مکرر کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده پیش و پس از برجام شاید بتواند دلیلی باشد تا دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران با چرخش عقلانی و استراتژیک منافع خود در آمریکای لاتین را مجدداً تبیین و یگیری نماید.
همگرایی روحیه انقلابی و استقلال از قدرتهای پوشالی میان مسئولان ایران و مردم این منطقه میتواند زمینه ساز روابط عمیق و استراتژیک گردد که به فعلیت رساندن این ظرفیتها وابسته به میزان علاقه مسئولان ایران به افکار انقلابی و پایبندی به نشر این افکار در برابر استکبار جهانی است.
اهمیت این افکار ضد استکباری در منطقه آمریکای لاتین را باید به شدت مورد توجه قرار داد چنانکه همین قرابت فکری موجب شد رئیس جمهور بولیوی برای صنعتی کردن کشاورزی این کشور صرفاً از ماشین آلات کشاورزی ایرانی استفاده کند تا به گفتهی او پول توسعه بولیوی به جیب یک کشور ضد استکباری برود نه استکبار جهانی.
استفاده سفیر بولیوی از تلوزیون ایرانی برای تقویت صنایع ملی ایران به عنوان یک کشور محور ضد استکبار درس بزرگی برای مسئولان ایرانی است که از رقابت در خرید و استفاده از کالای خارجی دست بکشند.
3- همگرایی در تحولات جهانی:
حرکت مستقل و مبتنی بر منافع برای هر کشور نیازمند باور داخلی و حمایت بین المللی همفکران است. همانگونه که توضیح داده شد پیوندهای عمیق فکری ایران و فرهنگ آمریکای لاتین در مقابله با زورگوییهای استکباری میتواند زمینه ساز همگرایی در این کشورها در تحولات جهانی باشد. این همگراییها میتواند به کاهش نفوذ و تسلط ایالات متحده و هم پیمانانش بر جهان منجر شود.
یکی از مثالهای بارز این همگرایی را میتوان در مقابله با اقدامات ضد بشری رژیم صهیونیستی و حمایت از جریان مقاومت در منطقه مشاهد کرد. سخنرانی آتشین خانم کریستیانا فرناندز رئیس جمهور سابق آرژانتین در سازمان ملل ضد اسرائیل و تاکید بر اینکه داعش ساخته ایالات متحده و هم پیمانانش است و همچنین حمایت او از گروههای مقاومت مانند حزب الله لبنان برخاسته از همین باور عمیق انقلابی است. اقدامات برخی کشورهای منطقه ضد اسرائیل و جنایتهای آن در فلسطین و لبنان خود گواه دیگری بر امکان ایجاد همگرایی در تحولات جهانی میان ایران و قدرتهای آمریکای لاتین است.
4- تغیر زمین مقابله با ایالات متحده
یکی از نکات مثبت و استراتژیک در برقراری ارتباط با کشورهای آمریکای لاتین تغییر زمین بازی و مواجهه با ایالات متحده از غرب آسیا به قلب قاره آمریکا است. ایالات متحده همواره از حضور پر رنگ ایران در این منطقه ابراز نگرانی کرده است و تلاش برای کاهش این ارتباط سیاست رسمی و غیر قابل تغییر این کشور تلقی میشود.
دوری ایران از این کشورها در دوران دولت یازدهم برای ایالات متحده یک دست آورد تلقی میشود که باید نسبت به آن نگاه جدی تری انجام گیرد.
تغییر زمین بازی و مواجهه با ایالات متحده در نزدیک مرزهای آن علاوه بر اینکه بخشی از ظرفیتهای ایالات متحده را مصروف خود میسازد میتواند از فشارهای وارده بر ایران در منطقه غرب آسیا نیز بکاهد. همین همکاریهای نزدیک و مشترک در آمریکای لاتین میتواند موجبات کاهش فشارهای جهانی بر ایران در موضوعات مختلف را نیز به همراه داشته باشد.
در اوج تحریمهای بین المللی ضد ایران برخی کشورها بدلیل روابط اقتصادی و مالی ریشه دار با ایران همواره مخالف قطع روابط با ایران بوده اند و در نهایت ایالات متحده ناچار از ارائه برخی موارد استثنا در این تحریمها بود چرا که کشورها بر اساس منافع مشترک موجود با ایران نمی توانستند به یک باره سیاستهای تحریمی را بپذیرند.
استفاده از ظرفیتهای موجود و افزایش روابط ایران با کشورهای این منطقه و تبدیل آن به روابط استراتژیک اقتصادی میتواند فشارها ضد حرکات یک جانبه ایالات متحده در تحریم و محدود کردن ایران را افزایش دهد و اقدامات ضد ایرانی سازمانهای جهانی مطیع آیالات متحده را کم اثر و گاهی خنثی سازد.
آمریکای لاتین یک منطقه مهم از لحاظ اقتصادی در جهان تلقی میشود که بدلیل قرابتهای فکری و ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی ایران میتواند شریک و متحد قابل اعتمادی تلقی شود.
استفاده از ظرفیتهای مشترک برای توسعه اقتصادی در کنار ایجاد یک جریان قدرتمند بین المللی حول محور تحولات بین المللی میتواند موجبات افزایش قدرت هر دو سوی این رابطه را در پی داشته باشد
افکار و باورهای مشترک سیاسی و مذهبی میان ایران و عموم کشورهای آمریکای لاتین باعث شده امکان توسعه حضور ایران در این منطقه همواره وجود داشته باشد اما عملی شدن آن به درایت دستگاه سیاست خارجه و دولت متکی است که اکنون هر چند دیر ولی نشانههایی از آن را میتوان مشاهده نمود.