به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، چندي پيش حجتالله ايوبي، رئيس سازمان سينمايي در سخناني سينماي غالب در جهان را به دو بخش سينماي ايران و سينماي هاليوود تقسيم كرده بود؛ تقسيمبندي كه به دليل ضعف پايههاي استدلالي، بيانش از زبان كسي كه مسئول سياستها و رويكردهاي سينماي ايران است، عجيب به نظر ميرسيد.
اين اظهار نظر در حالي از زبان رئيس سازمان سينمايي اعلام شد كه گرايش و تعلق خاطر او به سبك و جنس سينماي اروپا و به ويژه فرانسه به دليل حضور طولاني مدت او به عنوان رايزن فرهنگي در اين كشور بر كسي پوشيده نيست.
تأسيس مدرسه عالي سينما كاملاً با الگوگيري از مدل فرانسوي آن از سوي وي انجام شده است. تمجيد و تقويت سينماگراني كه جنس سينمايشان به اروپا نزديك است و نيز تأسيس گروه سينمايي موسوم به هنر و تجربه از جمله رويكردهايي است كه باعث شده رسانهها از ايوبي با عنوان مديري با گرايشات اروپايي ياد كنند.
گزارههايي چون خدا، شيطان، فرشته، پيامبران و مضاميني از اين دست در سينماي امريكا هر چند به شكلي انحرافي حضوري جدي دارند، در مقابل سينماي اروپا به شدت با الحاد، اومانيسم و ماترياليسم عجين شده است. خشونت، سكس، پوچي و بي بندوباري در سينماي اروپا به نسبت هاليوود غلبه دارد و به لحاظ فرم و ساختار نيز سينماي اروپا مبتني بر نگاه غالب هنر روشنفكري در اين كشور مخاطب خاص را محور خود قرار ميدهد.
با توجه به اين مسئله ميتوان به خوبي دليل تقسيمبندي عجيب ايوبي را كه مبتني بر دوگانه هاليوود و ايران است، پيدا كرد. رئيس سازمان سينمايي با اين تقسيمبندي اولاً از خود در مقابل علما و متدينيني كه از عمق حرف او آگاهي ندارند، در شعار و نه عمل، چهرهاي ضد امريكايي ارائه ميدهد.
مقایسه میان سینمای ایران با هالیوود که بر اساس سیستم سرمایهداری اداره میشود و به فساد و فحشای جنسی در سراسر جهان دامن میزند، نه مقایسهای درست است و نه لزومی به این قیاس وجود دارد.
او از اين خلأ فكري استفاده ميكند و ترويج سينمايي را ميدهد كه جنبههاي مردمي كمرنگي دارد و بيش از ايران، جشنوارههاي خارجي مشتري آن هستند. ايوبي ميداند وقتي سخن از سينماي استراتژيك و سينمايي كه القاي اميد ميكند و ميتواند به لحاظ انديشههاي انقلابي الهامبخش باشد، در ميان ميآيد مديريت اشتباه او زير سؤال ميرود پس براي مقابله با منتقدانش دست به تقسيمبنديهاي بيمبنا ميزند.
اينكه بخواهيم از سينماي نحيف ايران به عنوان جرياني تأثيرگذار، با نفوذ و ريشهدار در سينماي جهان به عنوان يك قطب صنعتي و هنري ياد كنيم اشتباه بزرگی است.
البته تقسيمبندي فضايي ايوبي تا به حال بيجواب نمانده است. احمدرضا درويش جزو كساني است كه به تازگي و طي حضورش در جشنواره فيلم مقاومت به اين مسئله واكنش نشان داده است.
او بدون نام بردن از نام حجتالله ايوبي به صحبتهاي اخير او مبني بر تقسيمبندي سينماي دنيا به دو دسته سينماي هاليوود و ايران اشاره كرد و اين تقسيمبندي را اشتباه محض دانست: «بايد بپذيريم كه امروز هيچ سينمايي در دنيا بر افكار تسلط ندارد و اين اصلاً درست نيست كه برخي از افراد ميگويند در دنيا تنها سينماي هاليوود و سينماي ايران حاكم است؛ اين اشتباه محض است. صداي سينماي ايران در افكار عمومي دنيا شنيده نميشود و ما تنها در مهمانيهاي جشنوارهاي شركت ميكنيم.»
به گفته كارگردان «رستاخيز» سينماي ايران زماني در دنيا ديده و شنيده ميشود كه فيلمهاي ايران در شبكههاي خارجي يا سالنهاي سينمايي به نمايش گذاشته شود. او موفقيتهاي سينماي ايران را منوط به ديده شدن توسط افكار عمومي دانست؛ اتفاقي كه براي فيلمهاي محدودي ميافتد و به جز آنهايي كه پخشكننده و تهيهكننده قوي بينالمللي دارند، باقي آثار در كشورهاي دنيا به صورت گسترده روي پرده نميروند.
درويش در انتقاد به محدود شدن سينماي ايران در جشنوارههاي مختلف عنوان كرد كه در عرصه ديپلماسي فرهنگي تنها حضور در جشنوارههاي خارجي تعريف شده است، اما مهمتر از اين حضور داد و ستد رويدادهاي جهاني است و اگر اين داد و ستد به درستي صورت نگيرد، اين جشنوارهها به مهماني دورهمي تبديل ميشود: «ما بايد يا با نخبههاي سينماي دنيا ارتباط داشته باشيم يا داد و ستد سينمايي داشته باشيم. اين را بايد بدانيم كه بدون دادوستد نميتوان فهم جهاني در سينما داشته باشيم. در چنين شرايطي نميتوانيم خود را با سينماي هاليوود مقايسه كنيم.»
درويش در بخش ديگري از صحبتهاي خود با صراحت تمام اعلام كرد كه اگر قرار باشد آثار ما تنها در تلويزيون يا در سالنهاي سينماييمان به نمايش درآيد، اين ادعا غلط است كه خود را با سينماي هاليوود مقايسه كنيم. چرا بايد خود را گول بزنيم كه سينماي ايران در حال رقابت با سينماي هاليوود است. او با يادآوري جوايزي كه فيلمهاي ايران در عرصه بينالمللي به دست آوردهاند، تأكيد كرد كه سينماي ايران در حال حاضر تنها زينتالمجالس جشنوارههاي خارجي است و البته در اين ميان جوايزي هم دريافت ميكند.
دوگانه سينماي ايران و هاليوود در حالي از سوي سازمان سينمايي مطرح و برجسته ميشود كه اين سازمان يكي از استراتژيكترين آثار تاريخ سينماي ايران را بيش از يكسال در توقيف قرار داده است.
گفته ميشود ايوبي در مقاطعي براي توليد آثار سخيف و البته ضعيف برخي از كارگردانها شخصاً پا درمياني كرده و پس از ساخته شدن اين آثار امكان اكران آن به دليل محتواي ضد اخلاقي آن وجود نداشته است، با اين حال فيلمي چون رستاخيز را كه بي شك ميتواند وراي مرزهاي ايران مخاطب داشته باشد، به مسلخ توقيف برده است؛ فيلمي كه وزير ارشاد ادامه اكران آن را مزاحم به اصطلاح جشن هستهاي خوانده و از اين مسئله به عنوان دليل توقيف آن ياد كرده بود.