گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اوایل تابستان امسال بود که فریاد شادی دولت برای یک رقمی شدن نرخ تورم گوش فلک را کر کرده بود. از همان روزها بسیاری از کارشناسان این موضوع را نوعی بزرگنمایی الکی میدانستند. آنها میگفتند مسئله مهم این است که کدام تورم کم شده؟ آیا کاهش نرخ تورم کمکی هم به بزرگتر شدن سفره مردم میکند یا نه؟ موضوعی که هفته گذشته ابعاد جدیدی از آن مشخص شد. رسانهها با انتشار نرخ تورم بخشهای مختلف، خبر دادند تورم بخش تحصیل در ایران بیش از 21 درصد است.
بر اساس آمار شهریور ماه بانک مرکزی، هزینه تحصیل در بین تمامی 15 گروه بررسی شده بیشترین نرخ تورم را داشت. رکوردی که ریشه آن را باید در سیاست «پولی کردن آموزش» جستجو کرد. انتشار این اعداد و ارقام برای آنهایی که با مشکلات این روزهای مردم برای تهیه هزینه تحصیل فرزندانشان آشنا هستند، چیز عجیبی نیست. افزایش شهریههای دانشگاههای پولی مانند پیامنور و آزاد، ابداع روشهای جدید پول گرفتن از دانشجویان روزانه در دانشگاه دولتی و کاهش ظرفیت دانشگاههای دولتی برای سوق دادن دانشجویان به دانشگاههای پولی سیاستهای معنادار دولت در عرصه آموزش عالی است.
اوضاع مدارس هم خوب نیست. بسیاری از مدارس دولتی با لطایف الحیل قانونی و غیرقانونی جیب مردم را خالی میکنند تا در و تخته برای به محاق رفتن اصل سیودوم قانون اساسی درباره تحصیل جور باشد.
مردم و گروههای مردمی اما بیکار ننشستهاند. تصمیمهای جنجالساز وزارت علوم برای دریافت پول از دانشجویان، مهر امسال را ماهی پر تحصن کرد. ورودیهای جدید بسیاری از دانشگاههای کشور اولین تصویرشان از دانشگاه صحنه اعتراضات سال بالاییها به موضوعات صنفی مثل قانون سنوات و مشکلات خوابگاهی بود.
تشکلها هم هفته گذشته در کنار اعتراضات گسترده دانشجویان پای کار پیگیری مطالبات دانشجویان آمدند. علیرضا صفرپور، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت دانشگاه امیرکبیر در نشست «دانشگاه پولی» که در خبرگزاری دانشجو برگزار شد؛ گفت: در بحث آموزش مشکل این است که بعضی از درسها سالی یک بار ارائه میشود و این باعث میشود که دانشجو در به پایان رسیدن تحصیلاتش دچار مشکل شود. دانشجو چه گناهی کرده است که به دلیل عدم برنامه ریزیهای درست دانشگاه هم باید تحصیل کند و هم باید پول بدهد و هم هزینه سنوات پرداخت کند. علاوه بر این، مشکلات رفاهی هم در دانشگاهها وجود دارد. دانشگاهها نتوانستند زمینه رفاه دانشجویان را به درستی فراهم کنند. خوابگاهها و غذاهایی که به دانشجویان داده میشود، مشکلات زیادی دارد؛ برای مثال وضعیت خوابگاههای درجه یک در دانشگاههای تهران مثل امیرکبیر، شریف و دانشگاه تهران که بهترین دانشگاههای کشور محسوب میشوند، غیرقابل توصیف است، در حالی که سطح علمی که از دانشجویان انتظار دارند، بیشتر از امکانات است و همه اینها در حالی است که دانشگاههای خارج از کشور امکانات بسیار مناسبی برای دانشجویان فراهم میکنند.
زمزمههای دانشگاه پولی هرچند با اعترضات صنفی شروع شد اما حالا دیگر به یک مسئله ملی تبدیل شده است. پر واضح است که جریان طرفدار اقتصاد لیبرال به دنبال حذف قوانین عدالت محور در حوزه آموزشی کشور است. محمدجواد اصغری، معاون سیاسی بسیج دانشجویی دانشکده عمران و شیمی دانشگاه تهران در این خصوص معتقد است: «شاید مسائل صنفی جزو اساسنامه تشکلهای دانشجویی نباشد، اما این قانون جدید سنوات که تصویب و ابلاغ شد، بحث عدالت به میان آمد که این بحث ربطی به جریان و یا تشکل خاصی ندارد؛ بنابراین هر تشکلی باید وظیفه خود را انجام دهد. هیچ تشکلی بیعدالتی را برنمی تابد و نباید هم، این گونه باشد. در چند سال اخیر اتفاقاتی در فضای دانشگاهها افتاده؛ از جمله پولی شدن دانشگاهها و اینکه موسسات خصوصی وارد دانشگاهها شدند، سرمایه گذاری میکنند و به سمت پولی شدن پیش میروند. وقتی از دانشگاه این موضوع را پیگیری میکنیم؛ پاسخشان این است که ما بودجه و سرمایه نیاز داریم، در صورتی که اگر دانشگاه سرمایه میخواهد باید از دانشجو به دست بیاورد؛ نه از موسسات خصوصی؛ که بعضا بعد از سرمایه دادن به دانشگاه، رانت میگیرند که عقلانی هم نیست؛ اینکه پول به یک اساس در دانشگاه تبدیل شود، باید دانشجو پول داشته باشد تا درس بخواند و دانشگاه پولش را باید از دانشجو تامین کند، در همین راستاست. این بحث سنوات جدید هم در همین پازل است که دانشگاه میخواهد با یکسری قوانینی که نوشته شده از دانشجو پول بگیرد.»
دانشجویان تنها دلواپسان «دانشگاه پولی» نیستند. یوسف اباذری، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران هم چندی پیش با انتقاد از حرکت دولت در سیاستهای اقتصادی مورد نظر غرب گفته بود: «دولت در ايران ميگويد من پول ندارم. اين يك سيستم فكري است كه دولت ميگويد من پول ندارم و كاري نميتوانم بكنم. چون در سيستم كينزي مساله اين است كه چطور دولت با پولي كه ندارد، توسعه ايجاد كند، نه با پولي كه دارد. وقتي شما اين سيستم فكري را اتخاذ ميكنيد، يكي از نتايج آن نابودي دانشي است كه من در آن كار ميكنم يعني جامعهشناسي. آدمهاي خوب و بد در دنيا خيلي وجود دارند اما مساله مهم در پيش گرفتن اين شكل از سياستهاست. يونان، اسپانيا و ايتاليا وارد اين ماجرا شدند و به خاك سياه نشستند. الان هم اتحاديه اروپا به آنها ميگويد يك قران دستمزد اضافي نبايد بدهيد، پول بهداشت را بايد مردم بدهند، پول آموزش را مردم بايد بدهند.»
نتیجه سیاستهای مورد انتقاد اباذری به خوبی در آمار شهریورماه بانک مرکزی مشخص است. آموزش در صدر و درمان در مقام دوم تورم قرار دارد. اعتراضات دانشجویی با عقب نشینی میلیمتری وزارت علوم از قانون سنوات فروکش کرده است اما به نظر نمیرسد که سیاستگذاران بنای تغییر رویه داشته باشند. آیا باید همچنان منتظر حاشیهسازی طرفداران دانشگاه پولی در وزارت علوم باشیم؟ برنامه دانشجویان برای حفاظت از قانون اساسی و عدالت آموزشی چه خواهد بود؟