گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، مصطفی مطهری؛ با توجه به اینکه تنها چند روز به انتخابات در ایالات متحده آمریکا باقیمانده است بررسی برنامه ها و سیاست خارجی دو رقیب انتخابی از دو حزب جمهوری خواه و دمکرات درباره وضعیت آشوب زده خاورمیانه از منظر تروریست های معاند دولت سوریه و رژیم غاصب صهیونیستی از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که موضع گیری های رقبای انتخاباتی از دو حزب مذکور فارغ از لفاظی های تخریبی طرفین، در ارتباط با اوضاع کنونی در خاورمیانه با توجه به اهداف شان برای کسب کرسی ریاست جمهوری در کاخ سفید می تواند راهگشای شناخت ما از رویکرد های دیپلماسی جدید ایالات متحده در آینده در محیط های پیرامونی – امنیتی کشور باشد.
اما آنچه در این راستا مهم به نظر می رسد این است که هیلاری کلینتون به عنوان نماینده دمکرات ها در انتخابات پیش رو با توجه به سابقه اجرایی در عرصه فعال سیاسی ایالات متحده بطور عام و حضور در مجلس سنا و وزرات خارجه این کشور در در دوران ریاست جمهوری اوباما به عنوان سکاندار دستگاه دیپلماسی آمریکا بطور خاص توانسته است نظر معاندان مسلح سوریه ( تروریست ها ) در عرصه نبرد میدانی در این کشور و رژیم صهیونیستی را جلب کند. در واقع اعضای هیئت معارضان سوریه در سازمان ملل با ابراز امیدواری به «هیلاری کلینتون» به عنوان سیاستمداری با تجربه ای که می تواند در مواقع بحرانی تصمیمات صحیحی اتخاذ کند، مایل هستند که وی به عنوان نامزد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برنده نبرد انتخاباتی شود؛ چرا که از نظر آنها، او نسبت به رقیبش ( ترامپ ) درک بهتری نسبت به درگیریها در سوریه دارد. بطوریکه آنها ادعا می کنند که به کلینتون اعتماد داشته و امیدوار هستند با انتخاب او اولویتهای آنها در ارتباط با سوریه برآورده شده و منطقه پرواز ممنوع به همراه منطقه امنی در شمال سوریه را برای امنیت آنها ایجاد گردد. این در حالی است که گروه های معارض مسلح دولت سوریه نظرشان درباره ترامپ درست در نقطه مقابل آنچه می باشد که در سطور فوق بیان شد. به عبارتی آنها ترامپ جمهوری خواه را فاقد تجربه و پست و منصب سیاسی دانسته و درک او را از بحران موجود در سوریه را ناقص می دانند. بطوریکه به گفته آنها ترامپ تنها از معاندین اسد تنها داعش را می شناسد و این برای آینده آنها در سوریه خطرناک خواهد بود. از سوی دیگر نیز معتقدند ترامپ می تواند در یک شگفتی بهت آور بر تقویت و پیروزی جبهه مقاومت و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای سوریه کمک کند.
از نظر مقامات رژیم صهیونیستی نیز کلینتون بر ترامپ ارجحیت دارد چرا که کلینتون قابلیت های سیاسی اش مبرهن و منش اجرایی اش بدیهی است. به عبارتی از نظر آنها شناخت کلینتون، رهگیری برنامه ها و اهدافش را در خاورمیانه به اندازه ممکن مشخص کرده است و مشخصاٌ به منافع رژیم صهیونیستی در خاورمیانه آسیبی نخواهد رساند. از این رو می توان به او به عنوان یک حامی آشکار صهیونیست ها تکیه کرد.
اما به نظر مقامات رژیم صهیونیستی ترامپ جمهوری خواه به دلیل خام و نپختگی رفتاری و غیرقابل پیش بینی بودنش، می تواند برای صهیونیست ها خطرناک بوده و به چالشی جدید برای آنها در غرب تبدیل شود و به دلیل تاکیداتش بر انزوای لنکت آور و بهت انگیز آمریکا، می تواند این کشور را از یک حامی تمام عیار به یک بی طرف و یا حتی دشمن برای آنها بدل سازد. صهیونیست ها بر این باورند ترامپ به دلیل ناشناخته بودن، معلوم نیست در آینده با انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در قبال مسئله و موضوعات حیاتی فلسطین اشغالی ( رژیم اسراییل ) چه موضعی می گیرد. بطوریکه وی یک بار می گوید درباره مناقشات صهیونیست ها و فلسطین دخالتی نکرده و خنثی عمل می کند چرا که از نظر او سرکشی و زیاده خواهی صهیونیست ها را عامل نرسیدن به صلح می داند و در جای دیگر ( در مجمع سالانه لابی صهیونیستی آیپک ) جار می زند که سفارت ایالات متحده آمریکا را به «قدس اشغالی » پایتخت ابدی یهودیان منتقل خواهد کرد که وعده محقق نشده ای است که تمامی روسای جمهورایالات متحده آمریکا قبل از برگزیده شدن به عنوان رییس جمهور در تبلیغات انتخاباتی شان داده بودند.
از سوی دیگر نیز از نظر صهیونیست ها علاقه دونالد ترامپ بنا گفته وی به «ولادمیر پوتین» به عنوان رییس جمهور روسیه می تواند بسترهای چالشی بس خطرساز را برای رژیم صهیونیستی و جهان غرب به همراه داشته باشد. در واقع خلق چالش برای غرب از طریق الگو برداری ترامپ از پوتین آغازی خواهد بود بر خطر آفرینی های غیر قابل جبران برای رژیم صهیونیستی. به بیانی جامع تر از نظر صهیونیست ها و مقامات آن، این نوع نگرش ترامپ از موضوع قدرت و شخصیت های موجود در قدرت جهانی عواقبی را به همراه دارد که دامن آنها را هم خواهد گرفت. فلذا نتیجه و رهاورد ترامپیزه شدن آمریکا از منظر آنها، تقویت روسیه از یک سو و تضعیف آمریکا و جهان غرب به عنوان حامیان صهیونیست ها از سوی دیگر است؛ مع الوصف در تداوم دو مسائله مذکور ( تقویت روسیه و تضعیف غرب ) در سطور فوق در باره ترامپ، ادامه این رهاورد ترامپی در خاورمیانه نیز به ضرر صهیونیست ها با تقویت ایران و حزب الله و جبهه مقاومت خواهد انجامید.
بهره سخن اینکه با توجه به آنچه در این یادداشت از نظر گذشت واقعیت این است که معاندین مسلح سوریه و صهیونیست ها حضور کلینتون در راس هرم تصمیم گیری ایالات متحده آمریکا را تداومی شناخته شده در بقا خود در خاورمیانه تلقی می کنند. در واقع هم از دید معارضان مسلح سوریه و هم از نظر مقامات رژیم صهیونیستی کار با کلینتون شناخته شده هرچند سخت است اما به مراتب آسانتر از ترامپ متظاهر، فرصت طلب، غیرقابل کنترل و غیرقابل پیش بینی خواهد بود. بطوریکه با انتخاب کلینتون به عنوان رییس جمهور، اتخاذ راهبردها و راهکارهای تعامل هموار و شناخته شده است اما در مورد ترامپ این مسیر ناشناخته و خطر پذیر است و می تواند با شگفتی های آسیب پذیر همراه باشد. معهذا از نظر جریان معاندین سوری و صهیونیست ها همانطور که در آغاز، انتخاب ترامپ به عنوان نماینده جمهوری خواهان یک شگفتی محسوب می شد و خود او نیز همواره در تبلیغات کاندیداتوری اش بدنبال خلق شگفتی بود در آینده نیز با انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور نیز محتملاً در پی خلق شگفتی و غافلگیری های غیر منتظره خواهد بود.