کد خبر:۵۵۷۶۹۱
گفتگو با یکی از مولفین کتاب «انقلاب اسلامی» دانشگاه‎ها

خودم منتقد کتاب انقلاب اسلامی هستم/ انقلاب می‌تواند جذاب‌ترین درس عمومی باشد

اگر می‌بینید که درس انقلاب برای بچه‌ها جذاب نیست، عمدتاً به دلیل این است که استاد نمی‌تواند خوب درس را هدایت کند.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دکتر محمدجواد هراتی، استاد درس انقلاب اسلامی و یکی از مؤلفین کتاب «درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران»، در گفتگو با خبرگزاری دانشجو به سؤالاتی درباره علل عدم اقبال دانشجویان به این درس و انتقادات نسبت به این کتاب درسی پاسخ داد.

 

 

چندی پیش ما در خبرگزاری دانشجو یک نظرسنجی را طراحی کردیم و از دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور پرسیدیم. یکی از سؤالات نظرسنجی ما این بود که اگر قرار باشد دانشجویان از میان دروس عمومی یک درس را حذف کنند چه درسی را انتخاب می‌کنند؟ که در نظرسنجی ما بیش از 39 درصد دانشجویان درس انقلاب اسلامی را انتخاب کردند که رتبه اول  را به خود اختصاص داد.  به طور کلی هم دانشجویان انتقادات زیادی در خصوص محتوای ارائه شده در درس انقلاب اسلامی داشتند. آیا نقطه ضعف‌هایی در ارائه دروس انقلاب اسلامی به خصوص در بحث محتوا و منابع درسی می‌بینید و این آیا راهکاری برای حل این مشکل  به نظرتان می‌رسد؟

من یک مقاله‌ای در پژوهش نامه انقلاب اسلامی کار کردم که چند سال پیش منتشر شد. تحت عنوان بررسی انتظارات دانشجویان از درس انقلاب اسلامی. ما هم یک نتایج مشابهی گرفتیم. در واقع این‌طور استنباط کردیم که اگر بحث روز بیشتر مطرح شود در  کلاس‌های انقلاب، شاید درس جذاب‌تر شود. یکی از انتظارات مهم دانشجویان هم این است که در کلاس انقلاب بیشتر مباحث سیاسی روز مطرح شود.  این در حالی است که در دهه شصت و هفتاد اگر درس انقلاب اسلامی مطرح می‌شد، دانشجوها با آن به نوعی ارتباط داشتند. یعنی علاقه‌مند بودند مسائل انقلاب و قبل انقلاب را  بدانند.  دانشجویان امروز یک مقدار زیادی در تلویزیون و جاهای مختلف در مورد خود انقلاب شنیده‌اند و اگر هم گرایشی دارند بیشتر دوست دارند در مورد بحث‌های روز انقلاب بدانند.  من یک بخشی از آسیب را از خود اساتید می دانم درباره عدم ورود به مباحث روز. البته اساتید جوان‌تر بعضاً وارد می‌شوند اما اساتید مسن‌تر معمولاً خود  تشکیل جمهوری اسلامی را بحث نمی‌کنند و خیلی مثلاً واردش نمی‌شود. علت عمده این که بچه‌ها ناراضی هستند این است که بیشتر دوست دارند بحث‌های روز مطرح شود و دانشجویان احساس می‌کنند که مطالب تکراری تاریخی می‌خوانند.

 

 

شما یکی از نویسندگان کتاب «درآمد تحلیلی بر انقلاب اسلامی» هستید که در بسیاری از دانشگاه‌ها  برای درس انقلاب اسلامی تدریس می‌شود. می‌خواستم بدانم این انتقاد را به این کتاب وارد می دانید که  مقداری یک طرفه به قاضی رفته و خیلی روایت بی طرفی از تاریخ نداشته؟

 

اتفاقاً یکی از نقاط مثبت این کتاب، که بعد از سال 88 منتشر شد، این  است که به بحث‌های روز و مسائل روز هم پرداخته و اتفاقاً یکی از نکاتش این است که برخلاف کتاب‌های دیگر صرفاً وارد بحث تاریخ نشده است. مثلاً دو سه فصل، تاریخ انقلاب و تحولات تاریخی را گفته بعداً وارد  تحولات جمهوری اسلامی شده و دوره جمهوری اسلامی هم تا رسیده به بحث‌های روز و آینده انقلاب و ...

 

مثلاً در این کتاب دو تا الگو برای پیشرفت ایران مطرح شده شما اسم یک الگو را گذاشته‌اید شبه ترقی غرب گرا و اسم یک الگو را هم گذاشته‌اید تعالی خواهی اسلامی. اصلاً در نام‌گذاری الگوها به نظر می‌آید که یک پیش داوری دارد به مخاطب تحمیل  می‌شود. به طور خاص در مورد این مثال می‌شود گفت که این کتاب دارد قضاوت می‌کند....

 

درباره لفظ الگو خیلی بحث داشتیم. ما یکی از مشکلاتی که در این کتاب داریم و خودم اعتقاد دارم ابهام وجود دارد این است که هنو  خیلی‌ها نمی‌دانند منظور از این بحث الگوها چیست.  این کتاب، تاریخ معاصر را در قالب چالش  دو جریان فکری بحث کرده که در زمان مشروطه، وقتی که ایران با غرب آشنا می‌شود در این آشنایی به نوعی با یک دیده حیرت به غرب می‌نگرند. می گویند چرا غرب زیاد پیشرفت کرده است و این‌ها. می گویند ما باید ببینیم که غربی‌ها چه کار کردند که ترقی کردند ما هم ترقی بعدی را می‌خواهیم لذا این الگویی که گفتیم ترقی این است.

 

 

ادبیاتی که در این کتاب  به کار رفته انگار از ابتدا مشخص است در انتها چه می‌خواهد بگوید. یعنی از ابتدا جبهه گیری‌ها و اصطلاحاتی  که برای توصیف حکومت رضاشاه هست، از ادبیات خاصی استفاده می‌شود  که انگار جهت دار است. البته به هر حال خیانت‌های حکومت پهلوی قابل انکار نیست  اما این کتاب باید محملی باشد برای انتقال استدلال به دانشجویان. یعنی شاید بهتر باشد اگر لحن کتاب یا هر منبعی که در دانشگاه‌ها تدریس شود یک لحن روایت گونه و گزارش گونه‌ای باشد.

من با شما موافق نیستم. یک جلسه نقدی هم بود اتفاقاً  بعضی از دوستان انتقاد می‌کردند که شما آمده‌اید از تعریف رضاخان تعریف کرده‌اید. البته نقش استاد در اینجا خیلی مهم است. ما  بعضی از عبارات را تعبیری گذاشته‌ایم یعنی استاد باید تعبیر کند. برخی موضوعات را استاد باید تشریح کند. یعنی این که در واقع این نوع نگرشی که  ما به دولت رضاخان داشتیم اتفاقاً خیلی‌ها معتقدند برعکس آن چیزی که شما فکر می‌کنید است. این کتاب اتفاقاً یک الگوی قشنگی دارد یعنی مسائل تاریخ ایران را چالش میان دو الگو بحث می‌کند تا می‌رسد به انقلاب اسلامی. اما بخش  بعد از انقلاب خیلی ضعیف نوشته شد. به امید خدا در ویراست‌های بعدی این مشکلات را اصلاح خواهیم کرد.

 

مثلاً در فصل دستاوردهای انقلابی؛ شما دستاوردهای انقلاب اسلامی را ایجاد روحیه خود باوری، ارتقای جایگاه زن در اجتماع و... بیان کرده‌اید.  این‌ها درست است اما به نظر می‌آید کلی و به اصطلاح کلیشه‌ای است. در حالی که دانشجوی نسل جدید انتظار دارد که به صورت عینی و عملی نکاتی که مرتبط است با آبادانی کشور و با افزایش رفاه را ببیند.

 

این نوع نوشتن در واقع برخاسته از تجربه کتاب‌های گذشته بود.  در کتاب‌های گذشته دسته بندی کرده بودند که  مثلاً این تعداد حمام ساخته شد، این تعداد مدرسه و... خب اینجا برای دانشجو سؤال ایجاد می‌شود که اگر شاه بود آیا این اتفاقات نمی‌افتاد؟

 

من خودم شخصاً  به این کتاب حاضر و نوع نوشتارش  اشکالاتی  دارم. سرفصل‌ها  به گونه‌ای است که باید  خیلی از مطالب را در این بگنجانید و اصل بحثتان گم می‌شود. اگر می‌بینید دانشجویان به درس انتقاد دارند یک بخشی از انتقاد برمی گردد به استاد. مثلاً من خودم درس می‌دهم دانشجویان این‌قدر انتقاد ندارند. چون من خودم می دانم که یک بخشی از کتاب را کجا درس بدهم یک بخشی هم درس ندهم. بعضی از دوستان ما هم بسیار موفق هستند در این و بچه‌ها بسیار راضی هستند به خاطر این که آن‌ها می‌دانند که این درس را نباید صرفاً از روی کتاب درس داد. متأسفانه  دیدیم بعضی از اساتید می‌آیند کتاب را باز می‌کنند همین جور می گویند و می‌روند.

 

در واقع مشکل  اصلی درس انقلاب، متن نیست. مشکل خود استاد است که نمی‌داند چه طور از پس درس بربیاید. خودم  در این حوزه تجربیات زیادی دارم و انصافاً وقتی می‌روم کلاس و بعد از کلاس احساس می‌کنم دانشجویانم راضی هستند. آخر هر کلاس و آخر هر ترم بچه‌ها می گویند که فکر نمی‌کردیم که درس انقلاب این جوری باشد. چون دانشجو از اولی که می‌آید یک گارد و پیش زمینه‌ای دارد نسبت به درس، شما باید تجربه داشته باشی و با تجربه‌ات بتوانی آن نظر را عوض کنی، اگر شما این کتاب را بردارید و بروید از اول تا آخر سر کلاس همین را بخوانید، جذابیت زیادی ندارد.

 

در نهایت اگر می‌بینید که درس انقلاب برای بچه‌ها جذاب نیست، عمدتاً به دلیل  این است که استاد خوب نمی‌تواند هدایت کند درس را. لذا من خودم مشکل را خیلی از متن نمی‌دانم. ضمن این که تحقیقی هم انجام شده و کتابی هم که ما  الان نوشته‌ایم و با خیلی از دوستان دیگر که بحث کردیم آن‌ها همه می گویند که این متن بهتر از متن‌های دیگر است. دلایل مختلفی دارند چون آن‌ها متوجه شده‌اند  که این متن چه چیزی می‌خواهد بگوید. من بیشتر تاکیدم روی این است بچه‌ها معمولاً دوست دارند یک سری مطالب مطرح شود که در این کتاب جا ندارد. ما هم دوست داشتیم که یک بخش مفصلی درباره جمهوری اسلامی بیاوریم ولی  مگر چقدر می‌توانیم در یک کتاب 200 صفحه‌ای مطلب بگنجانیم؟

 

 

نکته دیگر این که اصلاً اساتید نمی‌رسند حتی کتاب را تمام کنند. معمولاً اساتید حتی به سال 57 هم نمی‌رسند چون  زمان محدود است.

اگر  بحث به نیازهای دانشجویان بکشد خیلی برای بچه‌ها جذاب‌تر می‌شود  و سؤالاتشان پاسخ داده می‌شود. واقعیت این است که خیلی از اساتیدی که می‌آیند درس انقلاب را درس می‌دهند بعضاً یا حق‌التدریس هستند یا مثلاً بعضاً  دبیر آموزش و پرورش هستند.

 

 

یعنی علاقه‌ای به این کار ندارند؟

نه این که ندارند اما برای این درس باید وقت زیاد بگذارند. این درس نسبت به دروس عمومی دیگر نیاز به وقت بیشتری دارد. یعنی باید با حوصله به شینیم و سؤالات دانشجویان را پاسخ بدهیم. من خودم یک وقت‌های یک کارهایی می‌کنم که  بچه‌ها عمداً بعد از چند جلسه که گذشت دیگر وارد بحث‌های روز بشوند. اگر استاد بخواهد صرفاً کتاب را درس بدهد کافی نیست.  کتاب صرفاً یک چارچوب کار می‌دهد. حتی ما در بخش‌های جمهوری اسلامی هم خیلی بحث داشتیم. مثلاً آمدیم گفتمان‌های سیاسی بعد از انقلاب را گفتیم  که در آن جا خیلی جای بحث دارد. حتی یک جاهایی را واگذار کرده‌ایم به دانشجو و استاد. اگر استاد، استاد خوبی باشد می‌تواند این بحث را جذاب کند. دانشجویان انتظار دارند که استاد همه سوالاتشان را هم پاسخ بدهد. مگر استاد  چقدر می‌تواند در کلاس 14 جلسه‌ای بحث کند؟ بخشی از آن برمی گردد به رویکرد  خود اساتید و متن هم در واقع من اعتقاد دارم که  نیازمند اصلاح است. برای مثال متن درس تفسیر قرآن ممکن است 10 یا 20 سال یک بار نیاز به بازنگری داشته باشد ولی تحولات سیاسی چون دائماً در حال تغییر است،  متن درس انقلاب هر دو سال یک بار شاید نیازمند بازنگری باشد.

 من بر خلاف دیدگاهی که شما مطرح کردید تصور می‌کنم که  درس انقلاب، باز تاکید می‌کنم، اگر استادش خوب باشد جذاب‌ترین درس در درس‌های عمومی است.

 

 

در واقع دو عامل استاد و مطرح شدن بحث‌های روز می‌تواند درس انقلاب را خیلی جذاب‌تر از آن چیزی که به نظر می‌آید بکند.

یکی خود استاد و یکی مطرح شدن بحث‌های روز مرتبط با انقلاب اسلامی، که خودتان هم گفتید، خیلی از درس‌ها و خیلی از متن‌ها، مثلاً همین کتاب‌هایی که الان موجود است که معرفی شده برای درس انقلاب، این‌ها می‌آید می‌رسد به سال 57 یا متوقف می‌شود یا خیلی گذرا به بحث‌های ابتدای انقلاب هم می‌پردازد. در حالی که دانشجوی امروز با توجه به سنی که دارد دوست دارد در بحث‌های روز ورود کند.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات بینندگان
ناشناس
Saudi Arabia
۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۹
هیچ درس عمومی ای جذّاب نیست، فقط وقت گیر و زوریه.
3
1
پربازدیدترین آخرین اخبار