گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-محمد توانگر؛ «پرواز سیمرغها» ، « تحویل سال سینمای ایران»و «آیین پرشکوه هنر ملی» یا هر عنوان کلیشهای دیگری که این روزها معمولاً برای توصیف جشنواره فیلم فجر استفاده میشوند، بیانگر حس و حال جماعتی نیستند که در سالهای نهچنداندور، با وجود سرمای استخوانسوز بهمن ماه، ساعتها در صف میایستادند تا جزو اولین نفراتی باشند که یک فیلم تازه را میبینند. حالا که همه چیز اینترنتی شده و صفهای سرد جلوی سینماها جایشان را به ازدحام سایت پیشفروش بلیت دادهاند، اما چیزی از شور و شوق جشنواره فیلم فجر کاسته نشده. شوری که آدمهای مختلف از سنین متفاوت را، تبدیل به نوجوانانی پرهیجان و ذوقزده میکند تا در جادوی اعجاب انگیز پرده نقرهای غرق شوند. درست همینقدر کلیشهای و البته دوستداشتنی!
جشنواره سی و پنجم، در نگاه اول کمجنجالتر از همیشه به نظر میرسد. نه حاتمیکیا دارد که از دردهایش بگوید،نه اصغر فرهادی که سوژههای اجتماعی جنجالی را سردست بگیرد و نه حتی رضا درمیشیان که بیاید و در جشنواره «فجر» حرف ضد ارزش و ضد مردم بزند! جشنواره، به جز یکی دو کارگردان، نام پرحاشیه دیگری ندارد و انگار با جشنوارهای طرف هستیم که بیش از آدمها، قرار است فیلمهایش حرفی برای گفتن داشته باشند. غافلگیریهای جشنواره امسال چه فیلمهایی هستند؟ به عبارت دیگر، خودمان را برای دیدن کدام فیلمهای «خوب» آماده کنیم؟
فیلماولیها: بر مدار ارزش
جشنواره امسال، یک دوجین کارگردان جوان و فیلم اولی دارد که ایده های جذابی را برای اولین حضور خود در سینما انتخاب کرده اند. «اشنوگل» با این نام عجیب روایتگر ماجرایی معمایی و احتمالا هیجانانگیز در ژانر دفاع مقدس است و سرنوشت عجیبی برای قهرمانش «یونس» فرمانده گردان غواصان رقم میزند. هادی حاجتمند این فیلم را با حضور بازیگرانی چون برزو ارجمند و ماهچهره خلیلی جلوی دوربین برده که به نظر میرسد با داستان جذابش، از غافلگیری های فجر 35 باشد.
حضور شش کارگردان زن در جشنواره 35، آن را به زنانهترین جشنواره فجر تاریخ تبدیل کرده. از میان هفت کارگردان زن حاضر در بخشهای گوناگون جشنواره، چهار نفر از آنها فیلم اولی هستند که «منیر توکلی» یکی از آنهاست. توکلی قصه «ویلایی ها»را برای روایت فیلم اولش انتخاب کرده. داستانی که در خانههای سازمانی ِ نیروهای مسلح می گذرد. در شرایطی که هر خبری میتوانست خبر شهادت باشد و هر صدایی، صدای گلوله! طناز طباطبایی و یریناز ایزدیار از مهمترین بازیگران فیلم ِ زنانه خانم کارگردان هستند که منظر ویژهای را برای روایت سالهای دفاع مقدس انتخاب کرده است. «دریاچه ماهی» اولین فیلم کارگردانی جوان و تحصیل کرده به نام «مریم دوستی» است. دوستی با سابقه ساخت 12 فیلم کوتاه، نخستین اثر بلندش را در ژانر دفاع مقدس ساخته. فیلمی که قرار است راوی سرنوشت چند خانواده پس از جنگ باشد و با عوامل حرفه ی و تعدد لوکیشنهایی که دارد، احتمالاً اثر جذابی است. دوستی، که برای فیلمهای کوتاهش جوایزی جهانی در کارنامه دارد، میتواند نامزد جدی تبدیل شدن به پدیده جشنواره امسال باشد. تنوع گسترده آثار کارگردانهای تازه کار و تراکم فیلم های دفاع مقدسی، نوید سالی جذاب را برای سینمای ایران می دهد. آیا این جوان ها ما را به سینمای سال ۹۶ ایران امیدوار میکنند؟
یک روز بخصوص: اینبار هم پزشکان مانع میشوند؟
یکی از مهمترین خطقرمز های نانوشته سینما و تلویزیون و اساساً هنر ایران، پزشکان هستند. عموماً شوخی و نقد آنها شدیدترین واکنشها را در پی دارد و همین موضوع،پرداخت به مسائل جامعه پزشکی در سینما را دشوار کرده. «یک روز بخصوص» در پسزمینه قصه خود، ماجرای خرید و فروش اعضای بدن انسان، آن هم در یک بیمارستان را روایت میکند و از این جهت، در میان فیلمهای کنجکاوکننده جشنواره امسال است و اگر قرار به برخورد های تند بخشی از جامعه پزشکی با این فیلم باشد، ممکن است «در حاشیه» برود و هرگز رنگ پرده را به خود نبیند. باید منتظر ماند و نحوه مواجهه همایون اسعدیان را با این مقوله مهم، و واکنش پزشکان به این فیلم را دید.
ماهگرفتگی: روایتی تازه از فتنه
این،تازهترین محصول سینمای ایران درباره فتنه 88 است. فیلمی که گفته میشود خوشساخت است و نگاهی مردمگرا و غیرسیاستزده نسبت به فتنه خواهد داشت. حضور کامبیز دیرباز در نقش یک بسیجی در این فیلم، احتمالاً به جذابیتهای آن خواهد افزود. سوژه همچنان ملتهب آن هم احتمالاً تا مدتها فضای بحث و گفتگویی تازه را در جامعه باز خواهد کرد. باید دید مدعیان اصلاحات این فیلم را هم مثل «قلادههای طلا» تحریم خواهند کرد و یا باب گفتگویی منطقی درباره فتنه تلخ 88 را باز خواهند گذاشت؟
ماجرای نیمروز: مسعود، موسی و آن ظهر خونین!
محمدحسین مهدویان با «آخرین روزهای زمستان» و «ایستاده در غبار» نشان داده که کارگردان قابل اتکا و توانمندی است. کسی که میتواند روایتی درست و «سرپا» از وقایع مهم تاریخی عرضه کند. «ماجرای نیمروز» تازهترین دستپخت اوست که به فعالیتهای منافقین در سالهای 59 و 60 میپردازد. اشارات جدی به روز پرتنش 30 خرداد سال 60 و آشوب سازمانیافته منافقین، در کنار ورود به بخشهایی از زندگی مسعود رجوی و موسی خیابانی(از سران منافقین) در کنار صحنهپردازیهای کمنقص و پرجزییات، ماجرای نیمروز را به اثری شاخص تبدیل خواهد کرد. اثری که با زنده کردن خاطره فیلم موفق سیانور(از همین تهیهکننده) میتواند جریانی موثر و موفق برای بازخوانی تاریخ معاصر ایجاد کند. آیا سیمرغ بهترین فیلم باز هم روی شانه مهدویان مینشیند؟
گشت ارشاد2: حاشیههای پررنگتر از متن
دنبالهسازی در سینمای ایران دوباره روی بورس افتاده و «گشت ارشاد» هم پس از موفقیت نسبی در ایجاد حاشیه و ترکاندن گیشه، به قسمت دوم رسیده. سعید سهیلی،که در اکثر آثارش نشان داده دغدغه عدالت و فاصله طبقاتی برایش جدی است، این بار هم پیرنگ «فقر و غنا» را دستمایه اثری تازه قرار داده و با همان شخصیتهای غریب ِ گشت ارشاد، حکایت تازهای نوشته است. حضور حمید فرخنژاد، تداوم یک سوژه جنجالی و احتمالاً حاشیههایی پررنگتر از متن، برگ برندههای تازهترین اثر خالق «چارچنگولی» هستند. فیلمی که شاید از همین حالا بشود گفت لقب «پرحاشیهترین فیلم جشنواره» ،اگر اتفاق ویژهای نیفتد، مال آن است.
«بیست و یک روز بعد» و «انزوا»: اولین خروجیهای داستانی عمار!
مرتضیعلی عباسمیرزایی و محمدرضا خردمندان، نامهای آشنایی برای اهالی سینما نیستند. این دو کارگردان تازهنفس، از فیلماولیهای جشنواره 35 هستند و به دلیل کیفیت بالای آثارشان، وارد بخش مسابقه اصلی جشنواره شدهاند. دو کارگردانی که نخستین آثار خود را در جشنواره مردمی فیلم عمار تولید کردهاند و به نوعی اولین نسل خروجیهای حرفهای این جشنواره هفتساله هستند. کسی چه میداند، شاید پدیدههای امسال جشنواره فجر، نه از کافهتریا که از بطن مردم بلند شده باشند!
دیگران: بیم و امید و تردید
مسعود کیمیایی، کارگردان قدیمی و صاحبسبک سینمای ایران، پس از سه سال دوری از جشنواره با «قاتل اهلی» به این رویداد آمده. فیلمی که گفته میشود در میان آثار متاخر خالق «ضیافت» یک اثر ممتاز و برجسته است. حضور پرویز پرستویی،پس از درخشش دوباره در بادیگارد،جلوی دوربین کیمیایی از نکات جالب این اثر است و گذشته از این موضوع، آنطور که از اخبار منتشر شده بر میآید، درونمایه «قاتل اهلی» حاوی اشارات و کنایههای متعددی به مدیران «نجومیخوار» است . انگار مسعودخان دوباره هوای ساخت فیلم سیاسی به سرش زده و میخواهد با آخرین اثرش، یاد گذشتههای درخشانش را زنده کند. مسعود جعفری جوزانی ، پوران درخشنده و علیرضا داوودنژاد هم بهترتیب با «پشت دیوار سکوت»،«زیر سقف دودی» و «فراری» به فجر آمدهاند تا تعداد نسل اولیهای حاضر در فجر ۳۵ بیشتر شود. آیا جشنواره امسال، مثل جشنواره ۲۹ دربست به نام قدیمیها میخورد یا مانند جشنواره سال گذشته، پدیدههای جدیدی را به سینمای ایران معرفی خواهد کرد؟ تا مشخص شدن پاسخ این سوال، زمان زیادی باقی نمانده.