گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-زینب امیدی، کار کردن عار نیست! جملهای که تقریبا همه ما در طول عمر به کرات شنیدهایم و خواهیم شنید. میگویند پیدا کردنش سخت است، پیدایش میکنند میگویند پول درآوردنش سخت است؛ کلا اسم کار که میآید همه یاد سختیها و گیر و گورهای مسیرش می افتند. سال گذشته از جامعه دانشگاهی آماری منتشر شد که نشان میدهد از۱۱ میلیون و ۳۹۲ هزار و ۲۲۷ نفری که مدرک دانشگاهی گرفتهاند، ۴ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۷۷۵ نفر شاغل و یک میلیون و ۳۴ هزار و ۱۲۹ نفر هم به دنبال کار میگردند. اما این وسط ۵ میلیون و ۸۱۳ هزار و ۳۲۲ کلا ایستادهاند بی تحرک، غیر فعال و کلا بی حساب و کتاب! به راستی آنها را باید چه دانست؟ بیکار؟ جویای کار؟ یا تحصیل کرده غیر فعال یا جمعی که چند صباحی را برای گذاران عمر به دانشگاه رفتهاند.
عدهای معتقدند برای حل مشکل کار جوانان و ریشه یابی اینکه چقدر به کار علاقه و به انجام آن کمر همت میبنند نیاز به ساعتها بحث و بررسی، سیمنار، همایش و ... است اما در حقیقت اگر این راهها تا کنون جواب داده بود آمار جامعه بیکار کشور نباید خیلی به چشم می آمد. مقوله کار در دوران دانشجویی چیزی است که این روزها خیلیها را مشغول خود کرده و شرایط اقتصادی شاید یکی از عوامل اصلی گرایش قشر دانشجو به کار دانشجویی باشد. در این بین هستند دانشجویانی که برای گذران دوره تحصیل خود پول تو جییبی پدر و مادر از جیبشان سرازیر می شود اما عده کثیری از همان ترم اول به فکر کار کردن و کسب درآمد برای خرج و برج روزگار دانشجویی میشوند، خصوصا دانشجویانی که برای تحصیل به شهرستان دیگری میروند.
ما کار میخوایم یالا!
خوب است بدانید طبق طرحی از سوی سازمان امور دانشجویان تحت عنوان «کار دانشجویی» هر دانشگاه میتواند تعدادی از دانشجویان خود را تحت این عنوان به نوعی استخدام و ماهیانه هزینهای را به عنوان حق الزحمه به آنها پرداخت کند. شکل کار به این صورت است که دانشجویان «صاحب شرایط» پس از گذراندن مراحلی خاص و قراردادی که با معاونت فرهنگی و دانشجویی بسته میشود، طبق تعرفه اعلام شده شروع به کار میکنند.
برای نمونه در فرمی که دانشگاه شهید بهشتی برای کار دانشجویی تعریف کرده است؛ نداشتن درآمد کافی برای تامین مخارج زندگی، گذراندن حداقل یک ترم تحصیلی برای دانشجویان کارشناسی، نداشتن سابقه در کمیته انضباطی، داشتن میانگین حداقل ۱۲ برای دوره های کاردانی و کارشناسی و ۱۴ برای مقاطع بالاتر و داشتن صلاحیتهای عمومی از جمله شرایط لازم است. تا سال گذشته تعرفه ساعت کاری چیزی حدود ۸۰ ساعت بود و و حق الزحمه هر ساعت کار دانشجویی در مقطع کارشناسی ۸۰۰۰ ریال، کارشناسی ارشد ۱۳۰۰۰ ریال و دوره دکترا ۲۵۰۰۰ریال تصویب شده بود اما مجتبی صدیقی رئیس سازمان امور دانشجویان در روزهای پایانی سال ۹۵ خبر از افزایش دستمزد کار دانشجویی و ساعت کاری آنها داد.
دستورالعمل کار دانشجویی بعد از سه سال بازنگری به دانشگاهها ابلاغ شد. صدیقی با اعلام این خبر گفته بود: به نسبت اعلام قبلی، تعرفههای کار دانشجویی بیش از دو برابر شده است. از مقطع کاردانی تا دکتری از یک هزار تومان شروع شده و تا ۵ هزار و ۵۰۰ تومان در ساعت افزایش یافته است. دانشجویان در ماه حداکثر ۸۵ ساعت میتوانند کار دانشجویی داشته باشند و برای دانشجویانی که معدل بهتری دارند، امکان افزایش ۲۰ درصد به این تعرفه نیز وجود دارد.
صدیقی خاطرنشان کرد: البته باید این تعرفه ا به تایید هیات امنا دانشگاهها برسد، معمولا هیات امنا دانشگاهها نیز با این تعرفهها موافق بوده و آن را تایید میکنند، اگر دانشگاهی امکاناتی بیشتری داشته باشد میتواند تعرفه را از این هم بیشتر افزایش دهد.
نرخ پایین حقوقها جذابیت را از کار دانشجویی گرفته است
اما حقیقتی که نسبت به طرح کار دانشجویی وجود دارد درآمد پایین دانشجویان از آن است که موجب نارضایتی و گلایه آنها شده. همچنین موجب گردیده این طرح از سوی دانشجویان خیلی با استقبال مواجه نشود. در خصوص این موضوع با وثوقی معاون دانشجویی دانشگاه شریف صحبت کردیم چرا که دانشگاه شریف از جمله دانشگاه هایی است که دانشجویانش در این سال ها از طرح کار دانشجویی استفاده کرده اند.
وثوقی معاون دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در این خصوص به خبرنگار ما میگوید: دانشجویان دانشگاه شریف از طرح کار دانشجویی استقبال خوبی کردند اما متاسفانه به علت نرخ پایین قیمتها برای دستمزد دانشجویان، آن جاذبهای که برای این طرح باید وجود داشته باشد در حال حاضر نیست. بسیاری از کارهای دانشگاه از جمله خوابگاهها، کتابخانه و ... توسط دانشجویان انجام میشود اما حقوقی که طبق مصوبه سازمان امور دانشجویان به آنها داده میشود امیدوار کننده نیست.
وی با تاکید بر این که حقوق کم دانشجویی موجب میشود که دانشجویان به کاری که انجام میدهند اهمیت ندهند بیان داشت: فرهنگ کار کردن در میان دانشجویان دانشگاه شریف نهادینه شده و حتی بسیاری از دانشجویان به تدریس خصوصی و یا دانشجویان کامپیوتر در مراکزی که مرتبط با شاخه تحصیلی آنها است مشغول به کار میشوند اما برای تشویق دانشجویان به کار در دوران دانشجویی باید تبلیغات بیشتری شود.
پولی در کار نیست!
همه میدانیم که همه دانشجویان یک دانشگاه در یک سطح مالی نیستند به همین خاطر بعضی دانشجویان برای در مضیقه نماندن مخارج به کار دانشجویی روی میآوردند چیزی که انگار در این سالها خیلی از آنها خیری از آن ندیدند.
یکی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی می گوید: نرخ دستمزد در اینجا برای دانشجویان لیسانس ساعتی ۸۰۰تومان، ارشد۱۳۰۰تومان و دکتری ۲۰۰۰تومان است. جالب است چند سال است نرخ دستمزد همین قدر ثابت مانده و هیچ تغییری نکرده در حالی که هزینه خوابگاه، غذا و... به صورت صعودی با سرعت زیاد هر ترم افزایش مییابد. حال سوال من این است که آیا انصاف است چون دانشجویان به این پول نیاز دارند به این صورت از آنها بیگاری کشیده شود؟ نباید فکری برای این وضعیت کرد؟ الان هزینه خوابگاه ۲۳۴۰۰۰تومان است. اگر یک دانشجوی ارشد پول سه ماهش را هم جمع کند بازهم نمیتواند هزینه خوابگاه را بدهد بقیه هزینهها که جای خود دارد.
یکی از دانشجویان دانشگاه بزرگمهر قائنات نیز میگوید: ما نیز همین مشکل را داریم اینجا برای دانشگاه هرچقدر هم کار کنیم، نهایتا ۲۵۰ ساعت کار دانشجویی رد می کنند تازه این کار دانشجویی ترمی است و حالا که یکی دو ماهی از شروع ترم گذشته هنوز حتی حق الزحمه ترم پیش واریز نشده و هر وقت پیگیر می شویم جواب مسئولین این است که بزودی واریز می شود.
شرایط و حقوق کار دانشجویی برای بسیاری از دانشجویان کفاف نمی دهد به همین خاطر آنها به سمت کار دانشجویی کوچه بازاری می روند یعنی بیرون از دیوارهای دانشگاه. در حال حاضر آمار درستی از دانشجویانی که به سمت این نوع کار روی می آوردند در دسترس نیست اما؛ تدریس خصوصی و گروهی، بازاریابی، فروشندگی، پیشخدمتی، پیک و تاکسی، کارگری، منشیگری، خبرنگاری و نگهبانی از پرطرفدارترین مشاغلی هستند که بخش زیادی از ۴۶۰۰۰۰۰ دانشجو را درگیر خود کرده است، و کمتر ارتباطی با رشته و تخصص آنها دارد.
کار دانشجویی به سبک بازاری/ چرا ما بیکاریم؟
به هر حال نوع دوم کار دانشجویی این روزها طرفداران خودش را دارد و بدیهی است که حقوق دریافتی آنها به مراتب بیشتر از کاردانشجویی در دانشگاه است. هر دانشجو پس از سر و کله زدن با واحدهای درسی و تلاش برای پاس کردن آنها و همچنین دوندگیهای شبانه روزی و کار کردن در کنار درس خواندن دغدغه اصلی ذهنش معطوف این می شود که گرفتن یک مدرک تحصیلی آیا میتواند تضمین کننده کار وی برای امرار و معاش آینده باشد یا خیر؟
همانطور که در ابتدا گفته شد از جامعه دانشگاهی ما حدود ۵ میلیون نفر نه کار دارند و نه جویای کارند. به نظر میرسد در حال حاضر دو مفهموم کار و دانشجو دوگانگیهای انکار ناپذیری با یکدیگر پیدا کردهاند. حقیقت در جامعه ما سرانه کار کمتر از ۲۰ دقیقه کارمندان و سرانه مطالعه زیر چند دقیقهای و شب امتحانی دانشجویان است که روشن میکند ایراد کار از جای دیگر آب میخورد.
در حقیقت باید پذیرفت ما برای نهادینه کردن فرهنگ کار کردن نه از دانشگاهها که از خیلی سال قبل تر از آن باید شروع میکردیم. ولو اینکه برای تبلیغ کار در دانشگاهها با شرایط فعلی که گفته شد، دانشجویان اصلا رغبتی به آن ندارند که نشانگر عدم مدیریت و برنامه ریزی صحیح است. چندی پیش تصاویر منتشر شده دختر اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا در فضای مجازی در حالی که وی مشغول کار در یک رستوران است بازتابهای متفاوتی را به همراه داشت. همان موقع بود که برای بررسی ریشه فرهنگ کار کردن در غرب با تعدادی از دانشجویان ایرانی ساکن آمریکا که برای تحصیل به آنجا رفته بودند مصاحبه کردیم.
دانشجویان آن طرف آبی چگونه کار میکنند؟
احسان یک دانشجوی ایرانی مقیم آمریکا است. او درباره کار کردن جوانان آمریکایی میگوید: «یكي از فرهنگهاي آمريكايي، جدا شدن بچه از پدر و مادر در سن ١٨ سالگي است. بر اساس اين قانون نانوشته اجتماعي فرقي بين دختر و پسر وجود ندارد حتي فرقي بين پولدارها و فقيرها هم وجود نداره! مالك يكي از بانکهای آمريكا در شهري كه ما زندگي ميكنيم بچه خودش را در بانك خودش استخدام نكرد و او مجبور شد در يك بانک دیگر کار پیدا کند.»
احسان در توضیح شرایط دانشجویی به میانگین سن ورود به دانشگاه در آمریکا اشاره میکند و میافزاید: «میانگین سن وروردیهای دانشگاههای اینجا ۲۲ تا ۲۳ سال است. دلیلش این است که بیشتر دانشگاههای اینجا پولی هستند. اين پول را بايد خود دانشجو بدهد، نه پدر و مادرش! بنابراين خيلي از دانشجوها مجبورند چند سال كار كنند و يك پولي جمع كنند و بعدش با اين پول وارد دانشگاه بشوند.»
توحید، ایرانی دیگری است که چند سالی است برای تحصیل به آمریکا رفته. او درباره خبر کار کردن دختر اوباما در رستوران میگوید: «در فرهنگ آمریکا (البته فرهنگ خیلی جاها، غیر از ایران) کار کردن عار نیست. جوان وقتی به سن استقلال میرسد دیگر دنبال کار کردن میرود حتی اگر دانشجو باشد.
وی میگوید: «شاید باورش برای شما سخت باشد اما یکی از معیارهای مهم پذیرش در دانشگاههای معتبر آمریکا، ارائه اسناد سابقه کار در دوران دبیرستان و کالج است. بسیاری از دانشجویان آمریکایی نیز در حین تحصیل به گارسونی و ظرفشویی مشغول میشوند. در فرمها ثبتنام دانشجویی فدرال یک گزینه هست که میتوانید انتخاب کنید که آیا علاقمند برای کار دانشجویی هستید یا نه؟»
نگین یکی دیگر از این دانشجوها می گوید: خیلی از دانشجوها در رستورانها و کافهها کار میکنند. البته ایرانیها کمتر سمتش میروند ولی برای بقیه خیلی مهم نیست.»
سوال دقیقا اینجاست چرا ایرانیها سمت کار نمیروند؟ ما مدام در طول هفته، ماه و سال حرف از بیکاری میشنویم اما واقعا ایراد کار کجاست؟ بسیاری از دانشجویان پس از فارغ التحصیلی بیکار میچرخند، عدهای دیگر به کاری غیر از تخصصی که گرفتند مشغول میشودند و البته عدهای دیگر علی رغم آنچه گفته شد مشغول به کاری متناسب با تخصص و درسی که خواندهاند، میشودند و در چرخه کار کشور خوش میدرخشند اما چیزی که بسیار نگران کننده است طولانی شدن صف فارغ التحصیلان دانشگاهی بی کار است که هر ساله به طول آن اضافه میشود. این معضلی است که اگر برای آن راهکار ارائه نشود تبدیل به بحرانی جبران ناپذیر خواهد شد. دانشجویان ما باید بدانند دوره دانشجویی دوره گذرا است و برای کار کردن در این دوران نباید به پرستیژ و جایگاه اجتماعی آن خیلی اهمیت بدهند چه بسا بسیاری از آمارهایی که گفته شد برای پیدا کردن کار در این دوران درگیر کلاس و پرستیز آن شده باشند!