به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حسن رحیم پورازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در آئین افتتاحیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه که عصر امروز در دانشکده مدیریت و حسابداری این دانشگاه برگزار شد به تشریح مباحث علوم انسانی اسلامی پرداخت و گفت: انسان گوشت و پوست و هورمون دارد و نسبت به وضعیت های مختلف واکنش نشان می دهد ولی همه انسان ها درباره یک موقعیت یکسان واکنش یکسان نشان نمی دهند تفاوت و تشابه کنش ها و واکنش ها در قرآن گفته شده است در قرآن از زمانی یاد شده که تغذیه فرزند در شکم مادر به تغذیه مادر بستگی دارد و این تغذیه در جسم و اخلاق و روحیات فرزند تاثیر می گذارد به طوری که تاثیر ژن و تغذیه در اخلاق مشاهده می شود.
وی افزود: البته هر انسانی می تواند علیه موقعیت خود شورش کند به عنوان مثال پسر نوح با اینکه در شرایطی متولد شد که فرزند پیامبر بود اما واکنشی متفاوت داشت و علیه موقعیت خود شورش کرد.
رحیم پورازغدی با اشاره به اینکه مسئولیت های ما به موقعیت بستگی دارد گفت: کسی که در خانواده ثروتمند و مرفه به دنیا آمده با کسی که محتاج نان شب می باشد مسئولیت مساوی ندارد مسئولیت آگاهان و ناآگاهان صاحبان قدرت و فاقدان قدرت با هم یکسان نیست هر کسی بسته به موقعیت خودش محاکمه می شود طوری که خداوند در حدیث قدسی خطاب به عقل گفته است مخاطب اصلی من در انسان ها تو هستی و من انسان ها رابر حسب شعور وعقل شان می سنجم.
وی در ادامه بیان داشت: انسان وقتی خیلی مرفه است و وقتی خیلی گرسنه است تعادل ندارد و نمی تواند مسئولیت های خودش نسبت به خدا و خلق خدا را انجام دهد چرا که در زمان رفاه به فکر خوشی های بیشتر و در زمان گرسنگی به فکر سیر کردن شکم خود می باشد و نمی تواند انسانی مسئولیت پذیر باشد لذا ثواب و مجازات خداوند بر حسب موقعیت افراد می باشد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه در علوم انسانی جزئی ترین مسائل مادی را نیز باید دید، گفت: در علوم انسانی اصالت با خداست ولی در اومانیسم انسان محور و مرکز می شود باید کاری کرد که انسان بدون نفی خدا بتواند تفکری داشته باشد این مسئله در قرآن توضیح داده شده است به همین دلیل می گویند که علوم انسانی باید بر مبنای قرآن باشد.
وی با اشاره به اینکه در علوم انسانی اسلامی تاثیر متقابل بدن و روح دیده می شود، گفت: شرک یعنی این عالم دارای چند رب می باشد مثل اینکه چند راننده وجود داشته باشد و هر کدام که قدرت بیشتری داشته باشند همه را به سمت خود می کشند این قضیه در ادیانی نظیر مسیحیت که حالت تثلیث می باشد و جهان را سه قطبی می بیند وجود دارد و یا سرخ پوستان و عرفان های دیگر دارای جهان چند قطبی هستند.
رحیم پورازغدی تاکید کرد: در علوم انسانی مدرن انسان را در کانون نگرش فلسفه ها و ایدئولوژی ها قرار دادند در حالی که در علوم انسانی اسلامی انسان عصاره خلقت است تجلی خدا در عالم طبیعت و خلیقه الله است و اساسا انسان کامل هدف خلقت بوده است سه رویکرد در علوم انسانی وجود دارد که دو رویکرد در تقابل با یکدیگر هستند.
وی به تشریح رویکردها در علوم انسانی پرداخت و گفت: در اولین رویکرد می گویند چون خدا همه کاره است انسان ارزشی ندارد که موضوع اصلی باشد و لذا علوم انسانی معنایی ندارد در این رویکرد الهیت را پذیرفته و انسانیت را رد کرده اند رویکرد متقابل آن پذیرش انسانیت و نفی الهیت می باشد دررویکرد سوم که رویکرد علوم انسانی اسلامی است بالاترین کرامت ها برای انسان قائل شده و پایین ترین ها نیز برای انسان گذاشته شده است و این بسته به خود انسان دارد چنانچه در قرآن در پایین ترین درجه انسان آن را از چهارپایان نیز پایین تر دانسته اند اولئک کل انعام بل هم اضل این مصداق انسان هایی است که در پایین ترین حد قرار گرفته اند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: خداوند در قرآن فرموده اند وقتی فرج مادی در زندگی انسان ها ایجاد می کنیم خیال میکنند مورد توجه بیشتر قرار گرفته و چون انسان خوبی بوده اند این موقعیت ایجاد شده و آنهایی که مضیقه مالی پیدا میکنند فکر می کنند خدا آنها را فراموش کرده و نادیده می گیرد خداوند به هر دو نگاه غلط می فرماید هر دو هر اشتباه می کنید و هیچ کدام ارزش بیشتری ندارید بلکه در این موقعیت قرار گرفته اید که در آینده جایگاه تان نیز عوض خواهد شد هدف این است که در هر موقعیتی انسان انسان بماند.
وی در ادامه اظهار داشت: هدف تربیت انسان است و مسئله خلقت ما ملاقات با خداست علوم انسانی اسلامی از الهیات جدا نیست و انسانیت والهیت ترکیبی است در نگاه علوم انسانی اسلامی انسان غایت خلقت است.
رحیم پورازغدی با اشاره به آیه های قرآن پیرامون روز قیامت گفت: برخی از افراد می گویند اتفاقاتی که در قرآن از آن به نام قیامت یاد شده درحالت طبیعی نیز اتفاق می افتد و چیز عجیبی نیست روشنفکری لائیک و ضد دینی از دل روشنفکری دینی بیرون آمده است روشنفکری دینی نیز از دل کلیساها به وجود آمده در قرن نوزدهم و بیستم در کشور ما روشنفکری تقلیدی رواج پیدا کرد در ایران ابتدا روشنفکر بی دین و ضد دین به وجود آمد خصوصا اینکه برای آشنایی با روان شناسی ترجمه های تقی علوی که مارکسیستی بود در ایران به چاپ رسید و تاریخ روان شناسی در ایران را با ترجمه های این فرد به همه نشان دادند که وی تنها مکتب روان شناسی چپ را ترجمه کرده و در ایران رواج داد از دل تصادم روشنفکر ضد دین ترجمه ای با دین روشنفکر غیردینی به وجود آمد که می گوید من دین را قبول ندارم ولی چون جامعه مذهبی است با دین سر جنگ ندارم پس از آن از دل این روشنفکر، روشنفکر دینی به وجود می آید به عنوان مثال جنبش مزدک در زمان زرتشت با ادعای بی دینی جلو نیامد بلکه می گفت من آمده ام تادین مزدا را تازه کنم و بر همین اساس می خواست تغییرات ایجاد کند و با استفاده از نام دین این کار را انجام دهد.
وی ادامه داد: هیچ چتر گشوده ای برای ضد دین و ماتریالیست در کشور وجود نداشته و هر فعالیت اجتماعی در زیر پرچم دین بوده است در ایران اصلاح جامعه بدون پرچم دین اتفاق نیفتاده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: در 150 سال گذشته غربی ها به کشور ما آمدند و طوفانی از فرهنگ و کالا را وارد کشور کردند و همه چیز را به هم ریختند و تا 120 سال بر کشور مسلط شدند تا اینکه انقلاب اسلامی رخ داد حتی در زمان انقلاب اسلامی هم در بین نخبگان و بخشی از طبقات جامعه همچنان طوفان کالا و فرهنگ وجود دارد.
وی تصریح کرد: نظرسنجی از مردم شده بود که مشخص شود آیا دیندار هستند یا خیر و نتایج این نظرسنجی نشان داد که 96 درصد مردم دیندار هستند البته این حرف غلط نیست ولی باید دید که چگونه و چه سوالاتی از مردم پرسیده شده است در این نظرسنجی از آنها راجع به اینکه خدا و قیامت را قبول دارند یا خیر پرسیده شده در حالی که اگر از افراد پرسیده شود آیا روزه می گیرند و نماز می خوانند یا از ربا استفاده نمی کنند و یا به مسائل اخلاقی پایبند هستند یا خیر این آمار پایین می آید.
رحیم پورازغدی در پایان خاطرنشان کرد: غرب رنسانس میراث یونانی خود را از مسلمانان گرفته و توانسته از طریق مسلمانان با گذشته خود آشنا شود و پس از آن هم بسیاری از علوم را از مسلمانان فرا گرفت خوارزمی و خوارزمی ها بودند که علوم جدید نظیر جبر هندسه کروی را به آنها نشان دادند در علوم پزشکی از بوعلی سینا و رازی ها یاد گرفتند ولی در دانشگاه ها فکر می کنند مسائلی را غربی ها کشف نموده اند حال آنکه تمامی آنها از دانشمندان ما برداشت شده است اگر کلمات فارسی این علوم را استخراج کنیم خواهید فهمید که چه میزان از اسلام و دانشمندان مسلمان در این علوم نقش اساسی داشتند.