اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، در آستانه برگزاری دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی و شهر و روستا خبرگزاری دانشجو گفتگوی تفصیلی را با محمد امین سلیمی، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجو ترتیب داده است که مشروح این گفت و گو به شرح زیر است:
دولت یازدهم آخرین ماههای عمر خود را طی می کند؛ ارزیابی شما از سرانجام شعارهای داده شده توسط این دولت چیست؟
بسیج دانشجویی از زمانی که دولت تدبیر و امید مستقر شد و حتی پیش از آن به بسیاری از رویکردها و شعارهایی که این دولت داده بود، انتقادات جدی داشته است. هر چند در همه این سال ها سعی کردیم که احترام ویژه ای را برای دولت مستقر قائل شده و روند رصد و نقد منصفانه خود را حفظ کنیم و در عین حال حمایت حکیمانه ای که بسیج دانشجویی از هر دولتی در جمهوری اسلامی انجام می دهد را داشته باشیم. در هر حال در این چهار سال روزهای پرماجرایی بر بسیج دانشجویی گذشت. بسیاری از برنامه های ما گاها لغو شد و فشار به بچه های انقلابی بسیار زیاد بود و البته رهبر معظم انقلاب نیز چند بار تذکر دادند و فرمودند که من شنیدم بچه های انقلابی در دانشگاه ها تحت فشار هستند و واقعا هم بودیم؛ مخصوصا در شهرستان ها اتفاقات نامبارکی در سطح دانشگاه افتاد.
بسیج دانشجویی بعضا شعارهای دولت را از لحاظ مبنایی غلط می داند؛ به عنوان مثال دولت می گفت ما در شرایطی هستیم که به عنوان تروریست شناخته می شویم؛ به همین دلیل باید ایران هراسی را کم کنیم و عزت را برگردانیم. با این حال اینکه می گویند داریم کشور را از جنگ دور می کنیم و این یکی از همان شعارهای با مبنای غلط است.
باید بگوییم که شعارهای غلط دولت بیشتر در فضای سیاست خارجی تعریف شده و ما اصلی ترین شعاری را که هم همان موقع و هم حالا خطر می دانیم جمله ای بود که روحانی در معارفه ظریف به عنوان وزیر خارجه مطرح کرد و کلید حل مشکلات امروز کشور را در سیاست خارجی دانست. این جا از نظر ما همان نقطه اشتباه بود؛ یعنی این که ما همه مشکلات کشور را به بحث سیاست خارجی گره بزنیم و این که همه صبر کنند ببینند سیاست خارجی به چه سرانجامی می رسد و بر اساس آن برای آینده کشور برنامه ریزی کنیم. عملا همین اتفاق در کشور افتاد و در این راستا نیز دو سه سالی مذاکره کنندگان ما تلاش کردند تا برجام به فرجام برسد.
با وجود شکل گیری برجام، اما تحریم ها همچنان برقرار است. از طرفی ادبیات ناامید کننده و نامناسب رئیس جمهور در توصیف تحریم ها گل به خودی و تضعیف توان داخلی بود. این که اعلام کنیم خزانه ما خالی است و آب خوردنمان مربوط به تحریم هاست، ادبیاتی است که قطعا طمع دشمن را افزایش می دهد.
با وجود انتقاداتی که منتقدین دولت و دلسوزان انقلاب به روند مذاکرات داشتند، اما گزاره های اشتباه دولت در مسئله سیاست خارجی ادامه یافت؛ به گونه ای که حتی گفتند باید مدیر هم از خارج وارد کنیم. بر همین اساس بود که رهبر معظم انقلاب هم اشاره کردند که ما به یک خسارت محض رسیدیم؛ یعنی ما نتوانستیم آن پیشرفت ها و توانمندی هایی که در عرصه هسته ای به دست آورده بودیم و حاصل زحمت دانشمندان مان بود را، حفظ کنیم و نتوانستیم حتی در قبال آن معامله ای که کردیم آورده متناسبی داشته باشیم.
عملکرد اقتصادی دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حوزه اقتصاد هم رئیس جمهور از همان ابتدا واژه های عجیبی را استفاده می کردند که دستمایه نقد حتی رسانه های حامی دولت شد؛ به عنوان مثال واژه هایی مثل تورم صفر درصد یا مثلا عبور از رکود، گفتمان هر ساله آقای رئیس جمهور بوده است؛ یعنی هر سال قرار است از رکود عبور کنیم، یا به عنوان مثال امسال سال رونق اقتصادی است که هیچ وقت هم محقق نشده اند.
اگر فضایی را که دولتمردان از مسائل اقتصادی با گفتن حرف هایی مانند کنترل تورم، عبور از رکود و سال شکوفایی اقتصادی عنوان می کنند را با گزاره هایی که رهبر معظم انقلاب بیان می کنند مبنی بر اینکه مردم گله مند و معترضد و مردم تحت فشار هستند، مقایسه کنیم می بینیم که یک جای کار می لنگد.
عملکرد دولت در حوزه اقتصادی به گونه ای بوده که رهبر انقلاب حتی در مورد میوه روی درخت و نحوه صادرات آن دو ریزترین مسائل در حوزه مبارزه با قاچاق و کول برها بحث کرده اند. اینکه رهبری از سطح سیاست گذاری های کلان تا این سطح ورود مصداقی می کنند، بیانگر این است که یک جای کار ضعف دارد.
آقایان در کنفرانس خبری می گویند قرار نیست تا 40 سال دیگر مشکلات حل شود؛ خب این را قبل انتخابات به مردم بگویید. اما نه تنها این را به زبان نیاوردند بلکه آمدند و گفتند برنامه های کوتاه مدت داریم و در صد روز و در یک ماه تحول به وجود می آوریم و یا اینکه می گویند اشتغال به مشکل خورده و بعد در یک استدلال عجیب که اگر در دنیا بشنود می خندد، افزایش آمار بیکاران را به افزایش امید جوانان برای پیدا کردن کار گره می زنند و آن را چیز مثبتی می دانند.
یکی از مباحث روحانی این بوده که در بحث اقتصادی باید واقعی نگاه کنیم و جیب مردم را ببینیم؛ نه براساس آمارها و براساس اطلاعاتی که هست. امروز نقدی که بر دولت روحانی وارد است این است که هر چه منتقدین از وضع مردم، اوضاع بیکاری، تعطیل شدن کارخانه های داخلی، رکودی حاکم بر بازار و برچیده شدن صنایع خصوصی حرف می زنند، آنها فقط به ارائه امارهای مرکز آمار بسنده می کنند و وضعیت کشور را با تکیه بر همان آمارها وضعیت روبه رشدی قلمداد می کنند.
در بحث سیاست خارجی قطعا شما یک سری شاخص دارید؛ آیا بر اساس این شاخص ها سیاست خارجی دولت یازدهم را می پسندید؟
سیاست خارجی دولت یازدهم در کل خلاف شاخص های مورد نظر بسیج دانشجویی است. در واقع ما سیاست خارجی مد نظر رهبر انقلاب را می پسندیم که مبتنی بر سه اصل ساده عزت، حکمت و مصلحت است. معتقدم که مبانی ما در سیاست خارجی مبانی بسیار بدیهی است؛ البته شاید تبیین آن برای مردم زمان ببرد، ولی برای خود انقلابی ها مشخص است.
بحث این است که اساسا ما اعتقاد داشته باشیم بیرون از مرزها، کشورهایی هستند که با مبانی اصلی ما مشکل دارند و دشمن محسوب می شوند؛ یا اصلا به معنای کلمه به دشمن اعتقاد نداریم و یا یک پله پایین تر بگوییم کشورهای ابرقدرت دشمن نیستند. واقعیت این است که معمولا نباید مقابل کشور قدرتمند، احساس ضعف کنیم و این یک موضوع عقلی است، چون احساس ضعف موجب جری شدن آنها می شود. در همین راستا آقایان می گویند ما ایران هراسی را کم کردیم ؛ خب کار اشتباهی کردید. اتفاقا کشورهای قدرتمند باید از ما بترسند؛ البته این معنایش این نیست که مردم و مستضعفین هم باید از ما بترسند.
بحث ما این است که چرا باید در جریان مذاکرات؛ آن هم مذاکراتی که قرار است مسائل معیشتی را حل بکند، گفته شود که خزانه خالی است. بماند که باید سر این مفهوم خزانه خالی بحث کنیم و یا اینکه در یک مورد دیگر چرا وزیر امور خارجه کشورمان باید بگوید دشمن با یک بمب می تواند کل سیستم دفاعی کشورمان را از کار بیندازد. الحمدالله با دشمن کم مذاکره نکردیم اما آنها در مراحل مختلف بدعهدی کرده اند، به گونه ای که از مذاکرات سعدآباد تا برجام شاهد این بدعهدی ها بوده ایم.
آنچه که ما امروز با آن مواجه ایم وجود یک طرف بدعهد و زورگو است، اما شکل مقابله با این دشمن چیست؟ من احساس می کنم مردم عادی هم می فهمند باید چگونه مقابله کنیم و می دانند که روند پیشرفت کشور باید جور دیگری باشد.
ما بر این باوریم که دشمنی و جبهه باطلی وجود دارد که می خواهد جمهوری اسلامی نباشد، نه این که جمهوری اسلامی هسته ای نباشد . می خواهند در مجموع جمهوری اسلامی نباشد. به همین دلیل تلاش می کنند که امروز هسته ای اش، فردا موشکیش و روز دیگر اعتقاداتش برود. با این شرایط، اینکه احساس کنیم با مذاکره کردن می توانیم این دشمنی را از بین ببریم و ثبات ایجاد کنیم، اینگونه نمی شود.
امروز اگر ما مرگ بر آمریکا می گوییم به خاطر حضور قدرتمندانه مان در خلیج فارس و منطقه است؛ به گونه ای که به عنوان محور مقاومت در آن سوی مرزها داعش را مدیریت می کنیم. در واقع امنیت منطقه دست ماست و اینجاست که اگر این اقتدار را نداشته باشیم، دیگر نمی توانیم حتی شعار مرگ بر آمریکا بدهیم.
در اینجا باید از دولت به خاطر تجربه برجام تشکر کنیم، چرا که برجام تجربه گرانبهایی را پیش روی ملت گذاشت. به نظر من اگر مردم به این برسند که راه پیشرفت کشور جای دیگری نیست، آن وقت خسارت و هزینه توافق هسته ای جبران می شود.
عملکرد دولت را در حوزه فرهنگی چگونه ارزیابی می کنید؟
به نظر می رسد که نه فقط در این دولت، بلکه در دولت های گذشته هم مسائل فرهنگی از اهمیتی برخوردار نبوده و در واقع مسائل فرهنگی اصالت نداشته اند و از آنها به عنوان ابزاری برای سرگرم کردن جامعه استفاده می شود.
به عنوان نمونه در یک برهه ای در همین دولت شاهد بودیم که رسانه ها و دولت، کنسرت ها را به اولویت اصلی کشور تبدیل کردند؛ به گونه ای که حتی شخص رئیس جمهور هم در موضوع لغو کنسرت ها که تعداد آنها در مقابل کنسرت های برگزار شده بسیار ناچیز بود، ورود پیدا کرد؛ البته در مورد موضوع حجاب و سینما هم با چنین مسائلی مواجه بودیم. در هر حال معتقدم که از مسائل فرهنگی سوء استفاده می شود.
واقعیت این است که چه آنهایی که دغدغه اصلاح فرهنگ را دارند و چه آنهایی که می خواهند از کیان هنر دفاع کنند، بازیچه قرار می گیرند و آنهایی هم که دغدغه حل این مسائل را دارند، واقعا دیده نمی شوند و من عزم جدی نه فقط در دولت، بلکه در بسیاری از نهادهای فرهنگی کشور نمی بینم.
عملکرد دولت در برخورد با منتقدین خود را چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه دولت در برخورد با منتقدین خودش خوب عمل نکرد و رئیس جمهور نگذاشت که فضای کشور فضای آرامی باشد و به انحا و به مناسبت های مختلف برچسب ها و عناوین مختلفی به منتقدین نثار کردند.
اگر بخواهیم عناوینی را که رئیس جمهور به منتقدین نسبت دادند لیست کنیم؛ می بینیم که خیلی از این واژه ها مانند بی شناسنامه، تازه به دوران رسیده و بی سواد توسط روحانی وارد فرهنگ واژگان سیاسی کشور شده اند. واقعیت این است که آقایان در اوج مسائل معیشتی می گویند ما افتخارمان این است که اجازه نمی دهیم تلگرام را فیلتر کنند و ببندند؛ یا مثلا می گویند چهار تا پنج وزیر ما دارند روی فیلتر نشدن فلان بازی کار می کنند. این سطح از عملکرد پایین موجب میشود دولت محترم امروز عملا هیچ حرفی برای توده های مردم نداشته باشد تا بتواند برای آن ها جذابیت ایجاد کند. از همین روست که به ایجاد هراس و القای ترس از عدم نبود خودش میپردازد.
اینکه به عنوان رئیس دولت مستقر مکررا بگوییم فلان چیز باید فلان بشود و فلان کار باید اینجور باشد، کار سخیفی است. یک بار هم رهبر معظم انقلاب نسبت به این روند هشدار دادند که مسئولان نگویند فلان کار باید بشود؛ بگویند فلان کار شد.
منتقدین می گویند که برخی از اقدامات اقتصادی دولت در ماه آخر فعالیتش پوپولیستی است؛ نظر شما چیست؟
قصد ندارم به دولت تهمت بزنم که همه اقداماتی که در ماه آخر انجام می دهد، در راستای انتخابات است؛ ولی حتما آقایان به خاطر دارند هر دولت دیگری این اقدامات را ولو تعدیل شده در آستانه انتخابات انجام می داد، رسانه ها و روزنامه های حامی این دولت آنها را رها نمی کردند. حالا همان اتفاق برای آقایان افتاده. اگر دولت از همان ابتدا رویه اش این میزان از خدمت و تلاش بود ، شاید این شائبه به وجود نمی آمد. در واقع اگر آقای رئیس جمهور رویه کلی اش این میزان حضور در استان ها بود، این پررنگ شدن سفر به استان دم انتخابات به چشم نمی آمد. این رویه قبلا یک رویه عادی نبوده، اما الان غیرعادی است.
برخی اتفاقاتی که توسط دولت رقم می خورد، هم شائبه انتخاباتی بالایی دارد و بعضا تخلف نیز هست. دولت تدبیر و امید که سابقا واریز یارانه را مصیبت عظما می دانست، در این ایام مشغول واریز خودجوش! یارانه افرادی است که قبلتر قطع شده بود. گویا اخیرا به برخی از استانداری ها نیز نامه زده اند و لیستی فرستاده اند که این افراد مدتها قبل به رییس جمهور نامه داده اند و استانداری هم مبلغی برای آنها ارسال کند.
به صورت تصادفی نیز دولت محترم اخیرا دستور داده اند تا پایان اردیبهشت تسهیلاتی به دهیاران اختصاص پیدا کند. در برخی محیط های دانشگاهی هم که تبدیل به ستاد تبلیغاتی دولت شده اند، به صورت ناگهانی به یاد بررسی گام های بلند طرح تحول سلامت در قالب همایش های « اجباری الحضور» برای کارمندان افتاده اند که ذکر مکرر کلید واژه (با روحانی تا ۱۴۰۰) زینت بخش جلسه است. قبل ترها هم کنسرو مرغ به صورت رایگان در استانها پخش می کردند. این اقدامات توسط هر دولت دیگری انجام می شد، آقایان آن را رها نمی کردند.
در آستانه انتخابات نامه ها و بیانیه هایی با هدف دعوت و یا حمایت از کاندیداها از جانب تشکل های دانشجویی منتشر می شود که گاها نام اعضای بسیج دانشجویی یا سمت ها در آنها آمده؛ آیا شما این را موضع بسیج دانشجویی می دانید؟
بر اساس قانون که قانون درستی هم در راستای اعتلای بسیج دانشجویی است و به آنها هم اعتقاد داریم، مسئولین بسیج دانشجویی دانشگاه ها و جانشینان آنها حق هیچ گونه کار انتخاباتی را ندارند؛ البته دیگر اعضا می توانند. ولی اگر مسئولان و جانشینان می خواهند در حمایت از کاندیدایی فعالیت انتخاباتی داشته باشند، می توانند از مسئولیت خود استعفاء داده و به فعالیت بپردازند و کسی هم مانع آنها نمی شود.
اگر مسئول بسیجی بخواهد حتی یک برگه کاغذ هم در حمایت از کاندیدایی منتشر کند، شرعا حرام و خلاف قانون است. در واقع اعضای شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی در سطوح مختلف مسئولان بسیج دانشجویی نواحی به طور اولی تر و مسئولان بسیج دانشجویی و جانشینان آنها حق هیچ گونه دخالتی در انتخابات را ندارند.
آیا این رویه که هم بخواهید شاخص ها را بگویید و هم از کاندیدایی حمایت نکنید، سخت نیست؟
خیلی سخت است. از ما هم در این خصوص خیلی سوال می کنند. و واقعیت این است که همه ما انسانیم و ته دلمان به یک نفر اقبال داریم و سعی می کنیم به ان رای بدیم؛ هم می خواهیم کار مبنایی و مصداقی انجام دهیم و هم اینکه از کاندیدایی اعلام حمایت نکنیم. تکلیفی که بر عهده ماست این است که شاخص هایی مانند ساده زیستی و عدالت خواهی را برای مردم تعریف کنیم و اگر بتوانیم این تعاریف را به عنوان فرهنگ نهادینه کنیم، مردم بیمه می شوند.
البته بسیاری از اتحادیه های دانشجویی دیگر همین روند بسیج دانشجویی را دارند؛ یعنی در مصداق ورود نکرده و سعی می کنند مبنایی کار کنند. معتقدم که اگر در هر انتخاباتی این کار درست و مستمر انجام شود، می تواند در انتخاب گزینه های بهتر به مردم کمک کند.
بسیج دانشجویی در قبال احزاب، جریانات سیاسی و افراد فعال در عرصه انتخابات ریاست جمهوری چه موضعی اتخاذ می کند؟
بسیج دانشجویی با هیچ کدام از احزابی که در حال حاضر در انتخابات شرکت کردند نه عقد و اخوتی دارد؛ نه علقه شخصی با آنها برقرار کرده است. در واقع ما و دوستانمان در کف دانشگاه تلاش می کنیم که استقلال بسیج دانشجویی حفظ شود. یکی از افتخارات بسیج دانشجویی و بسیاری از اتحادیه ها و تشکل های ارزشی این است که خودشان را پیاده نظام احزاب در دانشگاه نمی دانند.
البته در برخی دانشگاه ها شاهدیم که پسوند فلان حزب خارج از دانشگاه بر روی فلان تشکل دانشجویی قرار گرفته است. حرف ما این است که این روند غلط و خطرناکی است که یک تشکل به این افتخار کند که اسم یکی از احزاب سیاسی بیرونی روی آن قرار گرفته باشد. قطعا این تشکل ها بعدها وامدار این احزاب خواهند شد، به همین دلیل تمام تلاش ما این است که این اتفاق برای بسیج دانشجویی نیفتد. اگر چه برخی ها می گویند که بسیج دانشجویی از بیرون حمایت می شود، اما واقعیت این است که تشکل هایی که نام احزاب بر روی آنها قرار گرفته به عنوان یکی از دفاتر احزاب عمل می کنند.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم این است که بسیج دانشجویی در انتخابات به صورت مصداقی ورود پیدا نمی کند. در هر حال انقلاب اسلامی المان و شاخصی دارد و ممکن است کاندیداهای تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان هر کدام یک نمره ای را بگیرند؛ البته ما به دنبال این هم نیستیم که به کاندیداها نمره بدهیم و فقط تلاش می کنیم که برای مردم مشخص شود که معیار نمره دادن به کاندیداها چگونه باشد. هدف ما این است که دانشجویان و مردم را از معیارهای کاذبی که در ایام انتخابات شکل می گیرد و از آن وعده های کاذبی که تلاش می کنند آرا را جذب کنند، آگاه کنیم.
وظیفه سنگینی که بر عهده بسیج دانشجویی است این است که ابتدا باید شاخص ها را خوب بشناسد و بعد آنها را به مردم عرضه کند. معتقدیم که اگر آدرس غلط داده شود مردم به قهقرا می روند.
برای ما مهم است که فضای دانشگاه ها در ایام انتخابات داغ باشد و زمینه برای حضور همه جریان ها و گروه ها فراهم شود و تضارب آرا شکل بگیرد. در هر حال گرم بودن فضای انتخابات فارغ از اینکه چه کسی رئیس جمهور می شود، به نفع کشور است.
با توجه به همزمانی انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با انتخابات ریاست جمهوری، اهمیت و جایگاه این شورا چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه مسئله ای که وجود دارد این است که بعضی مواقع شورای شهر را با فستیوال اشتباه می گیریم. شورای شهر واقعا یک جایگاه تخصصی است و حتی من آن را از مجلس تخصصی تر می دانم. وظیفه شورای شهر این است که به درد شهر و خدمات اجتماعی و شهری بخورد؛ بنابراین اعضای آن باید کارشناس باشند تا بتوانند یک شهردار توانمند که بتواند امورات شهر را به خوبی بچرخاند، انتخاب کنند. شورای شهر یکی از نمادهای کارامدی نظام است
متاسفانه از سال ها قبل احزاب سیاسی کشور شورای شهر را به عنوان پاتوق و خلوت گاه خودشان می دانند؛ از این رو برای ورود به این جایگاه برنامه ریزی می کنند. جدای از این شاهدیم برخی ها که به این صحنه وارد شده اند، رزومه ای به جز آقا زاده بودن ندارند. در شورای شهر آنچه مهم است تخصص و کار است؛ حالا هر کسی و از هر جناحی که باشد.
واقعیت این است که جایگاه شورای شهر در شهرها نه تنها کمتر از ریاست جمهوری نیست؛ بلکه بیشتر هم است. موضوعی که در این جایگاه بسیار اهمیت دارد داشتن سلامت مالی است، چون حجم عظیمی از بودجه در شهرداری هاست؛ بنابراین باید نظارت درستی صورت بگیرد. البته ما نقدهایی در این زمینه داریم، چون به دلیل نظارت های ضعیف اخبار زیادی از تخلف و اختلاس در شوراها را می شنویم.