گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ * از ابتدای انقلاب اسلامی، یکی از چالش های پیش روی نظام، روی کار آمدن کارگزارانی است که صرفاً به دلیل داشتن تخصص-یا در بعضی موارد ادعای آن- در پست های مدیریتی کشوری قرار گرفتهاند که پایههای حکومت آن بر اساس ایدئولوژی سیاست دین محور بنا شده است. این پدیده منحصر به حزب یا گروه یا دسته و جناح خاصی نبوده لیکن تبعات منفی آن در درجه اول گریبانگیر نظام شده است. این خصلت کارگزاران یک حکومت در نظام های لیبرال و غیردینی نه تنها مذموم نبوده بلکه جزء نقاط قوت محسوب می گردد. اما برای نظامی که سیاست آن باید عین دیانت آن باشد نقطه ضعف محسوب شده و جمع اضداد است که به تدریج موریانه وار پایه های آن را از درون می پوساند.
اما تکنوکرات کیست؟ و از چه زمانی وارد بدنه حکومت شد؟
ریشه این واژه در دوران مدرن به نهضت فن سالاران ایالات متحده در سال 1932 به مرکزیت دانشگاه کلمبیا بازمیگردد. نهضتی اقتصادی که در واکنش به بحران اقتصادی شدید در آن کشور رخ داده بود. در ایران نیز در گذشته بیشتر در خصوص مسائل اقتصادی به کار میرفت اما رفته رفته با شدت گرفتن این جریان مسائل مدیریتی را نیز در برگرفته و به نوعی در برابر مدیریت جهادی و انقلابی قرار گرفته است. به طور کلی از ابتدای انقلاب مصادیق آن را در مسئولین رده بالای نظام همچون بازرگان و بنیصدر میتوان دید که با گذشت زمان در دولت های بعد قوت گرفته و به شکل کنونی در آمده است. اما ریشه تکنوکراسی نوین در کشور را می توان در ابتدای دهه هفتاد در بدنه جریان حاکم جست و جو کرد. گواه این ادعا نیز سخنان مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی در سال 92 است:« من هفده، هچده سال قبل به دولتی که در آن زمان سرکار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هروقت اراده کردیم بتوانیم در چاههای نفت را ببندیم، آقایان به قول خودشان"تکنوکرات" لبخند زدند که مگر میشود.؟! بله میشود...» این سخنان نشان دهنده عدم کارایی تکنوکراسی در اقتصاد جمهوری اسلامی دارد و لزوم اقبال به رویکرد مدیریت جهادی اقصاد کشور را میرساند کما اینکه نامگذاری شعار سال در چندسال اخیر نشان از آن دارد.
اما تخصص مدار بودن فی نفسه صفت بدی نبوده و نیست. فنسالاری زمانی مذموم است که تخصص فرد محور قرار میگیرد و تعهد به حاشیه میرود و فاجعه آن است که مدیر تکنوکرات با ظاهرسازی و عوام فریبی سعی در انقلابی نشان دادن خود دارد. تکنوکرات در وهله اول نه چپی است و ه راستی. نه با سوروس ارتباط دارد و نه ملی مذهبیها و نه هیچ یک از طیفهای ضدانقلاب دیگر. آنها با جریان باد حرکت میکنند و در هر پستی که ممکن بود مینشینند. این جریان حیاتش در تغییر رنگ است. خطر این جریان، مصلحت اندیشی سیاسی و تغییر دادن ذائقه سیاسی- دینی مردم و تغییر معیارهای حق و باطل است. تکنوکراسی در ایران جمع اضداد در بعضی مدیران است که تسبیح دانه درشت در دست دارند و بر سر سفره رنگین بیت المال به وسعت حقوقهای کذا نشسته اند. در پایان سخنی از شهید والامقام دکتر چمران نقل میکنم که فرمود:«میگویند تقوا از تخصص هم لازمتر است، آن را میپذیرم اما میگویم آن کسی که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد بی تقوا است.
* محمد عنایتی فعال دانشجویی