اهلبیت (ع) بدترین خصلت دولتمردان را در روایات خود معرفی کردند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روایات اهل بیت «علیهمالسلام» میزانی است که باید بر اساس آن زندگی خود را منطبق کرد و هر دستهای با توجه به جایگاه و مسئولیتی که دارد باید با شاخص کلام اهلبیت به ارزیابی خود و عملکرد خود بپردازد. امیرالمؤمنین «ع» در ضمن نامه ۳۸ نهجالبلاغه زمانی که یکی از حکامش را به منطقهای میفرستد در محاسن حاکم خود کلامی دارند که میتواند برای دولتمردان شاخصی برای عمل کردن باشد. حضرت از محاسن حاکم خود، عدم ترس از دشمن میداند و میفرماید:، اما بعد یکى از بندگان خداوند را بسوى شما فرستادم که به هنگام خوف (مردم از جنگ) خواب به چشم راه نمىدهد در ساعات ترس و وحشت، از دشمن هراس نخواهد داشت و نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزندهتر است او «مالک بن حارث» از قبیله (مذحج) است سخنش را بشنوید و فرمانش را در اطاعت کنید.
امام حسین «ع» نیز ترس از دشمن را از بدترین خصلتهای حاکمان میدانند؛ «شر خصال الملوک الجبن من الأعداء والقسوة علی الضعفاء والبخل عند الإعطاء؛ بدترین خصلتهای حاکمان ترس از دشمنان، قساوت بر ضعیفان و بخل در صرف اموال است. (مناقب آل أبی طالب ج. ۳ ص. ۲۲۱)
حاکمان و سیاستمداران اطرافیانی دارند که میتوانند نقش مهمی را در تصمیم گیریها و عملکرد آنان داشته باشند. اهل بیت علیهم السلام بدرباره اطرافیان حاکمان و خواص بیاناتی فرمود: هاند.
امیرالمؤمنین (ع) در رابطه با اطرافیان میفرماید: بدان براى زمامدار، خاصان و صاحب اسرارى است که خود خواه و دست درازند، و در داد و ستد، با مردم عدالت و انصاف را رعایت نمىکنند، ریشه ستم آنان را با قطع وسائل از بیخ بر کن و به هیچ یک از اطرافیان و بستگان خود زمینى از اراضى مسلمانان وامگذار، و نباید طمع کنند که قرار دادى به سود آنها منعقد سازى که مایه ضرر سایر مردم باشد، خواه در آبیارى و یا عمل مشترک دیگر، به طورى که هزینههاى آنرا بر دیگران تحمیل کنند که در این صورت سودش براى آنها است و عیب و ننگش براى تو در دنیا و آخرت. حق را در باره آنها که خواهان حقند چه خویشاوند، و چه بیگانه رعایت کن، و در این باره صابر باش و به حساب خدا بگذار (و پاداش این کار را از او بخواه) ... هر چند این کار، موجب فشار بر یاران نزدیکت شود، و سنگینى این راه را بخاطر سرانجام ستوده آن تحمل کن، «نامه امیر المومنین علیه السلام به مالک اشتر»
امام صادق علیه السلام نیز میفرماید: «خواص حاکم سه دسته اند. دستهای که موافق با خیر هستند که این دسته هم برای خود و هم برای حاکم و هم برای مردم برکت هستند. دستهای هستند که به دنبال حفظ آن چه در دست دارند هستند که این دسته نیز نه خوب و نه بد هستند و بلکه به بد بودن نزدیک هستند. طبقهای نیز وجود دارد که همراه با شر هستند که هم برای خود و هم برای حاکم شوم و بد هستند. (تحفف العقول ص. ۳۲۰)»
نکتهی دیگری که دولتمردان باید به آن توجه کنند این است که سبب بیچارگی مردم نشوند؛ جمع کردن مال از سوی حاکمان، بدگمانی در بقای حکومت و عدم پند گرفتن از گذشتگان سه عاملی است که در بیان امیر المومنین علیه السلام سبب بیچارگی و فقر مردم میشود. (نامه به مالک اشتر نامه ۵۳) خرابی زمین تنها به واسطه این است که صاحبان آن و کشاورزان بیچاره و فقیر میشوند و بیچارگی و فقر آنها هم برای این است که حکمرانان خود به جمع کردن مال مشغول میشوند و نسبت به باقی ماندن حکومتشان بدگمان میشوند و از آن چه بر گذشتگان گذشته است عبرت نمیگیرند. (نامه به مالک اشتر نامه ۵۳)