ویژه برنامه «یک بیت عاشقانه» به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) و با تقدیر از جمعی از زوجهای هنرمند و گرامیداشت مهدی محقق و نوشآفرین انصاری شنبه چهارم شهریور در خانه شعر سازمان فرهنگی هنری برگزار شد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ ویژهبرنامه «یک بیت عاشقانه» به مناسب سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) و با حضور محمود صلاحی رییس، امیر عبدالحسینی معاون هنری و بابک ربوخه مدیر امور موسیقی سازمان فرهنگی هنری، شاعران بهنامی، چون محمدعلی بهمنی، عبدالجبار کاکایی، محدثی خراسانی، سعید بیابانکی، ناصر فیض و جمعی از زوجهای هنرمند در عرصههای مختلف شنبه چهارم شهریور در خانه شعر سازمان فرهنگی هنری برگزار شد.
این ویژه برنامه با حضور گلی مصفا به دکتر مظاهر مصفا و امیربانو کریمی فیروزکوهی زوج شعر و ادبیات که به دلیل کسالت در مراسم حضور نداشتند، تقدیم شد و در این برنامه از دکتر مهدی محقق و دکتر نوش آفرین انصاری و همچنین ۱۲ زوج شاعر و ادیب تجلیل شد.
در این مراسم زوجهای شاعر هر کدام یک شعر کوتاه عاشقانه خوانند.
در ویژه برنامه یک بیت عاشقانه زوجهای هنرمند؛ احمد فلسفی و الهه خاتمی، محسن قاضی مراد و مهوش وقاری، محمود پاک نیت و مهوش صبرکن، محمد حیدری و صغرا حسینی، کاظم هژیر آزاد و زویا امامی، بهرام شاه محمدلو و راضیه برومند، اصغر همت و افسر اسدی، بهناز ذاکری و محمدعلی لوا و حریر شریعتزاده و سالار عقیلی حضور داشتند و از آنها تجلیل شد.
در این مراسم عبدالجبار کاکایی یکی از سرودههای عاشقانه اش را خواند: ساده از دست ندادم دل پرمشغله را تا تو پرسیدی و مجبور شدم مساله را...! من «برادر» شده بودم و «برادر» باید وقت دیدار، رعایت بکند «فاصله» را دههی شصتی دیوانهی یکبار عاشق خواست تا خرج کند این کوپن باطله را عشق! آن هم وسط نفرت و باروت و تفنگ دانه انداخت و از شرم ندیدم تله را و تو خندیدی و از خاطرهها جا ماندم با تو برگشتم و مجبور شدم قافله را...! عشق گاهی سبب گم شدن خاطره هاست خواستم باز کنم با تو سر این گله را هچنین ناصر فیض یکی دیگر از شاعران حاضر در مراسم سروده طنزی برای حاضران خواند:. چون سوخت ندارند به اندازهی کافی چندیست شده کار جهان هسته شکافی از مطلع این شعر ندارم هدفی خاص. زیرا خوشم آمد فقط از زنگ قوافی گهگاه که در طنز به منطق نظری نیست بیهوده نباید بکنی فلسفه بافی کافیست که درگیر شوی با خم زلفی مضمون به خدا هست به اندازهی کافی از هر طرف یار بچسبی خودِ یار است باقی همه سرگشتگی و سعیِاضافی در مذهب ما خندهی معقول حلال است آن قدر که بعدش نکند گریه تلافی با نشئهی خنده، هوسِباده زیادیست. چون نیست کمی خنده، کم از بادهی صافی از آن میِ نابی که ز. نرخش خبری نیست از بس که ز. میخانه ندادند به ما، فی از ما چه فغانها به هوا رفت و دهانها بر نطع زمین صاف شد آن هم به چه صافی! پس، توبه ز. میکردم و رفتم پی کارم یعنی پی کار گز و شیرینی و تافی! نفعی که نشد حاصل از این کسب حلالم با اینکه نرفتم پی اعمال منافی رفتم دو سه سالی پس از این کار به خدمت یک عده نرفتند و گرفتند معافی! حس کن! که پس از چاپ چهل دفتر شعرت مجموعهی عمرت شده علّاف صحافی حس کن! بروی باز ببینی که همان جا مجموعهی اشعار شما هست کما فی هر چند شما حوصله دارید، ولی نه! آدم که ندارد به خدا وقت اضافی! عمری که به هفتاد، به زحمت برسد، نیست بی شبهه بر این مشغلهها کافی و وافی وقتی شده لیلای به آن حجب و متانت امروزه به تعبیر کسان دلبر دافی پس یاد کن از ما، تو همای یار مجازی با یاریِ یک واسطه از نوع مک آفی در این مراسم افسر اسدی هنرمند شعری را که برای درگذشت استاد داوود رشیدی سروده بود خواند: دل خواست که پر زند به سویت/ دلبسته شود به تار مویت این بود حکایت از آن رفتن/ در کوی حریر خویش خفتن وادار مکن مرا به ماندن/ بشکاف فلک به پیش راندن باید که کنی درنگ یک دم/ جوشان شده جان چو آب زمزم دلدار مرا نموده احضار/ یارست دگر که داردم کار وقت سفر است بسته ام من/ وقت سحر است خسته ام من شیدا شدهام چو بلبلی من/ از هستی خود کشیدهام دست یاسین مرا به خود بخوانید/ این رفتن من ز. عشق دانید دیدار شما به روز محشر/ رفتم دگر ز. کوی دلبر یاقوت دلی به دست دارم/ این هدیه به یار مست دادم
در ادامه مراسم مینا آقازاده دبیر مراسم «یک بیت عاشقانه» ضمن خیر مقدم به مهمانان در خلاصهای از گزارش این برنامه گفت: این برنامه با عنوان یک بیت عاشقانه ویژه برنامهای است که به مناسبت پیوند آسمانی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) و با حضور زوجهای شاعر و هنرمند در تمام عرصهها برگزار میشود.
این برنامه به زوج ادیب دکتر مظاهر مصفا و امیربانو کریمی فیروزکوهی تقدیم شده است و همچنین تقدیر خواهد شد از زوج ارزشمند و تاثیرگذار در ادبیات دکتر نوش آفرین انصاری و دکتر مهدی محقق.
این برنامه به یاری سازمان فرهنگی هنری برگزار شده است و در این مجال جا دارد از دکتر محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری بزرگرمردی که شعر و ادب را میشناسد و در این سالها هنر و ادب را خالصانه در این سازمان زنده نگه داشته است قدردانی کنم. امیدواریم سایه مهر و مهربانی این بزرگوار بر سر شعر و ادبیات پایدار بماند.
در پایان مراسم محمود صلاحی رییس سازمان فرهنگی هنری ضمن خوش آمد به همه زوجهای شاعر و شاعران پیشکسوت گفت: سالن خیلی کوچک است، ولی آدمهای بزرگی در آن هستند. ما امروز اینجا جمع شدهایم تا یک جلسه شعری را تقدیم کنیم به استاد بزرگ جناب آقای مصفا و بانو کریمی فیروزکوهی که من توفیق داشتم حدود چندماه پیش به دیدن آنها رفتم. آقای مصفا الان در بستر بیماری هستند.
وی افزود: این جلسه ابتکاری را شکل دادهایم تا تنوعی در شبهای شعر باشد. برای اینکه جامعهای شاد داشته باشیم لازم است در مراکز فرهنگی هنری جوانها به بهانههای مختلف، چون شب شعر و بزرگداشت دورهم جمع شوند. این اتفاق باعث میشود جوانها علاقهمند به تاریخ و هنر کشور خود شوند و شعر بگویند.
صلاحی بیان کرد: اقای گونتر اوکر یک نقاش آلمانی است که عاشق حافظ میشود برای اینکه حافظ را بشناسد فارسی یاد میگیرد و بعد اشعار حافظ را در قالب ۶۰۰ نقاشی به تصویر میکشد. این نقاش عنوان گالری خود را «کرنش به حافظ» نامید. بهانه برگزاری این جلسات ترویج فرهنگ و شعر فارسی است. با حضور شما شاعران بزرگ این خانه شعر رونق خواهد گرفت.