جمعی از دانشجویان کرد و عرب عراقی با حضور در خبرگزاری دانشجو آخرین تحولات اقلیم کردستان عراق و سرنوشت همه پرسی در این منطقه را به بحث گذاشتند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بنابر اعلام اقلیم کردستان همه پرسی استقلال این اقلیم از عراق، سوم مهر یا ۲۵ سپتامبر برگزار میشود. با وجود مخالفتها و هشدارهایی که در خصوص تبعات برگزاری این همه پرسی از سوی بغداد و دیگر کشورها به اقلیم کردستان داده شده، اما مسعود بارزانی و پارلمان این اقلیم همچنان بر برگزاری همه پرسی تاکید دارند.
خبرگزاری دانشجو به منظور بررسی آثار و تبعات برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان گفت و گویی را با پژوهشگران و فعالان دانشجویی عراقی و ایرانی موافق و مخالف برگزاری این همه پرسی همچون محمد رضا راسک مسئول مرکز بین الملل بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، محمد باقر حکیم پژوهشگر و فعال سابق دانشجویی عراقی، علی الفیاض عضو شورای مرکزی مکتب الشباب الطلبه عراق و حسن بارزانی فعال دانشجویی اقلیم کردستان عراق در ایران ترتیب داده که بخش اول این گفت و گو را در ادامه میخوانید:
آقای بارزانی،کردها از چه زمانی خواستار استقلال اقلیم بودهاند و چرا در این برهه تاکید دارند که همه پرسی استقلال این اقلیم برگزار شود؟
بارزانی: بخش زیادی از مرزهای نوین عراق در سال ۱۹۲۰ و پس از تقسیم امپراتوری عثمانی تعیین شد. در واقع با تقسیم امپراتوری عثمانی بین دولتهای بزرگ انگلیس و فرانسه کشورهایی مانند سوریه، عراق، لبنان و مصر بعد از جنگ جهانی اول تشکیل شدند.
پس از این تقسیم بندی در ۲ معاهده سایکس-پیکو و معاهده سور به کردها به خصوص کردهای عراق قول داده شد که بتوانند بتوانند همه پرسی استقلال برگزار کنند. در هر حال در سال ۱۹۲۰ و بعد از تشکیل دولت عراق، کسی را از عربستان به نام ملک فیصل، حاکم عراق کردند و او بر اساس معاهدات موجود اجازه برگزاری همه پرسی را به کردها نداد. به همین دلیل در آن زمان قیامی در شهر سلیمانیه به اسم شورش شیخ محمود شکل گرفت که هدف آن استقلال کردستان از عراق بود اما انگلیسیها با هواپیما و جنگندههای خود آمدند و این شورش را سرکوب کردند و شیخ محمود را به هند فرستادند.
قیام کردها همواره در عراق وجود داشته است و از سال ۱۹۲۰ تا ۲۰۰۳ کردها همیشه در حال شورش مسلحانه علیه تمام رژیمهای حاکم بر عراق بوده اند.
ما همواره خواهان این بوده ایم که با صلح و آشتی در کشور عراق زندگی کنیم اما متاسفانه هیچ وقت دولتهای پی درپی عراق خواهان این نبوده اند که حق کردها را بدهند. در راستای گرفتن این حق شورشهای همچون شورش شیخ محمود، شورش شیخ عبدالسلام بارزانی، شورش ملا مصطفی بارزانی صورت گرفته و الان هم مسعود بارزانی پسر ملا مصطفی به دنبال گرفتن این حق است.
بر کسی پوشیده نیست که کردها در دولتهای مختلف عراق به ویژه در دوره صدام که اوج دیکتاتوری بود با فشارهای سختی مواجه بوده اندکه از جمله آنها میتوان به عملیات انفال، بمباران شیمیایی و نابودی پنج هزار روستای کرد نشین اشاره کرد؛ البته این ظلم و ستم عربهای شیعه نجف و کربلا را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است.
چرا من باید خود را یک کرد بدانم و نگویم که کرد عراقی هستم، ولی یک کرد ایرانی خود را ایرانی میداند
واقعیت این است که کردهای عراق همواره این خواسته را داشته اند که که یک دولت دموکرات که بتواند حق و حقوق هر شهروند کرد عراقی را بگیرد و امتناع قومی نسبت به عرب داشته باشد روی کار بیاید، ولی متاسفانه بعد از سال ۲۰۰۳ هم میبینیم که در این کشور سنیها خود را عرب سنی، شیعیان خود را عرب شیعی و کردها هم خود را کرد میدانند و هیچ عرقی نسبت به عراقی بودن ندارند. در واقع کشوری که به زور در سال ۱۹۲۰ به هم چسبیده است نتوانسته است حس عراقی بودن را در بین قومیتهای مختلف ایجاد کند. مثلا من چرا باید خود را یک کرد بدانم و نگویم که کرد عراقی هستم، ولی یک کرد ایرانی خود را ایرانی میداند. در واقع من اصلا حس عراقی بودن را ندارم و به جای اینکه بگویم کرد عراقی هستم میگویم کرد هستم، چون ما را به زور به چسبانده اند به کشوری به نام عراق و من هم هیچ حق و حقوقی در این کشور ندارم.
با توجه به شرایطی که کردها در عراق داشته اند بعد از جنگ اول خلیج فارس و در سال ۱۹۹۱ ما توانستیم با انجام قیام کردها به صورت دوفاکتو یک حکومت کردی در شهر سلیمانه، اربیل و دوهک ایجاد کنیم و به مدت ۱۵ سال اداره حکومت کردی را برای اولین بار در منطقه تشکیل دهیم و صاحب مجلس و منصب ریاست جمهوری شویم.
نباید فراموش کنیم که بعد از سال ۲۰۰۳ طالبانی و بارزانی نقش مهمی در ایجاد دولت عراق داشتند به گونهای که با دوستان شیعه همچون مالکی، صدر و حکیم توانستند قانون اساسی دولت عراق را دوباره بنویسند. اما با این وجود طی ۱۴ سالی که ما در عراق جدید زندگی میکنیم دولت این کشور به جای اینکه دموکراسی و رشد و توسعه سیاسی را در عراق ایجاد کند ۵۵ بند قانون اساسی را در حق کردها نادیده گرفته است. مثلا قانون ۱۴۰ دستور عراق را داریم که میگوید باید در مورد شهرهایی که بین دولت عراق و حکومت کردستان قرار دارند رفراندوم برگزار و مشخص شود که آیا این شهرها متعلق به دولت عراق هستند و یا اقلیم کردستان که متاسفانه این قانون اجرا نشد. واقعیت این است که اگر کردها نبودند قانون اساسی عراق بعد از سال ۲۰۰۳ نهایی نمی شد در هر حال همه ما در یک کشتی هستیم.
موضوع دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که از ما در اقلیم کردستان پیشمرگههای کرد را داریم که ۱۰ سال است میگوییم بودجهای از طرف دولت عراق به آنها اختصاص یابد، اما هیچ همکاری نشده است، ولی در مجلس عراق در عرض ۲ ساعت قانون حشدالشعبی را مصوب میکنند. این در حالی است که در جنگ داعش که متاسفانه هم ضد کرد و هم ضد عرب هستند وقتی آنها تا نزدیک کربلا رسیدند ما در محدوه ۱۵۰۰ کیلومتری خود جلوی آنها ایستادیم، ولی در این جنگ سه ساله تمام کمک دولت عراق به کردها برای اینکه با داعش بجنگند ۶۰۰ اسلحه سبک کلاشنیکف بدون فشنگ بوده است.
این میزان کمک دولت عراق به کردها در حالی بوده که وقتی سپاه عراق در موصل شکست خورد تمام ماشینهای نظامی آمریکایی و سلاحها زیر دست داعش افتاد و آنها با این سلاحها به جان کردها افتادند.
مسئله دیگری که باید به آن اشاره کنیم این است که اقلیم کردستان از نظر جغرافیایی از خیلی کشورها مانند قطر، بحرین و کویت بزرگتر است با این وجود این کشورها اگر چه دارای دولت هستند، ولی هیچ گونه سیستم دموکراتیک و توسعه سیاسی ندارند و فقط کشورهای نفتی و دولتهای رانتی هستند. در مقابل در اقلیم کردستان ما از سال ۱۹۹۱ تا کنون در یک سیستم فدرالی در چارچوب دولت عراق زندگی میکنیم و توانسته ایم رشد دموکراسی و توسعه سیاسی و زیرساختهای اقتصادی در شهرهای اربیل و سلیمانیه و دوهک را توسعه دهیم.
متاسفانه در این ۱۴ سال بعد از سال ۲۰۰۳ که ما در عراق زندگی میکنیم میبینیم که دولت عراق به جای اینکه پا به عرصه دموکراسی و توسعه بگذارد بیشتر وارد عرصه مذهبی شده است مثلا الان در پارلمان عراق به جای اینکه توافق دموکراسی داشته باشیم عربهای شیعه و سنی بر ضد کردها قوانینی را وضع کرده اند؛ به عنوان نمونه آخرین قانون وضع شده پارلمان عراق این بوده که استاندار کرکوک را عزل و همه پرسی استقلال کردستان عراق را رد کنند و البته خواهان هیچ گونه گفت و گوی سیاسی با کردستان عراق هم نیستند.
در هر حال ما این را میدانیم که کردها در آینده سیاسی عراق نمیتوانند حق و حقوق خود را مثل یک شهروند عراقی به دست بیاورند. به همین خاطر در آخرین گفت و گوها که با دولت مرکزی عراق انجام شده اعلام کرده ایم که همه پرسی را برگزار میکنیم و البته این را هم گفته ایم که ما به جای اینکه در یک کشور با هم زندگی کنیم میخواهیم دو همسایه خوب برای هم باشیم، چون کردها از لحاظ فرهنگی، زبانی، فکری و رشد دموکراسی خیلی با عراقیها تفاوت دارند. واقعیت این است که ما خواهان دموکراسی هستیم، اما عراق خواهان یک دولت مذهبی است.
موضوع دیگری که مورد نقد ماست کنار گذاشتن هوشیار زیواری از وزارات دارایی عراق به علت فساد اداری و اقتصادی است. او را با آراء اعراب کنار گذاشتند؛ و این در حالی است که بعد از زیواری هیچ وزیر دیگری از کابینه عبادی خارج نشد.
بدون شک در این ۱۰۰ سال که ما با عراق زندگی کرده ایم حق کردها کشتار، عملیات انفال، بمباران شیمیایی، سوختن، ویران شدن پنج هزار روستا و قطع بودجه اقلیم کردستان طی سه سال جنگ داعش بوده به جای کمک کردن به کردها بوده است. در این سه سال بودجه اقلیم کردستان که ۱۷ درصد بودجه عراق است را قطع کردند و الان این اقلیم در وضعیت اقتصادی بسیار بدی است.
بارزانی در آخرین گفت و گوی خود گفته است که ما در طول ۳۰ سال حکمرانی ارتش بعث خونمان در با عربهای شیعه روی یک خاک ریخته شده است و در یک سنگر جنگیده ایم و الان به جای اینکه با هم درگیر شویم بیاییم و با گفت و گوی صلح آمیز خواهان جدایی شویم.
آقای حکیم، سال ۲۰۰۳ تمام اقوام و مذاهب در نوشتن قانون اساسی عراق نقش داشتند، اما چرا این قانون نتوانست مشکلات این کشور را حل کند؟ فکر میکنید راه حل چیست؟
حکیم: امروز اگر بخواهیم کسی را محکوم کنیم که چرا اقلیم کردستان با این وضعیت مواجه است، باید فرانسه و انگلیس را محکوم کنیم چون آنها نگذاشتند کشوری به نام کردستان ایجاد شود و این واقعا یک مشکل بزرگی در غرب آسیا و خاورمیانه بود.
اما اینکه چرا بعد از سال ۲۰۰۳ این اتفاقات پیش آمد و یک اجماع داخلی در عراق صورت نگرفت دلیل اولش بحران های پی در پی عراق به خصوص بحران های امنیتی بوده است. ما از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ حضور نیروهای اشغالگر آمریکایی را شاهد بوده ایم، سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ شاهد درگیریهای قومیتی و طایفه ای در بغداد و عراق بودیم، در سال ۲۰۱۲ تظاهرات های غرب عراق آغاز شد و تنش هایی تا سال ۲۰۱٤ داشتیم. از سال ۲۰۱٤به بعد هم که شاهد ورود نیروهای تروریستی داعش بودیم. با این وجود اگر دقت کنیم از سال ۲۰۰۳ تا امروز عراق درگیر تنش ها و بحران های امنیتی است و هنوز به نظر من ساختار سیاسی این کشور نتوانسته انسجام کامل را پیدا کند که بتواند حتی به داخل فکر کند.
با وجود این همه تنش و درگیری اما در عراق، هم شیعیان و هم سنی ها معتقدند که اولین کسانی که پس از ۲۰۰۳ در این کشور سود برده اند کردها بوده اند. اگر یک مقایسه جزئی بین اقلیم کردستان و دیگر مناطق عراق انجام دهیم چه از لحاظ ساخت و ساز و چه از لحاظ پیشرفت شاهد خواهیم بود که تنها جایی که واقعا پیشرفت کرده همین اقلیم کردستان بوده است.
با وجود این همه تنش و درگیری اما در عراق، هم شیعیان و هم سنی ها معتقدند که اولین کسانی که پس از ۲۰۰۳ در این کشور سود برده اند کردها بوده اند. اگر یک مقایسه جزئی بین اقلیم کردستان و دیگر مناطق عراق انجام دهیم چه از لحاظ ساخت و ساز و چه از لحاظ پیشرفت شاهد خواهیم بود که تنها جایی که واقعا پیشرفت کرده همین اقلیم کردستان بوده است.
نکته دوم اینکه برخی کشورهای همسایه نخواستند حکومت شیعه در عراق پا بگیرد به همین دلیل دخالت های مستمر این کشورها باعث می شد که درگیری ها و بحران های امنیتی در داخل این کشور ایجاد شده و در نتیجه انسجام شکل نگیرد.
قبل از ورود داعش به عراق هم شاهد بودیم که نیروهای برخی از کشورهای عربی همسایه به دنبال ناکارآمد کردن حکومت مرکزی عراق بودند و همین موجب بحران های امنیتی و به دنبال آن بحران های سیاسی می شد.
در هر حال دولت عراق پس از سقوط صدام یک دولت نوپاست با این وجود وقتی که صحبت از آزادی و دموکراسی می کنیم باید ببینیم که در دیگر کشورهای جهان چه مدت زمانی طول کشیده تا توانسته اند دموکراسی و سازوکار سیاسی کارآمد را در کشور خود شکل دهند. به عنوان نمونه فرانسه، آمریکا و دیگر کشورهای ابرقدرت که کشتارهایی هم در آنها صورت می گیرند بعضا قرنها طول کشیده تا توانسته اند دموکراسی و ساختار سیاسی را شکل دهند. و با این حال عراق از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۷، ۱۴ سال است که روی خوش به خود دیده است و دولت همیشه به دنبال این بوده که یک منطقه را آرام کند. تاکنون فرصتی به دست نیامده که ساز و کار دموکراسی در عراق شکل بگیرد.
علت مناقشات پیش آمده بین دولت عراق و اقلیم کردستان در مسائلی مانند قطع بودجه این اقلیم، عزل استاندار کرکوک و یا دیگر مناقشات چیست؟
حکیم: اینکه آیا حق و حقوق کردهای عراق داده شده یا نه باید بگویم که تا سال ۲۰۱۵ بودجه اقلیم کردستان پرداخت شده است البته درست است درگیری هایی به طور مستمر بین بارزانی و نوری المالکی وجود داشته است ولی بودجه اقلیم به طور کامل پرداخته می شده در هر حال اختلاف نظرهایی در مورد اینکه ۱۷ درصد یا ۲۰ بودجه از بودجه غراق به کردها تخصیص یابد وجود داشته است.
واقعیت این است که بغداد به اقلیم کردستان می گفت که شما شفافیت در موضوع صادرات نفت از سمت کرکوک یا همان شمال عراق ندارید و مالیات و گمرکات را نمی دهید و بیش از آنچه که دولت تخصیص می دهد را از طرق غیرقانونی کسب می کنید. با این وجود باید اجازه دهید تا گروههای بازرسی را برای شفافیت بیشتر به اقلیم کردستان بفرستیم که با آن مخالفت شد و پس از آن تنش بالا گرفت و بودجه اقلیم کردستان قطع شد البته تا امروز بودجه کرکوک داده شده و دلیل و سند برای آن وجود دارد.
در مورد نیروهای پیشمرگه کرد هم وقتی دولت نتواند به آنها دستوری بدهد و یا آمار آنها را نداند طبیعی است که در پرداخت مالی به آنها مشکل پیش می آید و این مهمترین مسائلی بودند که حتی نخست وزیر مطرح کردهاند.در هر حال تعداد نیروهای پیشمرگه کرد از نظر حکومت مرکزی عراق توهمی است. با این وجود وقتی که آمار دقیقی از تعداد این نیروها داده نمی شود چه دلیلی دارد که بودجه به آنها تخصیص یابد.
اینکه گفته می شود عزل استاندار کرکوک غیرقانونی نبوده باید بگوییم که عزل او قانونی بوده است چون بر اساس قانون شوراهای استانی پارلمان عراق می تواند استاندار را عزل کند. و از آنجا که مناطق مورد مناقشه تحت نظر حکومت مرکزی هستند پس کرکوک هم به صورت قانونی تحت حکومت مرکزی است بنابراین عزل استاندار قانونی بوده است.
مسئله ای که باید به آن اشاره کنم این است که کردها به اندازه ۲۰ درصدی که در عراق حضور دارند دارای پست و منصب سیاسی هستند و این پست ها نیز شامل ریاست جمهوری، معاون پارلمان، پنج تا شش وزیر و نماینده پارلمان می شوند.
تناقضی که وجود دارد این است که کردها می گویند چگونه است که پارلمان عراق خیلی سریع قانون حشدالشعبی را تایید می کند اما در مقابل کردها هیچ جایگاهی ندارند و هیچ کس رای آنها را نمی پرسد. حرف ما این است که اگر کردها به دموکراسی اعتقاد دارند دموکراسی یعنی اکثریت پارلمان و در کل جهان هم همین است با این وجود قانون حشدالشعبی نیز با اکثریت پارلمان ایجاد شده است. اکنون که کردها به دموکراسی معتقدند سوال این است که چرا در شورای استانی کرکوک در مورد برگزاری همه پرسی به صورت توافقی تصمیم گیری نمی شود؟ مگر امروز ۴۰ درصد از شورای استانی کرکوک را ترکمن ها، آشورها و عرب ها تشکیل نمی دهند مگر آنها نگفتند که نمی خواهیم همه پرسی در کرکوک برگزار شود پس چرا کردها آنها را بایکوت و برخلاف نظر آنها اقدام کردند.
کردها می گویند که در پارلمان عراق دموکراسی وجود ندارد اما از طرفی در شورای استانی کرکوک 40 درصد اعضای این شورا که ترکمن، آشور و عرب هستند را بایکوت می کنند
کردها می گویند که در پارلمان عراق دموکراسی وجود ندارد اما از طرفی در شورای استانی کرکوک 40 درصد اعضای این شورا که ترکمن، آشور و عرب هستند را بایکوت می کنند. من اسامی اعضای غائبین جلسه این شورا را هم دارم که دقیقا ۴۰ درصد هستند و ۶۰ درصد حاضرین نیز کردها بوده اند البته فکر کنم یک نفر از ترکمن ها که نظر موافق با همه پرسی داشته در جلسه بوده است. با این وجود ما نمی دانیم کدام حرف کردها را بپذیریم اگر می گویند اکثریت خب پارلمان عراق با رد همه پرسی در اقلیم کردستان کار درستی کرده است و البته شورای استانی کرکوک هم کار درستی کرده است. و اگر هم می گویند همزیستی خب کردها در شورای استانی این اصل را رعایت نکرده اند. با این وجود می توان گفت که کردها فقط منفعت خود را می خواهند و هم در پارلمان عراق و هم در شورای استانی می گویند منفعت ما در هر حال کردها باید تکلیف ما را روشن کنند.
در مورد عزل هوشیار زیواری وزیر دارایی عراق نیز باید بگوییم که وزرای دیگر همچون وزیر دفاع و وزیر کشور هم با توجه به استیضاحی که انجام شد برکنار شدند و این نبوده که فقط زیبارى برکنار شود. در هر حال بعد از برکناری زیبارى مشکلاتی بین دولت مرکزی و اقلیم کردستان به وجود آمد.
سوالی که وجود دارد این است که چرا باید چندین نفر از کسانی که دادگاه عراق حکم بازداشت آنها را به جرم اینکه ضد امنیت ملی بودند صادر کند و بعد تعدادى از آنها به اقلیم کردستان بروند و بعد بارزانی حاضر نشود آنها را تحویل دهد؟ سوال دیگری که وجوددارد این است که چرا باید در اربیل همایش هایی در راستای تجزیه عراق برگزار شود؟
معتقدم که حکومت مرکزی عراق مشکلات و خطاهایی داشته و قبل از ۲۰۰۳ نیز بدترین ظلم ها به کردهای عراق شده و کسی هم منکر آنها نیست. علی ایحال اگر کردها به دنبال تشکیل حکومت هستند بگویند که ما در همان راستا با آنها بحث کنیم و اگر هم می گویند بحث بر سر مشکلاتی است که با حکومت مرکزی داشته اند و به همین دلیل می خواهند همه پرسی برگزار کنند خب این تناقضات هم در کردها وجود داشته است در هر حال دوران ریاست بارزانی در اقلیم کردستان سال ۲۰۱۵ به پایان رسیده است و این چیزی است که گوران و جماعت اسلامی نیز آن را بیان کرده اند.
با توجه به اینکه داعش در آستانه فروپاشی قرار دارد در عراق چه اتفاقاتی باید بیفتد تا قانون اساسی این کشور به درستی اجرا شود؟
فیاض: قانون اساسی عراق با همه اختلافات و اشکلاتی که در آن وجود دارد بودنش بهتر از نبودنش است. معتقدم که بعد از ۲۰۰۳ ما و برادران کرد خود یک تاریخ جدید را با نوشتن قانون اساسی رقم زدیم و همانظور که آقای بارزانی هم در همین نشست گفتند همه ما در یک کشتی هستیم و حالا اگر کسی در نوشتن این قانون سهیم بوده یا نبوده باید بپذیریم که این قانون نوشته شده و همه ملزم به اجرای آن هستند. اگر این قانون نواقصاتی دارد و یا نیاز به مکملاتی است ما میتوانیم با بحث، گفت و گو و رایزنیهای مداوم این قانون را تعدیل کرده و بر اساس مصلحت، ظرفیتهای موجود و بحران هایی که در منطقه داریم تصمیم گیری کنیم.
ما امیدواریم که همه پرسی استقلال اقلیم کردستان برگزار نشود و ان شاء الله هم برگزار نمیشود و برادران کرد باز هم ذیل یک پارلمان و خیمه در کنار ملت عراق میمانند و همانگونه که قانون اساسی با گفت و گو و رایزنی و موافقتها نوشته شد بار دیگر در خصوص مشکلاتی که وجود دارد بحث و رایزنی میکنیم.
در هر حال خیلی از کشورهای عربی نخواسته اند که عراق پایدار و قوی در منطقه ساخته شود. کشور عراق دارای منابع نفتی و گازی فراوان و نیروی جوان است اگر چه به دلیل آبراه کوچکی که دارد دارای عمق استراتژیک ضعیفی است، اما تلاقی بین سه قاره این کشور را به یک منطقه ژئوپلیتیک بسیار مهم برای کشورها و قدرتهای بزرگ مبدل ساخته است با این وجود باید جایگاه این کشور را نیز در نظر بگیریم.
برادران کرد ما بدانند که وقتی دولتی بعد از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی تشکیل میشود مشکلاتی پیش رو خواهد داشت؛ اما آنچه مهم است این است که ما این مشکلات را با هم حل کنیم. در هر حال همه ما ذیل یک حکومت فدرالی هستیم و همه با هم نیز قانون اساسی را نوشته ایم؛ بنابراین باید به آن پایبند باشیم.
ما امیدواریم که همه پرسی استقلال اقلیم کردستان برگزار نشود و ان شاء الله هم برگزار نمیشود و برادران کرد باز هم ذیل یک پارلمان و خیمه در کنار ملت عراق میمانند و همانگونه که قانون اساسی با گفت و گو و رایزنی و موافقتها نوشته شد بار دیگر در خصوص مشکلاتی که وجود دارد بحث و رایزنی میکنیم.
برادران کرد ما بدانند که هیچکدام از عراقیها خواستار تجزیه عراق و خواستار دو دولت نیستند و ان شاءالله که ما در ذیل یک خیمه میمانیم.
باز هم تکرار میکنم که مشکلات قانون اساسی عراق از جمله ماده ۱۴۰ اینگونه نیست که حل نشدنی باشند و قطعا حل میشوند. در هر حال عراق با بحران هایی مواجه بوده و همه شاهد بودیم که کردها، ارتش عراق و نیروهای حشد الشعبی در کنار هم و با کمک کشورهایی همچون جمهوری اسلامی ایران با داعش جنگیده اند و این خونها با هم آمیخته شده است. نباید فراموش کنیم که همه ما در یک راه شهید داده ایم و با تروریسم جهانی و کشورهای که حامی تروریسم بوده اند جنگیده ایم و این یک امتیاز مثبتی است و ما میتوانیم بر اساس آن تاریخ جدیدی را در پسا داعش ایجاد کنیم.
ما نباید به خاطر مسائل پیش افتاده که بعضا از نظر برخیها مسائل حیاتی هستند بیاییم و به دنبال جدایی طلبی و تجزیه باشیم. در هر حال در این دولت جدید همه چیز ممکن است و فضای پسا داعش هم فضای مذهبی نیست، چون خیلی از احزاب که اسلامی بوده اند پوست اندازی کرده و به طرف سکولار رفته اند. ما همه برادر هستیم و ان شاء الله که در کنار هم بتوانیم قانون اساسی را تکمیل کنیم. البته نخست وزیر، معاون نخست وزیر، احزاب و حشد الشعبی هم گفته اند که ممکن است که با رایزنی و گفت و گو ما به یک نتیجه کامل برسیم.
هر تحولی که در عراق اتفاق بیفند طبیعتا بر روی سرنوشت منطقه تاثیر میگذارد با این وجود امروز تمام بازیگران منطقه نسبت به برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق حساس هستند به نظر شما چه کشورهایی از برگزاری این همه پرسی سود میبرند و یا چه کشورهایی زیان میبینند؟
راسک: در خاورمیانه همواره ایران، عربستان، مصر و ترکیه چهار رقیب اصلی بوده اند که در میان این رقبا به غیر از ترکیه سه رقیب دیگر نقش مهمتری داشته اند. در هر حال طرف ترکها مدتی به سمت اتحادیه اروپایی و کشورهای اروپایی گرایش یافته بود، اما بعد از تحولات سوریه به دنبال نقش آفرینی در منطقه هستند. واقعیت این است که عراق بعد از صدام حسین عملا از رقبای منطقهای خود جا ماند با این وجود میتوان گفت که این کشور بعد از سال ۲۰۰۳ نتوانسته است جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند.
۲ دیدگاه کلی در مورد تحولات عراق و به ویژه برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم کردستان از این کشور وجود دارد. یک دیدگاه معتقد است که با استقلال اقلیم کردستان، عراق برای همیشه به عنوان یک رقیب منطقهای چه برای ایران، چه برای عربستان، چه برای مصر و چه برای دیگر کشورها حذف میشود و این یک راهبرد عملی و حیاتی میتواند باشد و به اصطلاح موجب ضربه فنی کردن عراق میشود.
دیدگاه دیگری که وجود دارد این است که استقلال اقلیم کردستان عراق میتواند باعث تحریک کردهای ایران، ترکیه و سوریه شده و ناآرامیهای امنیتی را در این کشورها رقم بزند. در هر حال ما در خاورمیانه زندگی میکنیم و همه میدانند که این منطقه هر لحظه میتواند دستخوش تحولاتی شود. با این وجود ایران و ترکیه آنچه را در که در دستور سیاست خارجه خود قرار داده اند حفظ یکپارچگی عراق است. نباید فراموش کنیم که عراق کشوری است که گذرگاه همه فرهنگ هاست و از نظر فرهنگی غنیترین کشور عربی محسوب میشود از این رو یک زمانی مبنای سیاست خارجی ایران این بوده که فرهنگ این کشور را فعال کند تا از این طریق بتواند با دیگر کشورهای ارتباط برقرار کند.
سیاست جمهوری اسلامی این است که آرامش در منطقه حکمفرما باشد. با این وجود رفراندام نباید به سمتی کشیده شود که کشور عراق در حالی که برادران کرد و عرب ما همگی زیر یک پرچم و مرزبندی و قانون اساسی واحد در این کشور زندگی میکنند دچار تنش و درگیری شود
آنچه که امروز بیش از پیش مد نظر است این است که ببینیم آینده عراق چگونه رقم میخورد. در هر حال سوال این است که اگر بارزانی در این شرایطی که پیش آمده نتواند همه پرسی اقلیم کردستان را برگزار کند آیا در آینده میتواند این رفراندوم را برگزار کند؟ واقعیت این است که امروز عراق در حال حرکت به سمت ملی گرایی است و سرمایه گذاری هم که از طریق کشورهای دیگر در عراق انجام میشود یک سرمایه گذاری پان عربیسم است؛ البته چنین زمینهای هم در دوره بعث وجود داشته است.
بحثی که وجود دارد این است که اگر عراق به سمت یک ملی گرایی و پان عربیسم برود و قدرت به دولت مرکزی این کشور بازگردد کردها دیگر نمیتوانند برای کسب استقلال مبارزه کنند و اگر بخواهند در این راستا هم اقدامی انجام دهند دولت مرکزی عراق آنها را مانند دوران صدام حسین سرکوب میکند با این وجود سوالی که وجود دارد این است که اگر عراق به سمت پان عربیسم پیش برود آیا کردها میتوانند همه پرسی برگزار کنند و یا این امکان فقط در شرایط فعلی برای آنها مهیاست؟
موضوع دیگری که وجود دارد قانون اساسی عراق است که با وجود اختلاف نظرهایی مورد توافق همه است. قانون اساسی این کشور قبل از هر چیزی مورد تایید کردها، عرب ها، ترکمنها و اقوام این کشور است، اما آنچه که بعد از سال ۲۰۱۳ رخ داد این بود که اقوام در چارچوب قومیتی خود برخورد میکردند و جامعه شناسانی هم که از بیرون میرفتند و وضعیت عراق را میدیدند این موضوع را کاملا متوجه میشدند. واقعیت این است که به دلیل عشیرهای بودن اکثر مسائل در عراق این فقط قانون اساسی است که توانسته اقوام این کشور را گرد هم بیاورد. آن چیزی که برای کردها مسئله است و نگرانیها در خصوص استقلال آنها را افزایش داده ایجاد درگیری قومیتی است که در این رابطه نیز اخیرا گزارش هایی در خصوص درگیریهای بین ترکمنها و کردها در رسانهها منتشر شده است.
سیاست جمهوری اسلامی این است که آرامش در منطقه حکمفرما باشد. با این وجود رفراندام نباید به سمتی کشیده شود که کشور عراق در حالی که برادران کرد و عرب ما همگی زیر یک پرچم و مرزبندی و قانون اساسی واحد در این کشور زندگی میکنند دچار تنش و درگیری شود. قطعا هر درگیری که در عراق رخ دهد ایران را هم تحت تاثیر قرار میدهد در واقع ناآرامی در عراق قبل از آنکه به عربستان و دیگر کشورها ضربه بزند به ایران ضربه میزند پس ایران از یکپارچگی عراق حمایت میکند.
بحث بعدی که وجود دارد دیدگاه ترکیه در خصوص استقلال اقلیم کردستان عراق است. امروز ترکیه بحران عجیبی را در مرزهای جنوبی خود تجربه میکند به گونهای که گروههای وابسته به عبدالله اوجلان در سوریه قدرت را در دست دارند از طرفی در دورههای مختلف و از دوره مصطفی کمال پاشا به بعد تزهایی که در ترکیه وجود داشته تزهای پان ترکیسم است و حزب عدالت و توسعه هم که الان قدرت را در دست دارد با وجود اینکه تقریبا یک حزب اسلامی است، ولی بازهم با شعارهایی روی کار آمده که شعارهای ترکی است و در عمل هم در این مدت به بدترین شکل ممکن با کردها برخورد کرده اند به گونهای که نمایندگان کرد را در پارلمان دستگیر و در مناطق کردها هم با آنها جنگیده اند.
مسئلهای که وجود دارد این است که کردهای ترکیه به دلیل وجود مناطق امنیتی کردی، درگیریهای مداوم و مستمر و همچنین به این علت که نقشهای سیاسی به آنها واگذار نمیشود از دولت مرکزی این کشور بریده اند و اینها زنگ خطری برای دولت ترکیه محسوب میشود به همین دلیل این کشور میآید و در لب مرز اقلیم کردستان عراق رزمایش نظامی برگزار میکند، چون اگر کردستان عراق در این محل مستقر شود مناطق کردنشین ترکیه نسبت به مناطق کردنشین ایران به مراتب تحریک پذیرتر هستند.
نگرانی دیگری که در خصوص استقلال اقلیم کردستان عراق وجود دارد این است که چه تضمینی وجود دارد که پس از استقلال این اقلیم گروه سلفی انصار الاسلام که در کردستان عراق تاسیس شده و در ایران هم فعال است رشد نکند؟ آیا به بهانه این استقلال سلفیت در ایران و کردستان عراق رشد نمیکند؟
موضوعی که نباید از آن غافل شد این است که تمام دنیا باید از نیروهای حشدالشعبی و پیشمرگههای کرد تشکر کنند، چون که در مقابل تروریسم جهانی داعش مقابله کردند. همه ما میدانیم که داعش در شهر سنجار چه جنایت هایی را علیه غیر مسلمانان مرتکب شد. در هر حال این جنایتها نشان دهنده وجود یک دشمن مشترک برای تمام اقوام عراق اعم از کرد و عرب است البته اخیرا هم بارزانی رئیس اقلیم کردستان شعاری داده و گفته است که ما نمیخواهیم در منطقه اسرائیل دومی به وجود بیاید که این شامل مجمع البحثی است که بیشتر در ارتباط با آن بحث میکنیم.