دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل گفت: در ابتدای دهه هفتاد جنبش دانشجویی یکی از بدترین دورانهای خود را سپری میکند و دچار یک نوع توجیه گرایی میشود و از آرمانگرایی فاصله میگیرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پس از برگزاری انتخابات شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در مرداد ماه سال جاری اعضای این شورا محمد رضا گلرو مفرد را به عنوان دبیر جدید اتحادیه انتخاب کردند. به منظور آگاهی از برنامهها و دیدگاههای گلرو مفرد خبرگزاری دانشجو با او گفتوگویی ترتیب داده که در ادامه آن را میخوانیم:
در هجدهمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان چه گذشت و علت اینکه شعار نوآوری در حکومت و پایبندی به حاکمیت به عنوان شعار این نشست انتخاب شد چه بود؟
مهمترین هدف برگزاری نشست سالیانه اتحادیه برگزاری انتخابات شورای مرکزی است، اما این تنها هدفمان نبود و در خلال این نشست یک هفتهای برنامههای دیگر را نیز دنبال کردیم که از جمله آنها میتوان به برگزاری اختتامیه اولین دوره جشنواره نشریات دانشجویی مستقل، نشست بین المللی جبهه جهانی مقاومت، نشست بررسی جایگاه زن در غرب و دیگر برنامهها اشاره کرد.
یکی از قسمتهای ویژه نشست سالیانه انتخاب شعار نشست است که رویکرد اتحادیه و اولویت آن در برخورد با مسائل را در یک سال آینده نشان میدهد. در نشست امسال نیز شعار نوآوری در حکومت و پایبندی به حاکمیت به عنوان شعار انتخاب شد که در اینجا منظور ما از نوآوری در حکومت تغییر روندها، سیاستها و رفتارهای کارگزاران در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی است.
به بیان دیگر میشود گفت: رویکرد اتحادیه در یک سال آینده و خط مشی سیاسی که پی میگیریم این است که از مسئولین و کارگزاران کشور مطالبه کنیم تا یک سری نوگرایی هایی را در سیاستها و در رفتارهایشان و در روندها داشته باشند تا به تحقق تمدن نوین اسلامی که مطالبه آقاست نزدیک شویم.
برای مثال میتوانم به قوه قضاییه اشاره کنم. قوه قضاییه نیاز به یک نوگرایی در ساختار دارد. برای مثال بعضا ساختار غیر شفاف رسیدگی به پروندهها باعث موج سواری متهمان و سوء استفاده رسانههای ضد انقلاب میشود. اگر فقط همین شفافیت در این قوه اتفاق بیفتد شاهد کارامدی در عملکرد و کاهش هزینههای بی خودی برخورد با متهمان میشود؛ و این نیاز به یک نوگرایی در روندها و سیاستها در قوه قضائیه دارد.
البته سازمانها ودستگاه هایی نیز هستند که با نوگرایی در ساختارهایشان به کارامدی رسیدند، برای مثال کمیته امداد با آمدن مهندس فتاح با تغییر روندهایش و باحفظ همان اهدافی که امام خمینی دستور تشکیل این نهاد را داده بود به کارامدی بیشتری رسید؛ که ثمره این نوگرایی چابک سازی و کم کردن بروکراسی در ساختار بوده است.
همچنین آستان قدس رضوی از مجموعه هایی است که خیلی از فعالیتهای اقتصادی را از دستور کارش خارج کرد و بحث زائر محوری را در اولویت قرار دارد اینها نشان میدهد که ما چه در سطح کشوری و چه در سطح لشکری و در سپاه، ارتش و سازمانهای نظامی نیاز به یک نوآوری در سیاست ها، روندها و رفتارها داریم تا بتوانیم به کارآمدی برسیم. در هر حال بسیاری از سازمانها و ارگانهای دولتی و نظامی فشل هستند و بازدهی ندارند اینها نشان میدهد ما نیاز به بازنگری در سیاستها داریم.
ابزارتان برای تحقق نوآوری در ارکان حکومت چیست؟
ابزار ما تقریبا همان ابزاری است که در اختیار جنبش دانشجویی است؛ و شامل ارتباط مستقیم با مسئولین و یا اعلام مواضعی است که بعضا در تربیونها و رسانهها انجام میشود. در هر حال سعی ما این است که در زمینه نوگرایی در حکومت به گفتمانسازی و در نهایت به هدف برسیم.
فکر نمیکنید که نوگرایی در رویکردها را خود جنبش دانشجویی هم نیاز دارد؟
بله جنبش دانشجویی هم نیاز به نوگرایی دارد. این که جنبش دانشجویی از آن فضای کلیشهای که بخواهد مواضع خودش را همیشه در بیانیهها و نامهها و تجمعات اعلام بکند باید خارج شود و یک رویکرد اجتماعی به مسائل سیاسی داشته باشد و بیشتر به امر اجتماعی توجه کند.
متاسفانه آسیبی که الان جنبش دانشجویی هم به آن دچار شده یک حالت سیاست زدگی است. در واقع شاید بتوان گفت: جنبش دانشجویی از بطن جامعه فاصله گرفته است و این کار باید با ارتباط بیشتر با بدنه اجتماع جبران شود.
رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با دانشجویان فرمودند: جنبش دانشجویی باید با نزدیکی به فضای دانشجویی و دانشگاه، بحثهای دو سه نفره و در یک کلام با ارتباط حضوری بیشتر بتواند تاثیر خود را بگذارد؛ و این دقیقا همان چیزی که شاید به عنوان آخرین گزینهها به فکر تشکلهای دانشجویی میافتد.
یک اشارهای به بحث آسیبهای جنبش دانشجویی داشتید آسیبهای پیش روی این جنبش را چه میدانید؟
جنبش دانشجویی به اذعان بسیای از فعالین دانشجویی سابق و حال حاضر بیشتر نسبت به دوره اوایل دهه ۸۰ که تاثیر گذارتر بود دچار یک افتی شده است؛ البته این قضیه سینوسی است و نمیشود به طور مطلق گفت که الان جنبش دانشجویی کاملا تاثیرگذاری خودش را از دست داده است.
برای مثال میشود به تجمع اعتراضی در محکومیت نسل کشی در میانمار اشاره کرد که تشکلهای دانشجویی همه پای کار آمدند و فضای سکوت رسانهای شکسته شد، مسئولین رده بالا نیز موضع گیری کردند و حتی تصمیم گیری هایی برای کمک به مردم مظلوم میانمار انجام شد؛ لذا نمیشود به صورت مطلق گفت: جنبش دانشجویی دچار افول شده و تاثیرگذاری ندارد، ولی جنبش دانشجویی همانند ارگانهای نظام و سازمانهای لشکری و کشوری نیاز به یک نوگرایی دارد که بتواند کارآمدی خودش را بالا ببرد. در هر حال آن چیزی که مشهود است الان جنبش دانشجویی در کارامدی نمره خوبی نمیگیرد.
به نظر میرسد که فعالان سابق دانشجویی سلطه و نفوذ خود را در بین جنبش دانشجویی حفظ کرده اند به نظر شما این نفوذ تا چه حد در عملکرد جنبش دانشجویی اثر داشته است؟
با بخش هایی از حرف هایتان موافقم. یک سری آوانگاردها اواخر دهه ۷۰ و ابتدای دهه ۸۰ در فضای جنبش دانشجویی بودند که نقش مهمی در شکل دادن به این جنبش در زمان خود و ادامه آن داشتند. اما به طور مطلق نمیتوان گفت: از آن به بعد شاهد هیچ تغییری در جنبش دانشجویی نیستیم.
برای تحلیل بهتر موضوع باید در یک دوره زمانی بزرگتری جنبش دانشجویی را بررسی کنیم. ما اگر بخواهیم بعد از انقلاب جنبش دانشجویی را بررسی کنیم میبینیم که تسخیر لانه جاسوسی یکی از قلههای جنبش دانشجویی در تاثیرگذاری است به گونهای که جنبش دانشجویی با تسخیر لانه جاسوسی نقش مهمی در سیاست داخلی و بین المللی ایفا میکنند.
در ادامه در دهه شصت شاهد اندکی افول و رفتار سینوسی از جانب جنبش دانشجویی هستیم؛ اما در ابتدای دهه هفتاد جنبش دانشجویی یکی از بدترین دورانهای خود را سپری میکند و دچار یک نوع توجیه گرایی میشود و از آرمان گرایی فاصله میگیرد.
در انتهای این دهه نیز شاهد افراط گرایی در جنبش دانشجویی هستیم و اینجاست که اتفاقات خاصی در فضای جنبش دانشجویی شکل میگیرد و اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با شعار نقدحکومت آری نفی حاکمیت هرگز متولد میشود تا واکنشی به گفتمانهای حاکم بر فضای جنبش دانشجویی در دهه هفتاد باشد. در واقع ابتدای دهه هشتاد است که به نوعی میتوان گفت: جنبش دانشجویی وارد فضایی جدید با بازیگرانی جدید و جدی میشود.
در هر حال شاید آن دانشجویانی که آن زمان در نقش آوانگارد در این فضا ظاهر شدند اکنون برای تشکلهای دانشجویی یک کاریزمایی داشته باشند و مشورت هایشان تاثیرگذار باشد، ولی لفظ نفوذ را که نام بردید قبول ندارم. چون نفوذ یعنی دخالت در کار و ما چنین چیزی را نمیبینیم. حداقل من در اتحادیه خودمان هیچ دخالتی از ادوارمان نمیبینم.
ادوار و بزرگان هر مجموعهای برای آن مجموعه عزیز و قابل احترام هستند. در اتحادیه مستقل نیز اینطور است. ما در اتحادیه مان به ادوار گذشته بسیار احترام میگذاریم. اما این به معنای تاثیرگذاری این ادوار در تصمیمات نیست. اتحادیه مستقل اسناد بالا دستی دارد که مهمترین آن سند گفتمان دانشجویی مسلمان است که به تایید رهبر معظم انقلاب نیز رسیده است.
اتحادیه مستقل خود دارای یک گفتمان خاصی است که از اسم آن نیز مشخص است. یکی از عناصر گفتمانی آن همان شعار "نقدحکومت آری نفی حاکمیت هرگز" است؛ لذا برای مثال فردی که بعد از ۱۸ سال از تاسیس اتحادیه وارد اتحادیه میشود همان گفتمانی را دنبال میکند که موسسان اتحادیه آن را دنبال میکردند؛ البته با تغییر رویکردها و استفاده از ابزارهای جدید.
به هر حال با توجه به اینکه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دارای اسنادی همچون سندگفتمان دانشجویی مسلمان و مرامنامه اتحادیه است به همین دلیل تصمیمات شورای مرکزی اتحادیه در هر دوره دچار انحراف از گفتمان اصیل آن نشده و انشالله نخواهد شد.
عملکرد دولت در قبال وزارت علوم را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما چه دلیلی دارد که این وزارتخانه با سرپرست اداره شود؟
شاید خنده دار به نظر بیاید، اما وزارت علوم در دولت یازدهم و دوازدهم را میتوان سیاسیتر از وزارت خانههای خارجه و کشور نامید. آن چیزی که کاملا مشهود است نگاه سیاسی در این وزارت خانه چه در انتخاب وزیر و معاونین و چه در تصمیمات این وزارتخانه در حوزه آموزش عالی است.
وزارت علوم از چند جهت برای دولت حائز اهمیت است، مثلا دولت در قضیه بورسیهها با تهمتهای بیجا و بسیار توانست استفاده سیاسی کند و این در حالی است که اگر یک آدم منصف و معتدل به معنای واقعی کلمه در راس وزارت خانه بود شاید این ظلمها در مورد بورسیهها اتفاق نمیافتاد. البته موارد دیگری نیز وجود دارد که از جمله آنها میتوان به پرونده تحصیل نامشروع رییس جمهور، برادر رییس جمهور و بعضی دولتمردان و از اینها مهمتر تشکیل تشکلهای یکبار مصرف برای بهره برداریهای انتخاباتی اشاره کرد.
جمیع این موارد را که بررسی میکنیم متوجه میشویم وزارت علوم از اهمیت ویژهای برای دولت برخوردار است با این وجود باید یک فرد سیاسی نزدیک به گفتمان دولت در راس آن قرار بگیرد در هر حال اینگونه میشود که دیگر انتخاب فردی که بتواند رشد شتاب علمی کشور را افزایش دهد در اولویت انتخاب وزیر علوم مد نظر دولت قرار نمیگیرد.
فکر میکنید سید ضیا هاشمی به عنوان وزیر علوم معرفی شود؟
از مجموع گزینه هایی که تاکنون برای تصدی وزارت علوم مطرح شده اند هاشمی به لحاظ علمی دارای ضعیفترین کارنامه است. از طرف دیگر ظاهرا بدنه وزارتخانه نیز از عملکرد مدیریتی او رضایت ندارند. اما با تمام این موارد هاشمی مطلوبترین گزینه برای اصلاح طلبان تندروی جامعه دانشگاهی است و همه میدانیم که هاشمی در آخرین روزهای دولت یازدهم با تلاش بی دریغ خود برای تشکیل اتحادیه تادا این را اثبات کرد.
در هر حال با توجه به اینکه در دولت یازدهم شاهد کاهش رشد شتاب علمی در دانشگاهها بودیم الان به وزیری نیاز داریم که از جامعه علمی کشور انتخاب شود و کارنامه خوبی به لحاظ علمی داشته باشد، اما همانطور که میبینیم در بین گزینه هایی که مطرح شده است دکتر ضیا هاشمی به لحاظ کارنامه علمی جزو آخرین گزینهها هستند.
نظرتان در خصوص واگذاری پستهای مدیریتی بالا مانند وزارتخانهها به زنان چیست؟
یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم قبل از اینکه روی کار بیاید حضور یک وزیر زن در هیئت دولت بود، اما متاسفانه نه تنها این امر محقق نشد؛ بلکه برعکس شاهد آن بودیم که کمترین توجه در دولت دوازدهم نسبت به حضور زنان در کابینه شکل گرفت به گونهای که حتی یک وزیر زن هم در کابینه نداریم. به نظر من وجود یک وزیر زن در کابینه به شرط کارآمدی آن فرد میتواند مثبت باشد.