چرا در ۴۰ سالگی به دانشگاه آمدم؟ / ماجرای یک عشق ناتمام
روایت دانشجویی/ پرونده سوم/ اولین روزهای دانشگاه
دلشان مکانیک می‌خواست و خواندم و دلم ادبیات می‌خواست و.... همیشه همینطور است. چیزی را که دوست نداری مجبوری تحمل‌ش کنی و چیزی را که دوست داری تحمل‌ش نمی‌کنند.
تعداد نظرات: ۱۰
زهرا احمدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۳
من در سن ۲۳ سالگی به خاطر تن دادن به همان اشتباه غلط والدینم احساس ۴۰ساله بودن میکنم و هیچ آرزویی ندارم . نه خوب درس میخوانم نه کار میکنم نه کسی من را برای ازدواج میپسندد در کل فقط به حکم جبر زندگی میکنم.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۱
سلام دلسرد نباش دنیا بالاخره قشنگیایی هم داره با اون چیزی که داری خوش باش دلت رو با خدا صاف کن ببین همه کارات ردیف میشه
فاطمه
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۳
ظاهرا هر کی به یه نحوی درگیر انتخابهای دیگران شده که مسیر زندگی شو به سمتی برده که خودش دوست نداشته! همین جوریه که همه زورکی سرکار میرن و کاری رو انجام میدن که دلشون نمیخواد. اصلا نمیدونن واسه چی سر از اونجا درآوردن. خدا عاقبت همه مونو ختم بخیر کنه. امیدوارم نسلهای بعدی، هیچ وقت مثل ما احساس پوچی و زیستن به میل دیگران رو نداشته باشن.
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۴
عجب....
پس فقط من نیستم که اینطور اتفاقات برام افتاده...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۴۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۱
امشب که ۴۰ سالمه و خیلی از شبهای مثل امشب از فکر این که من کیم چه کاره هستم چرا شغل خوبی ندارم چرا به هیچ چیز علاقه و پشتکار ندارم تا نزدیک سحر فکر میکنم اعتماد به نفیم به شدت از بین رفته .تازه با کسی ازدواج کردم که حتی حق شناختنش را هم نداشتم ازدواج کرم چون خانواده ام او را پسندیدند اما وقتی میبینم این همه آدم مثل من هستند دلگرم میشوم و مصمم میخواهم رشته مورد علاقه خودم را که معماری بود بخوانم ولی با هزااااررر افسوس که چرا ۲۰ سال عمرم هدر رفت ممنونم که تجربه هاتونو نوشتید باعث دلگرمی من بود. بسیار ممنون شما هم مقاوم باشید ومصمم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۱۳
من هم مثل همه از شغلم متنفرم و احساس میکنم تو این ۱۵ سال مغزم پوک شده صبحها که بیدار میشم انگار دارم میرم تو قفس و رندان.اینه که مملکت رشد نمیکنه هیچ کس سر جای خودش نیست خانم گوینده ای شدید به شغلش علاقه داشت میگفت وقتی ساعت کار تموم میشد میگفتم حیف چه زود تموم شد ما میگیم اخی راحت شدیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۳
من قربانی خودم شدم. معماری رو از ذهنم پاک کردم چون شنیدم خرجش زیاده، براش کار نیست. اگر باشه به خانم نمیدن و... رشته ای انتخاب کردم که حالا فهمیدم اصلا خانم استخدام نمیکنن. بچه ی اولم. دلم میخواست برای پدر و مادرم افتخار باشم. شب و روزم شده فکر و گریه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۴
منم درگیر این اشتباه بودم ، منم تجربی خوندم اما همیشه احساس میکردم متفاوتم بابقیه درسارودوست داشتم اما اون چیزی نبودن که منو راضی کنه همیشه فکرایی تو ذهن من بودن که ربطی به زیست و شیمی و ریاضی نداشت ، فکرمیکردم به رشته م علاقه دارم اما بعداز سالها میفهمم اصلا اینطور نبود ، تازه برادر زادم انسانی میخونه یه روز کتاب فلسفه شو برداشتم خوندم اونموقع فهمیدم که اون چیزی بود که من دنبالش بودم اگه دوران دبیرستان میفهمیدم که رشته انسانی فقط تاریخ تکراری دوران راهنمایی نیست و درسایی مثل فلسفه روانشناسی اقتصاد و جامعه شناسی داره عمرا اگه تجربی میخوندم ،حالا خیلی موفق تربودم خیلی . ولی بیست و شش سالگی رفتم دانشگاه حقوق خوندم والانم چهارساله دارم برای ازمون وکالت میخونم اونم تو سن سی و پنج سالگی ، همسن وسالای من ده ساله وکیلن شاید اگه منم اون موقع انسانی میخوندم الان خیلی سال بود یا وکیل بودم یا جامعه شناس یا اقتصاددان اینا چیزایی بودن که علاقه داشتم ،،، ولی بازم ناامید نیستم ، مطمئنم امسال قبول میشم خیلی امیدوارم ، اگه قبول بشم بازم ادامه میدم ارشد و بعدش دکترا ،ظاهرا تو ایران کاردیگه یی یا سرگرمی دیگه یی هم بجز درس نداریم ، خودمونو با درس سرگرم میکنیم تا ببینیم ایندمون چی میشه ، امیدمون به خداست ، موفق باشید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۴:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۶
دوستان من هم همانند شما مشکلات گریبانگیرم شدند ولی نا امید نشدم در سن بالا درس خواندن را ادامه دادم اصلا مهم نبود چشمم کم سو شده و رباط پایم اسیب دارد من بدنبال منزلت خودم رفتم همیشه بخشی از وجودم علم را در من طلب میکرد جایگاهی میخواست تا روح نا ارام من ارامش بگیرد به لطف خدا یکی از بهترین ها در دانشگاه هستم و جوانان ودوستان زیادی دارم پس نا امید نباشید وبهه مسیر درست وکار خوب خود ادامه بدهید موفقیت از ان شماست کافی است تلاش کنید تا بیابید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۲/۲۶
سلام دوستان، من هم دارم چهل ساله میشم. من تا دکتری هم خوندم تا هیات علمی شدن....
ازدواج کردم، چند تا بچه دارم. اما ته دلم اونچه را دوست داشتم نرسیدم. من کشاورزی رو دوست داشتم اما با هر کی مشورت کردم منو ناامید کردن گفتن کار نیست. رشته علوم پزشکی بخون کار هست. آره رفتم خوندم تا اخرش. اما حالا دوباره می خوام کشاورزی رو شروع کنم چون علاقه دارم.
ارسال نظرات
captcha
آخرین اخبار